مسئولیت اجتماعی بنگاهها و مدیران بانکی
مسئولیت اجتماعی در طول ۴۰سال گذشته، یکی از مباحث رو به رشد و تکامل در مباحث مالی است. فعالیت های زیست محیطی و اجتماعی به طور قابل توجهی توسط ذینفعان سازمان درخواست شده و نقش مهمی در تصمیم گیریهایشان بازی میکند و در محیط رقابتی امروز نیز، مسئولیتهای اجتماعی بهعنوان یک منبع مزیت رقابتی شناخته شده است.
در مجمع جهانی توسعۀ پایدار ( WBCSD ) که در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۲ برگزار شد، نظارت و بررسی اثرات عملکردی کسب و کار بنگاهها، مبارزه با فقر و حفظ محیط زیست سه دغدغه اصلی مجمع اعلام گردید.
حرکت به سمت مسئولیت اجتماعی در سطح جهانی از رشد جهانی بنگاه ها نشأت می گیرد چراکه به منظور بهره برداری از مزایای جهانی شدن کسب و کار بنگاهها، دولت ها موظف به ارتقاء مسئولیت اجتماعی بنگاههای خود هستند.
بنگاهها نقش حیاتی در دستیابی به منافع جهانی شدن بازی می کنند و مسئولیت اجتماعی بنگاه ها این امکان را فراهم می سازد که در حین بهره مندی از مزایای جهانی شدن بتوان تا حد امکان از آثار سوء اجتماعی و زیست محیطی فعالیت در سطح جهانی دوری نمایند.
از سوی دیگر توجه به مسئولیت اجتماعی بنگاه ها به طرز چشمگیری افزایش یافته است و مسئولیت اجتماعی بنگاه از یک حس مسئولانۀ صرف به یک اولویت غیر قابل اجتناب در دستور کار مدیران مبدل گشته است.
در مقایسه با سایر بنگاه ها، بانک ها نقشی کلیدی در نهادینه سازی مسئولیت اجتماعی در جوامع ایفا می کنند. نقش بانکها به عنوان تسهیل گر و محرک چرخ های اقتصاد و تجارت، به عنوان نهادهای مولد ثروت و همچنین به عنوان فراهم آورندگان خدمات برای اجتماعات محلی، ملی و بین المللی بیانگر اهمیت این موسسات در به جریان اندازی حرکت فکری مسئولیت اجتماعی در کل جامعه است.
با توجه به مسئولیت عظیم بانک ها در توسعۀ اقتصادی اجتماعات، چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی، مسئولیت اجتماعی بانک ها در مقایسه با سایر بنگاه های فعال در عرصه صنعت و اقتصاد پررنگ تر است و در عین حال تاثیر مستقیم بر عملکرد مسئولانۀ سایر بنگاهها دارد.
البته این گفته به معنای اعطای کمک های خیرخواهانه به این اقشار نیست بلکه به معنای ایجاد زیرساخت ها و محرک های لازم برای رشد و ارتقاء بنیادین وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه می باشد. بانک ها می توانند از طریق تسریع رشد اقتصادی، ایجاد انگیزه در افراد به شناخت و درک توانمندی ها و استعدادهای بالقوه خود و برانگیختن اجتماعات به حمایت و پشتیبانی از چشم اندازهای مسئولانۀ خود به عنوان رهبر و پیشرو در پیاده سازی و اجرای نهضت مسئولیت اجتماعی بنگاه ها در کشور عمل نمایند.
شکل گیری جنبش مسئولیت اجتماعی بنگاهها از دو عامل کلیدی ناشی می شود. اولین و مهمترین عامل، مسالۀ مربوط به تدوام کسب و کار و اثرات بلند مدت فعالیت بنگاه ها بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی جوامع فعال در آنهاست. دومین عامل رشد آگاهی از نتایج و عواقب ناشی از تغییرات آب و هوای جهانی است. هیچ یک از این دو عامل به طور خاص موضوع جدیدی نیستند بلکه آنچه تازگی دارد توجه و استقبال احزاب و گروه های مختلف از این دو مقوله است.
علیهذا توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور و حفظ محیط زیست برای نسل های آینده انعکاس دهندۀ تکامل تفکر استمرار کسب و کار و نیاز به داشتن تفکر ارزیابی عملکرد بنگاه به صورت کوتاه مدت است. این طرز تفکر تاکید را از یک تمرکز نسبتا میان مدت به مدیریت ریسک های اجتماعی، اخلاقی و زیست محیطی به سمت نوعی از رهبری مستمر و فعال هدایت می کند. نوعی از رهبری که به شناسایی و استفاده از فرصت های تجاری برخاسته از توجه مستمر به تاثیر عملکرد بنگاه بر جامعه می پردازد. تدوام کسب و کار همچنین به معنای ایجاد یک جامعه یکپارچه و عادلانه از طریق مقابله با چالش هایی همچون انحصار مالی است.
ضمن آنکه واحدهای تجاری می توانند ایجاد ثروت، اشتغال و نوآوری کنند، بازار را تأمین نمایند، و فعالیت هایشان را تقویت کرده و رقابتشان را بهبود بخشند، درصورتی که برای حفظ فعالیت های اجتماعی که خود در راه اندازی آن نقش اساسی داشته اند، همکاری کنند و در مقابل جامعه نیز با فراهم کردن شرایط لازم به منظور کسب بازده توسط سرمایه گذاران و ایجاد اطمینان برای ذینفعان، بسترهای مناسب جهت توسعه و پیشرفت واحدهای تجاری را فراهم کند.