آیا دلار باید حوالی 3000تومان تثبیت شود؟
در چند روز اخیر در پی سخنان رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر توقف کاهش نرخ ارز، واکنشهای مختلفی از سوی اقتصاددانان و اهالی رسانههای کشور ایجاد شده است...
این واکنشها عموماً از جنس مخالفت بوده و عملاً نقدی بر متوقف شدن نرخ نزولی در راستای تاکیدات رئیس بانک مرکزی است. اما در این یادداشت، میخواهیم از زاویه دیگری به این موضوع نگاه کنیم؛ زاویهای که شاید از دریچه آن، گفتههای آقای رئیس کل را چندان بیراه نشماریم و اتفاقا منطقی بدانیم. به گزارش فردا، نوسانات بازار ارز و طلا در ماههای اخیر همیشه در اولویتهای خبری اقتصادی کشور بوده است. از حوالی تیرماه سال گذشته که جهشهای ناگهانی نرخ ارز صورت گرفت، بحث درباره میزان نرخ دلار به یکی از مهمترین موضوعات خبری تبدیل شد و این داستان تا دولت یازدهم و کاهش نسبی نرخ ارز نیز تداوم داشته است. پس از انتخابات و همچنین پس از روی کار آمدن دولت روحانی، به مرور نرخ ارز رفتار کاهشی را از خود بروز میداد و این رفتار تا هفته پیش نیز ادامه یافت. در اواسط هفته گذشته نرخ دلار به حوالی ۲۸۰۰ تا ۲۹۰۰ رسیده بود. این کاهش نرخ البته بیشتر به دلیل فضای روانی جامعه و در آستانه نشست سازمان ملل متحد صورت گرفته بود. نرخ دلار در شرایطی به این حوالی قیمتی رسید که تقریباً نزدیک به یک سال چنین بازه قیمتی را تجربه نکرده بود. پس از این کاهش دفعی قیمت طلا که مرزهای ۳۰۰۰ تومان را رد نمود، فضای خوشبینی در جامعه صورت گرفت که آیا این قیمت همچنان به روند نزولیاش ادامه میدهد یا خیر. در همین بازه، رئیس کل بانک مرکزی ـ ولیالله سیف ـ درباره کاهش روانی نرخ دلار در بازار ارز هشدار نسبی دارد و گفت: «قیمت نرخ دلار به کف خود در بازار رسیده است و اگر از این رقم پایینتر بیاید منطقی نیست». این گفته سیف در هفته گذشته موجب شد که نرخ ارز در همان حوالی ۳۰۰۰ تومان تثبیت گردد و عملاً شاهد کاهش بیشتر از حد آن نباشیم. اما شاید این پرسش پیش بیاید که چرا بانک مرکزی با کاهش نرخ ارز در مقطع کنونی مخالف است؟ در صورتی که فضای کلی جامعه این روند را مساعد میپندارد. در پاسخ به این پرسش باید به یک عامل مهم اشاره کرد. بانک مرکزی با کاهش نرخ ارز مخالف نیست بلکه با نوسانات هیجانی بازار ارز که ثبات را از بین میبرد مخالف خواهد بود. کاهش نرخ ارز در صورتی مطلوب و مؤثر است که در بستر اصلاح مؤلفههای اقتصادی باشد و اگرنه با رخ دادن عملیات روانی و خوشبینی در بازار حتی اگر نرخ ارز پایین بیاید، عایدی برای اقتصاد کلان کشور نخواهد داشت. حتی شاید در برخی مواضع اقتصادی کاستیهایی را ایجاد کند. قطعاً طی یک روز هیچ رخداد اقتصادی ویژهای صورت نگرفته است که ارز ناگهان به زیر ۳۰۰۰ تومان میجهد و این نشان از تأثیر همان فضای احساسی بازار است. همانطور که افزایشهای بیسابقه نرخ ارز در ماهها و سالهای گذشته به مرور فضای اقتصادی کشور را ملتهب کرد، کاهش این چنینی نرخ ارز نیز بدون فراهم شدن زیرساختهای اقتصاد کلان کشور موجب خسرانهایی خواهد بود. یکی از مهمترین نواقص این کاهش احساسی، فشار سنگین بر صادرکنندگان کشور است که با این حرکت از ارزش صادرات آنها کاسته خواهد شد. باید این نکته را یادآوری کنیم که اقتصاد ما هماکنون تورم نزدیک به ۴۰ درصدی را تجربه میکند و قیمت تمام شده کالای تولیدی بالاست. اگر بدون فراهم شدن تورم استاندارد و فعالسازی بخش خصوصی و تولیدی، ناگهان نرخ ارز سقوط کند، بلایی که به سر واردکنندگان آمد بر سر صادرکنندگان نیز نازل خواهد شد و عملاً تولیدات ما در بسیاری از محصولات با توقف یا نقصان مواجه میشود. از سوی دیگر، باید به این نکته توجه داشت که زمانی کاهش نرخ ارز مطلوب است و ما میتوانیم از کاهش نسبی آن خرسند باشیم که تورم داخلی پایین آمده باشد، نرخ رشد اقتصادی رو به افزایش باشد و بخش خصوصی فعالیت صحیح خویش را پیش گرفته باشد. در چنین پازلی، کاهش نرخ ارز یک آرزو نیست، بلکه یک قطعیت نسبی است و عملاً پشتوانهای روشن برای آن یافت میشود. در حالی که اگر کاهش و افزایش دفعی نرخ ارز به بهانه گفتگوهای هستهای، التهابات سیاسی، مذاکرات بینالمللی، انتخابات و... باشد عملاً پشتوانه قابل تأمل اقتصادی خود را از دست داده است. کما اینکه این روند را همین امروز نیز مشاهده کردهایم. پس از رسانهای شدن گفتگوی تلفنی شب گذشته حسن روحانی و باراک اوباما در نیویورک، بازار ارز تا ظهر شنبه نزدیک به ۵۰ تومان کاهش قیمت را تجربه کرد و نرخ دلار مجدداً به زیر ۳۰۰۰ تومان رسید. این در شرایطی بود که پس از اظهارات سیف نرخ دلار به بالای ۳۰۰۰ تومان رسیده بود. اگرچه نرخ دلار تا عصر شنبه به مقادیر پیشین خود بازگشت، اما همین رخداد یک روزه نیز حاکی از تأثیرات طبیعی فضای سیاسی و روانی بر هیجانات بازار و به تبع آن کاهش نرخ ارز است. باید بدانیم که بر اساس محاسبات نرخ تورم داخلی (حدود ۴۰ درصد) و نرخ جهانی تورم (حدود ۵ درصد) و بر مبنای نرخ ۲۵۰۰ تومانی ارز دولتی، نرخ طبیعی دلار در کشور ما بالای ۳۰۰۰ تومان خواهد بود. با این حساب شاید بتوان گفت نزدیک به چند صد تومان کاهش هیجانی را در بازار ارز شاهد بودیم که عملاً با یک واکنش هیجانی دیگر قابل بازگشت است. لذا بانک مرکزی و دولت باید تلاش کنند تا با مدیریت نسبی این فضای هیجانی و بهروزرسانی مؤلفههای اقتصادی کشور هرچه سریعتر ساختارهای اقتصادی را برای روند منطقی کاهش نرخ ارز مهیا سازند. آن چیزی که مهمترین وجه است ثبات اقتصادی است که میتواند در بستر یک بازار با پشتوانههای صحیح اقتصاد کلان استوار گردد.