بخت سیاه؛ بختگان
شاید اگرروزی که خبر خشک شدن دریاچه ارومیه منتشر شد، هر ایرانی نسبت به این موضوع حساسیت نشان میداد، امروز شاهد سیاهبخت شدن بختگان، دومین دریاچه بزرگ ایران زمین نبودیم.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، براساس استانداردهای جهانی هر کشوری که بیش از 40 درصد منابع آب تجدیدشونده را استفاده کند، وارد بحران آب میشود؛در حالی که در ایران حدود 72 درصد از منابع آب تجدید شونده مورد استفاده قرار میگیرد. در قوانین و برنامه چهارم و پنجم توسعه حکم شده که وزارت نیرو باید میزان آب از دسترفته در آبهای زیرزمینی را تا حداکثر 25درصد احیا کند و بازگرداند اما بهنظر میرسد وزارت نیرو تنها به اجرای کارهای سختافزاری مانند سدسازی علاقهمند است.
آب، مایع حیاتی است که در ایران کمیاب شده و حال و روز کشور را ناخوش کرده است. بحران در مدیریت منابع آبی کشور علاوهبر فجایع زیست محیطی به امنیت ملی کشور و رابطه بین اقوام ایرانی خسارتهای بزرگی وارد کرده است. داستان پرغصه آب در ایران زمین به چندین دهه قبل باز میگردد. از 6 دهه پیش تاکنون مدیریت آب کشور بر پایه یک الگوی ناسازگار با بومشناخت کشور بنا شده است که انتقال آب، ساخت و ساز بتنی و سدسازی را تنها شیوه مدیریت آب میداند؛ پروژههای آبی که تنها سبب خشک شدن رودها و سفرههای زیرزمینی شده اند. امروز تمام رودخانهها، تالابها و دریاچههای مهم کشور خاموش و خشک شدهاند. هشدارهای کارشناسان و دلسوزان این آب و خاک، کری مصلحتی کارگزاران دولتی و بخش خصوصی، اجازه شنیدن به هشدارها را نداده است و هماکنون درست در بطن فاجعه قرار داریم . دریاچه بختگان به عنوان دومین دریاچه بزرگ کشور در حالی سال هاست با خشکی دست و پنجه نرم می کند که مسئولان امر برای احیای آن کارگروه تشکیل داده و بازدید هوایی انجام می دهند.دریاچه بختگان در ۱۸۰ کیلومتری شرق شیراز قرار دارد. سازمان محیط زیست تاریخ خشک شدن دریاچه بختگان را سال ۸۶ ثبت کرده اما مردم حاشیهنشین این دریاچه از سال ۸۰ شاهد ذره ذره جان دادن این تالاب بزرگ بودند.اهمیت محیط زیست تالاب بزرگ بختگان از خود دریاچه بیشتر است؛ چراکه زیستگاه گونههای مختلفی از پرندگان، پستانداران و گیاهان دارویی بوده و امروزه شاهد از بین رفتن آنها به دلیل خشک شدن آب دریاچه هستیم.با وجود دریاچه بختگان رطوبت هوا افزایش مییافت و رطوبت حاصل شده به دلیل بلند بودن ارتفاع کوههای اطراف نیریز در همان منطقه باقی میماند و سبب ثمردهی درختان انجیر، بادام، انگور و زیتون در کوهها میشد و میتوان از این چرخه طبیعی به عنوان آبیاری مصنوعی کوهها نام برد.
به گزارش مهر، به نظر کارشناسان، وجود سه سد در بالادست تالاب بختگان روی رودخانه «کر» که منبع اصلی تامین آب این دریاچه است، سبب خشک شدن این حوضه آبی شده است. عدم سرریز کردن آبهای مازاد سدهایی مانند ملاصدرا به تالاب و بهرهوری غلط کشاورزان از اندک آب جاری به منظور برنجکاری، روند خشکسالی را تشدید کرده است. سیاست غلط توسعه در ساختن سدهای متعدد در کنار کشاورزی غیراصولی کشاورزان، حفاریها و عمیقتر کردن چاهها برای برداشت بیشتر از آبهای زیرزمینی و اصرار بی دلیل آنان در کاشت محصول برنج برای داشتن منفعت بیشتر در محصول برداشتی را میتوان از مهمترین علل کمبود و خشکی کامل بختگان دانست.13سال از خشک شدن دریاچه بختگان دومین دریاچه بزرگ ایران می گذرد اما هنوز اقدام مناسبی از سوی مسئولان و دستگاه های ذی ربط برای احیای این دریاچه انجام نشده است.در حالی دریاچه بختگان سیزدهمین سال خشکسالی را سپری می کند که به دنبال خشک شدن این دریاچه خسارتهای جبران ناپذیری به استان وارد شدهاست؛ به گونه ای که می توان به ورود کویر به استان فارس، ریزگرد، شور شدن زمین های کشاورزی و ... اشاره کرد.زمانی هم که از مسئولان در خصوص برنامه های انجام شده برای احیای این دریاچه پرسیده می شود، فقط به چند برنامه ابتدایی اشاره می کنند.۱۳سال از خشک شدن دومین دریاچه بزرگ ایران میگذرد و مسئولان استان فارس همچنان در گیر تشکیل کارگروه هستند؛ البته در این میان اقدامات دیگری نیز به قول خوشان مانند بازدید هوایی معاون اول رییس جمهور از تالاب بختگان در هفتم بهمن سال گذشته انجام شده است.نماینده مردم شهرستانهای نیریز و استهبان در مجلس شورای اسلامی در خصوص احیای دریاچه بختگان به خبرنگار مهر گفت: در چند سال گذشته تذکرات بسیاری در خصوص وضعیت دریاچه بختگان به معاون رییسجمهور و خود ایشان داده شده است.اصغر مسعودی افزود: علاوه بر این در محافل مختلف و در جلسات پیرامون وضعیت نگران کننده دریاچه بختگان به مسئولان ذی ربط موضوع گزارش شده و خواستار توجه جدی به وضعیت این دریاچه شده ایم.طی این مدت کارگروه احیای دریاچه بختگان تشکیل شده و برخی مسئولان کشوری از نزدیک از تالاب بختگان بازدیدی داشته اند.برای احیای این دریاچه راهکارهای قانونی از جمله تغییر الگوی کشت، رعایت برداشت از آبهای زیرزمینی، تخصیص حقابه از رودهای بالادست و... موثر است.باید برای چاه های اطراف دریاچه و مدیریت آنها اقدامی انجام شود زیرا هر چه بیشتر از زمان خشک شدن دریاچه بگذرد، احیای آن دشوارتر خواهد بود.