«فرود نرم»؛ نیاز اقتصاد آمریکا
نرخ بیکاری در امریکا به پایینترین سطح رسیده است؛ بازارهای سهام بالاترین رکوردهای رشد خود را تجربه میکنند؛ دستمزدها درنهایت پس از مدتها انتظار روندی افزایشی را در پیش گرفتهاند و مصرفکنندگان با اطمینان بیشتری به شرایط مینگرند.
بسیاری بر این باورند که اقتصاد امریکا در بهترین وضعیت خود است و با توجه به شرایط کنونی، هیچ اتفاق بدی نخواهد افتاد. اما اگر فدرال رزرو قدم اشتباهی بردارد احتمال وقوع اتفاقات بد زیاد است و تجربه نشان داده که بیشتر بانکهای مرکزی در چنین شرایطی دچار اشتباه میشوند. علت هم این است که نرخ تورم که بهطرز غیرمعمولی ساکن مانده، ممکن است در صورت داغ شدن بازار کار بهطور ناگهانی افزایش یابد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل، فدرال رزرو امیدوار است بتواند با افزایش نرخ بهره از چنین اتفاقی جلوگیری کند، اما این احتمال هم وجود دارد که با سخت گرفتن در اعتباردهی در تلاش برای جلوگیری از افزایش نرخ تورم، مسبب رکود اقتصادی شود. شرایط ایدهآل حالتی است که کارشناسان اقتصادی آن را «فرود نرم» میخوانند. اما دستیابی به چنین شرایط مطلوبی عمدتا در حد وهم و خیال و بسیار دشوار است.
فرود نرم
به گزارش بلومبرگ، بهطور خلاصه فرود نرم دقیقا توصیفی از مشغولیت این روزهای فدرال رزرو است: پایین آوردن سرعت رشد اقتصادی تا اندازهیی که بتوان از دوآتشه شدن آن جلوگیری کرد؛ اقتصاد هم زمانی دوآتشه میشود که نرخ تورم در نتیجه افزایش تقاضا بالا رود در شرایطی که این روند از افزایش قیمتها ناشی شده باشد و نه از افزایش تولید. اما در عین حال بانک مرکزی مجبور است در کاهش سرعت رشد اقتصادی بهگونهیی عمل کند که موجبات کاهش تولید ناخالص داخلی را فراهم نیاورد. چنین نتیجهیی به ترکیبی از سیاستگذاریهای هوشمندانه و خوششانسی توامان نیاز دارد. مارک زندی کارشناس ارشد اقتصادی مودیز آنالیتیکز، چنین شرایطی را به «فرود آمدن در هوایی مهآلود و روی عرشه یک ناو هواپیمابر در دریایی متلاطم» تشبیه کرده است. سوال این است که فدرال رزرو تاکنون چنین تجربهیی داشته است؟ بله، اما تنها یک مرتبه در سالهای 1994 و 95 تحت ریاست آلن گرینسپن. بانک مرکزی امریکا در آن زمان نرخ بهره را به
دو برابر (به 6درصد) افزایش داد و موفق شد از سرعت رشد اقتصادی بکاهد بدون اینکه مسبب رکود اقتصادی شود. با این حال، سیاستهای انقباضی و سختگیری در اعتباردهی عواقب منفی هم داشتند. این سیاستها با ضرر هنگفت سرمایهگذاران بازار اوراق قرضه همراه بودند و به ورشکستگی اورنجکانتی در ایالت کالیفرنیا و بحران مالی مکزیک منجر شدند.
مساله دیگر این است که آیا فدرال رزرو میتواند بار دیگر همان اقدامات را انجام دهد؟ از نظر تئوری پاسخ بلی است؛ اما شرایط بهطور قطع از سال 1994 دشوارتر است. به این دلیل که نرخ بیکاری در آن زمان همچنان رو به افزایش بود و بازار کار تا این اندازه داغ نبود. اکنون نرخ بیکاری در امریکا 4.1درصد و پایینتر از سطحی است که از نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی نرخ دوامآوردنی در بلندمدت محسوب میشود. از این رو، در حال حاضر دستیابی به یک فرود نرم تنها از طریق کاهش سرعت رشد اقتصادی امکانپذیر نخواهد بود بلکه به افزایش نرخ بیکاری نیز نیاز است. ویلیام دادلی رییس فدرال رزرو نیویورک مشکل را اینگونه بیان میکند: «هر زمانی که نرخ بیکاری بهشدت کاهش یافته، اقتصاد همواره به سمت رکودی تمامعیار پیش رفته است.»
اقدام بعدی فدرال رزرو
سوال دیگری که پیش میآید این است که چرا فدرال رزرو شرایط را به حال خود نمیگذارد؟ پاسخ تنها یک کلمه است: نرخ تورم! البته نرخ تورم اکنون که پایینتر از 2درصد هدف بانک مرکزی است، مشکلآفرین محسوب نمیشود. اما نگرانی از افزایش نرخ تورم در روند قدرت گرفتن اقتصاد و کاهش بیشتر نرخ بیکاری وجود دارد. روند اتفاقات اینگونه خواهد بود: شرکتها در مواجهه با مشکل فزاینده یافتن نیروی کار مورد نیاز خود دستمزدها را افزایش میدهند و سپس برای پوشش دادن هزینههای اضافی در استخدام نیرو و بالا بردن سود، قیمت برای مصرفکننده را افزایش میدهند. نگرانی این است که این روند خود به خود تشدید شود و نیروهای کار دستمزد بیشتری را طلب کنند تا بتوانند هزینههای اضافی را که از سوی شرکتها به آنها تحمیل میشود، پوشش دهند و این چرخه همینطور ادامه یابد. برای کوتاه کردن این چرخه فدرال رزرو باید نرخ بهره را تا سطحی بالا ببرد که ممکن است به رکود اقتصادی منجر شود.
در حال حاضر نگرانی اصلی فدرال رزرو همین است؛ اما مقامات بانک مرکزی امریکا همچنین نگران این مساله هستند که پایین ماندن نرخ بهره به متورم شدن قیمت داراییها تا سطح بیثباتی منجر شود. این درست همان اتفاقی است که در میانه دهه گذشته و زمانی افتاد که قیمت مسکن زیادی بالا رفت. عواقب فاجعهآمیز این اتفاق هنوز بهطور کلی
از بین نرفتهاند. این مرتبه نگرانیها معطوف به بالا رفتن قیمت داراییهایی همچون سهام و اوراق قرضه، بهویژه اوراق قرضه مخاطرهآمیز شرکتهاست. گرینسپن معتقد است که همین حالا هم میتوان حباب در قیمتهای سهام و اوراق قرضه را مشاهده کرد. اگر حق با او باشد، حباب قیمتها درنهایت میترکد این مساله میتواند چندین تریلیون دلار از ثروت سرمایهگذاران بکاهد و به تلنگری در شروع یک رکود اقتصادی دیگر تبدیل شود.
استراتژی فدرال رزرو میتواند همان ادامه روند افزایش تدریجی نرخ بهره در تلاش برای ممانعت از بالا رفتن زیادی از حد قیمتها و جلوگیری از پایینتر آمدن نرخ بیکاری باشد. سیاستگذاران فدرال رزرو سال گذشته سه مرتبه نرخ بهره را افزایش دادند و انتظار میرود سه مرتبه افزایش نرخ بهره نیز در سال 2018 صورت بگیرد. اما جرومی پاول رییس جدید فدرال رزرو اخیرا این پیشنهاد را با قانونگذاران کنگره مطرح کرده که باتوجه به عملکرد خوب اقتصاد، نرخ بهره در سال جاری چهارمرتبه افزایش داده شود. اما یک مشکل عمده برای پاول وجود دارد و آن این است که درست در شرایطی که او و همکارانش برای کاهش سرعت رشد اقتصادی تلاش میکنند، دونالد ترامپ رییسجمهوری امریکا و کنگره اقتصاد را با قانون کاهش مالیاتی و افزایش هزینهها هیجانزده کردهاند و این مساله میتواند به پیچیدگی بیشتر شرایط بینجامد.