مرد پشتپرده مذاکرات ایران-آمریکا کیست؟
رایان کروکر، یکی از باتجربه ترین مقامات آمریکایی نسل خود در دیپلماسی خاورمیانه است. او مدت ها سفیر آمریکا در لبنان، کویت، سوریه و پاکستان بود و در سال های 2007، تا 2009 به عنوان نماینده ویژه آمریکا در عراق معرفی شد.
کروکر در سال های 2011 و 2012، سفیر ویژه آمریکا در افغانستان بود. او در جریان دو سمت آخر خود روند همکاری آمریکا با ایران را تسهیل می کرد. هفته 'گذشته هیات ایرانی حاضر در نیویورک، کروکر را به مجمع عمومی سازمان ملل دعوت کرده بود. او به طور خصوصی با مقامات عالی ایران ملاقات کرد و این در حالی بود که برنامه هسته ای ایران در کانون توجه ها قرار داشت. آنچه در زیر می خوانید متن گفت و گوی "رادیو آزاد اروپا" با کروکر پس از ملاقات با مقامات ایرانی است. هفته گذشته هفته ایران در سازمان ملل بود. سخنرانی های اوباما و روحانی مورد توجه قرار گرفت و سپس گروه 1+5 با ایران ملاقات کرد و دیداری نیز بین جان کری وزیر خارجه آمریکا و جواد ظریف، همتای ایرانی او انجام شد. نظر شما در مورد اوضاع پیرامون مساله هسته ای ایران چیست؟ هفته خوبی بود از آن جهت که قسمتی از آنچه که احتمال دارد در مورد ایران صورت بپذیرد، نمایان شد. اکنون باید ببینیم چه اقداماتی در عمل میسر است. رفتار رئیس جمهور ایران خوشایند بود اما نشانه ای از متعهد شدن ایران به اقدامی در آن وجود نداشت. اکنون باید وارد عمل شویم و از روحانی بخواهیم اقدامات لازم برای تعدیل نگرانی های بین المللی بر سر برنامه های هسته ای ایران را انجام دهد. این اقدامات باید هماهنگ باشد. مذاکرات سختی پیش رو است که بخشی از آن از تجربه تردید هایی ناشی می شود که در گذشته وجود داشته است. در نیویورک از ایرانیان شنیدم که آنها پیشنهادی را به منظور تعدیل نگرانی های غرب در مورد برنامه های هسته ای روی میز خواهند گذاشت. باید ببینیم چه می شود. این یک شروع خوب بود اما این تنها یک آغاز است. روحانی امیدوار است ظرف مدت 3 تا 6 ماه در مورد پرونده هسته ای توافق ایجاد شود. او همچنین می گوید، از جانب رهبری برای مذاکره اختیار دارد. نظر شما چیست؟ همانگونه که روحانی و ظریف در موارد متعددی خاطرنشان کرده اند - و من نیز شنیده ام - راهی که در 8 سال گذشته دنبال شده، نه برای ایران و نه برای جامعه بین المللی کارآمد نبوده است. بنابراین باید راه جدیدی را دنبال کرد و شرایط را از بازی باخت - باخت به بازی برد - برد تبدیل کرد. استنباط من از اظهارات مقامات ایرانی این است که آنها به دنبال نتیجه ای هستند که در آن نگرانی های جامعه بین المللی در مورد فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی تعدیل شود و در مقابل حق پیشرفت هسته ای صلح آمیز با سطحی از غنی سازی که مورد تایید آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد، برای تهران حفظ شود. شما اخیرا به ارتباط های محرمانه ای در مورد افغانستان و عراق، اشاره کرده اید که پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر بین مقامات ایرانی و آمریکایی برقرار شد. این مذاکرات محرمانه در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل نیز با ایرانیان اتفاق افتاد؟ اجازه دهید که خیلی شفاف باشم. مذاکراتی که من پس از 11 سپتامبر با ایرانیان در مورد افغانستان و سپس عراق داشتم، مخفیانه نبود. این مذاکرات مجوز رسمی داشت و با احتیاط زیادی انجام شد. اما اگر به سابقه رسانه های رجوع کنید، کمتر به آن پرداخته شده است. رسانه ها خیلی روی آن تمرکز نکردند و به همین دلیل این مذاکرات در دوران خود به یک داستان بزرگ و پر سر و صدا تبدیل نشد. می توانم تصور کنم که برخی گفت و گو های محرمانه زمینه را برای مذاکرات ایران و گروه 1+5 در سطح وزیران خارجه فراهم کرد. این نخستین باری بود که این مذاکرات در این سطح انجام شد. به همین دلیل نمی توان تصور کرد که مقدمات آن پیش از این هماهنگ نشده باشد. آغاز گر این روند نیز نامه هایی بود که بین روسای جمهور ایران و آمریکا رد و بدل شد. به همین دلیل اگر نام آن را یک مذاکره مستقیم نگذاریم، این یک ارتباط مستقیم است. به عقیده شما چه سطحی از این ارتباط خردمندانه بین ایران و آمریکا در مورد سوریه در جریان است؟ اطلاع دقیقی از این موضوع ندارم. در مذاکراتی که در نیویورک داشتم، مقامات تهران از سوریه و لزوم کمک جامعه بین المللی برای یافتن راه حلی برای خاتمه دادن به فاجعه انسانی در این کشور سخن گفتند. از سوی دیگر ایرانیان تا کنون بارها مخالفت خود را در مورد به کارگیری تسلیحات شیمیایی اعلام کرده اند. به عقیده من ایرانیان به طور مستقیم یا غیر مستقیم در تدوین و تصویب قطعنامه اخیر شورای امنیت در مورد سوریه، نقش داشته اند و در صورتی که چنین باشد، نشانه مثبتی قلمداد می شود. نوعی عادی سازی روابط ایران و آمریکا چه تاثیری بر منطقه خواهد داشت؟ این تحول در عراق و افغانستان چگونه ارزیابی می شود؟ من در هر دو این کشورها سفیر بوده ام و می توانم بگویم که این تحول مورد استقبال آنها قرار خواهد گرفت. گاهی عراقی ها احساس می کنند بین ایران و آمریکا گی افتاده اند. آنها تاریخ خود و مشکلات خود را با ایران دارند اما به هر ترتیب ایران کشوری بزرگ است که با عراق و افغانستان مرزهای مشترک دارد. من خوش بین هستم چرا که در گذشته از آنها شنیده ام ازسرگیری روابط ایران و آمریکا، زندگی را در عراق و افغانستان آسان تر می کند. در افغانستان، زمانی که مذاکراتی را با مقامات ایرانی در مورد همکاری برای کمک به ثبات این کشور انجام دادیم با استقبال مقامات افغانستان مواجه شدیم. البته کشورهایی نیز در منطقه برخی کشورها نیز نگران از سرگیری روابط ایران و آمریکا هستند. ما باید به آنها اطمینان دهیم که بهبود روابط تهران - واشینگتن به نفع ثبات منطقه است.