سدتندروها در مقابل برجام
دود سیاه از کاخ سفید بلند میشود. دونالد ترامپ، چهل و پنجمین رییسجمهور ایالات متحده که با شعار «نه به مداخله و هزینه نظامی در سایر کشورها» به میدان آمد. یک سال و اندی پس از آغاز دوره نخست ریاستجمهوریاش شمشیرها را تیز کرده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، چهرههای نسبتا میانه رو در راست و چپ رییسجمهور جای خود را به تندروهایی دادهاند که جنگ را نخستین راهحل هر معمایی میدانند. اخراج رکس تیلرسون، وزیر خارجه و معرفی مایک پمپئو به عنوان جانشین وی با دومین مهره که نشان دادن راه خروج به ژنرال مک مستر و انتصاب جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی بود ادامه پیدا کرد. جدا از اخراج و انتصابهای فوری تعداد کسانی که مایل هستند در کابینه جنگ دونالد ترامپ باقی بمانند نیز هر روز کمتر از دیروز میشود. جابهجایی مهرههای کلیدی در کابینه تنها یک سال پس از حضور در کاخ سفید عملا جهان را با امریکایی غیرقابل پیشبینی که حتی برای چند ماه نیز روی یک ریل ثابت حرکت نمیکند، روبهرو کرده است. چهرههایی که به دستور ترامپ بارسفر بستهاند از تمایل بیشتری برای تعامل با متحدان اروپایی و مدارا با رقبای فرامنطقهای برخوردار بودهاند و امروز جای خود را به چهرههایی دادهاند که در طول عمر کاری خود به توسل به قوه قهریه و توان نظامی ایالات متحده معتاد شدهاند. تحریم و تشدید فشار بر کشورها هرچند ابزاری کهنه در جعبه اسباب روسای جمهور ایالات متحده در طول تاریخ بوده اما دونالد ترامپ بیآنکه اندک مجالی برای دیپلماسی قائل باشد تمام توان خود را روی این ابزارها متمرکز کرده است. تیلرسون و مک مستر در فاصله زمانی کمتر از یک ماه از کابینه ترامپ بیرون رانده شدند و دقیقا در نخستین ساعات اخراج و معرفی جانشینهای آنها نام ایران به عنوان بیشترین کشوری که از این رفت و آمدها متاثر خواهد شد، به گوش رسید. با معرفی ایرانستیز معروف جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ بسیاری تحلیلگران فاتحه باقی ماندن امریکا در برجام را خوانده و گوشها را برای شنیدن خبرهای جدیدتر درباره تشدید تحریمهای ایران تیز کردند. جان بولتون از جمله سیاستمدارانی در تاریخ سیاسی معاصر امریکا است که به کمتر از تغییر نظام در ایران رضایت نمیدهد و آنچنان درباره اوضاع داخلی در ایران گرفتار توهمهای رنگارنگ و تحلیلهای به دور از واقعیت است که برای برآورده کردن آرزوی خود دست به دامان گروهک منافقین شده است.
در چنین شرایطی قریبالوقوعترین حادثه، زیرپاگذاشته شدن توافق هستهای با ایران از سوی دونالد ترامپ در تاریخ ١٢ ماه مه است. روزی که در آن رییسجمهور امریکا باید تعلیق اجرای تحریمهای هستهای ایران طبق برجام را تمدید کند و اگر از چنین تمدیدی سرباز بزند تحریمهای هستهای ایران به شکل خودکار بازخواهند گشت و لذا امریکا را باید خارج شده از توافق هستهای با ایران دانست. یک ماه و یک هفته مانده به چنان روز موعودی همه در حال گفتوگو با هم هستند. تروییکای اروپایی (فرانسه، بریتانیا، آلمان) با امریکا در حال چانهزنی و چکشکاری شروط رییسجمهور برای باقی ماندن در توافق هستهای هستند و ایران نیز با اروپاییها در حال جدال برای حفظ توافق هستهای به شکل مورد توافق و موجود است. دونالد ترامپ به عنوان رییسجمهوری که عاشق اولتیماتوم دادن است اینبار نیز با انتصابهای خود نفسها را در سینه حبس کرده تا روز دوازدهم ماه مه از راه برسد و مشخص شود که آیا شخص رییسجمهور امریکا برای تمدید تعلیق اجرای تحریمهای هستهای ایران دست به قلم خواهد شد یا خیر؟ معرفی جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی امریکا این حقیقت را بر همگان مجسم کرده که امریکا قرار نیست در ادامه مسیر برجام همراه کشورهای اروپایی و روسیه و چین گام بردارد اما اصلیترین نگرانی اعضای غیرامریکایی برجام این است که خروج قریبالوقوع امریکا از برجام از چه پتانسیلی برای فروبردن منطقه خاورمیانه در تنشی جدید برخوردار است. در چشم جان بولتون امریکا به گروگان توافق هستهای با ایران، تبدیل شده است و یک بار وی در ماه آگوست سال ٢٠١٧ در سخنانی تند و تیز ادعا کرده بود که ترامپ باید هرچه سریعتر امریکا را از شر این توافق نجات بدهد. در آن بازه زمانی تمام چهرههای معتدل موجود در کاخ سفید تلاش میکردند جان بولتون را از رییسجمهور دور نگاه دارند تا وی با افکار جنگطلبانه خود ذهن ترامپ را به سمت تخریب برجام نبرد.