سخنان هاشمی درباره ادامهجنگ و احمدینژاد
هاشمی رفسنجانی گفت: اگر کمی صبر کنیم به نصر نهایی که خداوند به ما وعده داده است میرسیم و بهزودی نصر الهی برای ما محسوستر میشود.
هاشمی رفسنجانی گفت: اگر کمی صبر کنیم به نصر نهایی که خداوند به ما وعده داده است میرسیم و بهزودی نصر الهی برای ما محسوستر میشود. رییس مجمع تشخیص مصلحتنظام در دیدار با جمعی از خانوادههای شهدا و ایثارگران که در حسینیه جماران برگزار شد، با اشاره به موقعیت هیات ایرانی در نیویورک اظهار کرد: این موقعیت که اوباما از رییسجمهور ما تقاضای ملاقات کند و رییسجمهور بگوید هنوز برای ملاقات زود است و بگذارید زمینه آمادهتر شود و اقداماتی کنیم که به تدریج ملاقات را انجام دهیم، همان نصری است که خداوند به ما وعده داده بود. هاشمی همچنین در این جلسه به برخی سوالات در مورد جنگ تحمیلی از جمله این که چرا در روزهای آغاز جنگ عراق توانست به داخل خاک ایران بیاید و این که چرا جنگ شروع شد در حالی که ایران آماده جنگ نبود و مشغول بازسازی بود و... پرداخت. او به شرایط کشور به لحاظ داخلی و خارجی در آغاز جنگ تحمیلی اشاره کرد و گفت: انقلاب اسلامی ایران نمونه بینظیری از انقلابهای دنیای اسلام در آن تاریخ بود که مردم ایران که از ظلمها به تنگ آمده بودند با رهبری امام (ره) به تدریج آگاه شدند و راه خود را پیدا کردند و با هزینه بسیار کم بر ظلم پیروز شدند. وی با اشاره به این که حکومت زمان شاه بسیار پول داشت و حمایت شرق و غرب به لحاظ امنیتی و اطلاعاتی را نیز به همراه داشت، افزود: ایران جایی نبود که به آسانی مردم بر حکومتش پیروز شوند اما ما مبارزه علنی به صورت افشاگری داشتیم و انقلاب از طریق اطلاعرسانی و آگاه کردن مردم توسط مساجد و حسینیهها و مراسم دینی و همچنین گردهمایی در دانشگاهها آغاز شد و غربیها اسم آن را الله اکبر گذاشتند چراکه الله اکبر حربه و شعار اصلی ما در میدان بود. هاشمی افزود: این که امروز در کشورهای منطقه اسمهایی همچون بهار عربی و بیداری اسلامی را میشنویم، نمونه کوچکی از اتفاقی است که در زمان انقلاب ایران به وجود آمد و مردم با هزینه کم نشان دادند که میتوان در مقابل استبداد با حضور انبوه مردم ایستاد و آن را شکست داد. پس نگرانی سرایت انقلاب ایران به سایر کشورها به وجود آمد و اولین جایی که آثار پیروزی انقلاب در آن پدیدار شد، کشور عراق بود که اکثریت مردم آن شیعه بودند و حرکتهای خود علیه حکومت خشن حزب بعث را آغاز کردند. او با اشاره به این که در زمان قبل از انقلاب رقابت نظامی بین عراق و ایران وجود داشت و شورویها، عراق را و غربیها ایران را تقویت میکردند، بنابراین این رقابت بین ایران و عراق وجود داشت، در مصاف غیرجنگی، ایران و عراق پیمان الجزایر را پذیرفتند. اما بعد از انقلاب عراق به فکر افتاد که هم جلوی انقلاب در عراق را بگیرد و هم انقلاب ایران را طوری سرکوب کند که دیگر کسی چنین خیالهایی را نکند؛ البته این فکر عراق، زایده آمریکا و غرب بود. وی با اشاره به این که صدام پیمان الجزیره را مقابل تلویزیون پاره کرد و گفت به ایران حمله میکنیم و همه قدرتهای شرق و غرب از او حمایت کردند، ادامه داد: عراقیها با این تصور که در هفته اول که خوزستان را میگیرند و در هفته بعد به تهران میآیند، جنگ را آغاز کرده است و تحلیلشان این بود که اگر تنها خوزستان را بگیرند، کافی است چون در آن زمان همه ثروت ما در خوزستان بود. بنابراین با گرفتن خوزستان برنامه سقوط انقلاب را داشتند و این دلیل اصلی جنگ بود. هاشمی با تاکید بر این که عراق شروعکننده جنگ بود و ما مورد تجاوز قرار گرفتیم و باید دفاع میکردیم، افزود: در روزهای اول که آماده نبودیم، عراق، پنج استان ما را تصرف کرد و با توجه به این که در آن زمان بنیصدر با سپاه مشکل داشت، مانع حضور نیروهای بسیجی و سپاهی در میدان جنگ شد. بنابراین ارتش که تمام تلاش خود را میکرد به تنهایی نمیتوانست مانع جلو آمدن عراق در خاک ایران شود. اما با رفتن بنیصدر راه برای حضور نیروهای تشنه شهادت به میدان جنگ باز شد و سپاه و ارتش با هم موتلف شدند و شروع به پیشرفت کردند و این منجر به پس گرفتن خرمشهر از دست عراق شد و مشخص شد که ایران قدرت پیروزی در جبههها را به دست آورده است. بنابراین موج وسیعی از وساطتها برای گرفتن آتشبس آغاز شد. وی در ادامه به توضیح این نکته پرداخت که چطور عراق به صورت ظاهری دم از آتشبس میزد و ایران آن را نپذیرفت، افزود: حرف ما روشن بود. چون میگفتیم عراق به خاک ما تجاوز کرده است و تعداد زیادی از هموطنان ما شهید و آواره شدند پس باید به ما خسارت میدادند و متجاوز هم محاکمه میشد پس این خواست مشروع بینالمللی ما بود و امام تاکید داشتند تا وقتی که دشمن در خاک ماست، مذاکره نمیکنیم. رییس تشخیص مصلحت نظام در ادامه به این مطلب که چطور شد جنگ پس از باز پس گرفتن خرمشهر ادامه پیدا کرد؟ گفت: پس از باز پس گرفتن خرمشهر هنوز دو هزار کیلومتر از بهترین زمینهای ما که در مرز ایران و عراق بود، در دست عراق قرار داشت. همچنین خسارتهای ما را نداده بودند و متجاوز هم محاکمه نشده بود پس ما در جلسه شورای عالی دفاع که با امام داشتیم، این نکات را بیان کردیم و در آن زمان نظامیها مایل بودند وارد خاک عراق شویم و جنگ را ادامه دهیم تا صدام را در داخل کشورش از کار بیندازیم اما امام تاکید داشت که نباید وارد عراق شویم. هاشمی در ادامه به دلایل امام (ره) برای وارد نشدن نیروهای نظامیهای ایران به خاک عراق پرداخت و توضیح داد: امام (ره) معتقد بود اگر وارد عراق شویم مردم این کشور که با صدام همراه نیستند، به خاطر وطنشان موضع دفاعی میگیرند و همراه صدام میشوند. از طرف دیگر کشورهای عربی دچار ترس خواهند شد و در جنگ به نفع عراق وارد عمل میشوند و این که دنیا تحمل تصرف خاک عراق را از طرف ما نداشت و همچنین امام معتقد بود که اگر ما وارد عراق میشدیم مردم عراق آسیب میدیدند که خواهران و برادران ما بودند. اما در همان جلسه نظامیها استدلالی کردند که امام قانع شد. رییس تشخیص مصلحت نظام افزود: استدلال نظامیها این بود که اگر صدام و دنیا بفهمند که ما وارد خاک عراق نمیشویم هیچوقت تسلیم نمیشوند و با خیالت راحت ارتش شکست خورده خود را بازسازی میکنند و دوباره به جنگ ما میآیند. از طرف دیگر امام هم معتقد بودند در این شرایط اگر آتش بس را بپذیریم، خسارتی به ما پرداخت نمیشود و دو هزار کیلومتر از سرزمینهای ما دست عراق میماند پس موضع میانهای گرفته شد و آن این بود که تا جایی وارد خاک عراق شویم که مردم نباشند. پس قرار شد نیروهای مسلح ما تا زمانی که عراق در خاک ماست، مقابله کنند و تا مرز جلو بروند و از آن به بعد تا جایی وارد خاک عراق شوند که مردم طرف نباشند و به مردم ظلم نشود. ما با مردم عراق در بسیاری موارد عقاید مشترک داریم. هاشمی در ادامه با اشاره به این که در این مقطع از جنگ ارتش و سپاه که تا آن لحظه برادرانه کنار یکدیگر میجنگیدند، کم کم دچار اختلاف شدند و این موضوع باعث شد جنگ در یک مقطع راکد شود و افزود: شیوه جنگ ارتش کلاسیک بود و شیوه سپاه شیوه جنگ مردمی را داشت و این موضوع باعث شد که در چند عملیات بعدی ناموفق باشیم. بنابراین تصمیم براین شد که فرماندهی واحد شکل بگیرد و کسی خارج از سپاه و ارتش بیاید و قرعه به نام من افتاد چون در آن زمان رهبری که رییس جمهور و رییس شورای عالی دفاع بودند، در ترور آسیب دیده بودند و همچنین مسوولیت ریاست جمهوری داشتند پس نمیتوانستند در جبهه حضور یابند بنابراین امام از من که رییس مجلس بودم خواست که این مسوولیت را بپذیرم و امام حکم را نوشتند. او تصریح کرد: وقتی برای خداحافظی خدمت امام آمدم و وضع جبهه را توضیح دادم، این نظر را مطرح کردم که ما باید ضربه محکمی داخل خاک عراق به نیروهای عراقی بزنیم و نقطه مهمی از عراق را بگیریم و بعد بگوییم که مذاکره میکنیم سپس جنگ متوقف شود تا حقمان را بگیریم و این نظر را دادم که باید جاهایی از عراق را بگیریم که باعث شود عراق از خلیج فارس دور بماند و از دریا و نفت محروم شود و در این زمان شروع به مذاکره کنیم تا صدام محاکمه شود و خسارتهای ما را بدهد. در آن ملاقات امام پس از صحبتهای من نگاهی به من کردند و لبخند خاصی زدند و جواب من را ندادند اما گفتند که به برکت خدا بروید تا ببینیم چه میشود. هاشمی با اشاره به این که قبل از عملیات خیبر به عنوان فرمانده وارد جبهه شدم و نکاتی را که خدمت امام گفته بودم، در حضور رزمندگان و فرماندهان جنگ مطرح کردم که عدهای خوشحال شدند اما برخی معتقد بودند که شعار ما جنگ جنگ تا پیروزی است، افزود: در این مقطع از جنگ عملیاتهایی را انجام دادیم که در این عملیاتها با وجود موفقیتهایی که کسب کردیم برای رسیدن به هدف نهایی به موفقیت نرسیدیم اما نیروهای ما همچنان دست بالا را داشتند و در نهایت به آنجا رسیدیم که شورای امنیت برای عراق و ایران قطعنامهای صادر کرد و امام فرمود ما این قطعنامه را نه قبول میکنیم و نه رد میکنیم تا از نظر نظامی خود را نیرومند نگه داریم و قطعنامه را اصلاح کنیم که البته این کار بزرگ انجام شد. وی با اشاره به این که قطعنامه شورای امنیت به گونهای اصلاح شد که همه صاحبنظران بعدها متعجب ماندند، تصریح کرد: برای اصلاح قطعنامه پشتوانه ما قدرت نظامی ما بود. چون در آن زمان پایه صنعت موشکی ریخته شد و موشکهایی با برد 100 کیلومتر ساختیم و شهرهای شرقی عراق در تیررس ما بود و امروز برد موشکهای ما به 2500 کیلومتر رسیده است. رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار کرد: صدام و حامیان او از قدرت دفاعی و موشکی ما مطلع شدند و اصلاح قطعنامه را پذیرفتند و دنیا فهمید ما از نظر نظامی ضعیف نیستیم و اگر وارد خاک عراق نمیشویم به خاطر ملاحظاتمان است و در آن شرایط بود که پس از اصلاح قطعنامه با رضایت خودمان آتشبس را پذیرفتیم. او با اشاره به این که سران قوا با امام (ره) جلسهای داشتهاند، گفت: وقتی شرایط را برای امام توضیح دادیم و امام (ره) قطعنامه را پذیرفتند از آن تعبیر به جام زهر کردند و از ما خواستند تا این موضوع را به مردم بگوییم اما وقتی دیدند این کار از ما ساخته نیست، خودشان بیانیه دادند و پس از دو سه ما که جنگ پایان یافت، وقتی خدمت امام (ره) رسیدم، به من فرمودند جام زهر آن روز برایم تلخ بود اما امروز برایم شیرین شده است چون ما کارمان را خوب انجام دادهایم و خداوند نصرتی را که وعده داده بودند، عنایت کردند. هاشمی با اشاره به این که در سازمان ملل پذیرفتند که متجاوز عراق است و ایران مورد تجاوز قرار گرفته است، گفت: خسارتهای جنگی به عهده عراق افتاد و 100 میلیارد دلار برای ما خسارت نوشتند. البته خسارتها بیشتر از اینها بود اما مشخص شد که صدام هم باید محاکمه شود و پس از سالها گرچه جنگ تمام شده است اما هنوز پیمان صلح نداریم چون قرارها اجرا نشده است، در حالی که امروز برادران ما در عراق دولت تشکیل داده بودند و آن نصری که خداوند وعده داده بود را شاهد هستیم چون به خوبی میتوانیم بپذیریم که امروز صدام، حزب بعث و نظامیان عراق کجا هستند و ما چطور هستیم که توانستیم با مقاومت و صبر و جهاد پیروز شویم. هاشمی تصریح کرد: اگر 8 سال گذشته نبود که خودمان مقصرش هستیم، امروز جزو کشورهای مقتدر درجه اول بودیم چون پول زیاد و آمادگی فراوان و نیروهای بسیار داشتیم و انشاءالله شما مردم با این جهاد آخری که آفریدید، باعث شوید تا هرچه محسوستر شاهد نصری باشیم که خداوند وعده دادهاند.