چرایی و چگونگی کنترل بازار ارز
همزمانی آغاز به کار سامانه نیما با سیاست تک نرخی شدن ارز، باعث شد که این فرصت فقط برای صرافیهای بانکی و معدودی از صرافیهای خاص کارائی داشته و اکثریت قریب به اتفاق صرافان از استفاده از این سیستم محروم باشند.
سامانه نیما میتوانست بسیار کاراتر و موثرتر باشد و همه مبادلات خرد و کلان ارز را از مسافری گرفته تا تجاری و حتی بورس بازانه را پوشش دهد و دست دلالان را از بازار ارز کوتاه کند. میتوانست به شفافیت فضای بازار کمک کند و کاملا به نفع مصرف کنندگان واقعی ارز عمل کند، به شرط اینکه نرخ دستوری ملاک قرار نگیرد و تعیین قیمت ها به طور توافقی به عهده خریداران و فروشندگان باشد.
ولی افسوس که سامانه ای با این کارایی ها در زمان بسیار نامناسب راه اندازی شد و بیم آن دارم که این موقعیت از بین برود.
قبلا هم گفته ام تعیین نرخ واقعی دلار نیاز به نرخ پایه در زمان مشخص و متوسط نرخ تورم و بهره در طول زمان، نیاز دارد. بر این اساس اگر ما فرضا قیمت پایه در فروردین سال 57 را 70 ریال و متوسط نرخ بهره و تورم در ایران حدود %20 و در کشورهای حوزه دلار حدود %3 در نظر بگیریم ، قیمت 4200 تومان برای دلار در فروردین 97 دور از واقعیت نیست. ولی توجه داشته باشید که هر یک از این عددها، چه قیمت پایه چه نرخ های بهره و تورم اگر اندکی تغییر کند نتیجه یعنی قیمت واقعی در فروردین 97 به شدت تغییر می کند. به هر حال قیمت دلار در فرودین ماه هر چه باشد، با توجه به تفاوت فعلی نرخ بهره و تورم در کشور ما و کشورهای حوزه، مسلما در ماه های بعد متفاوت خواهد بود.
حال باید ببینیم منظور دولت از کنترل بازار چیست؟ اگر منظور جلوگیری از نوسانات و تلاطم ها باشد میتوان گفت با کمی درایت از عهده آن برآمده است اما اگر منظور تثبیت نرخ و پایین نگه داشتن آن باشد، با بودن اختلاف در نرخ بهره و تورم نه ممکن و نه مفید است.
شرایط امروز اقتصاد ایجاب میکند که قید و بندهای فعلی از بازار حذف و عرصه برای فعالیت صرافان خرد و با تجربه باز شود تا آنها با تدبیر و راهکارهای های خودشان به فعالیت ادامه دهند و به اعتلای اقتصاد کشور کمک کنند. در شرایطی که احتمال بازگشت تحریم های ظالمانه هست صلاح نیست که خودمان هم بخشی از توانایی های خودمان را قفل کنیم.
*رییس اسبق کانون صرافان