خانه را با آب نتکانیم!
« فرشها را که بشوریم میماند آشپزخانه، پردهها را که شستیم فقط میشد این پنجرهها را هم بشوریم، خانه گلستون میشه، برق میزنه از سفیدی...» این دیالوگ رایجی در خانه اکثر ایرانیان است.
به قول قدیمیها «عید است و خانه تکانیاش» میشوییم و می شوییم و میشوییم. نکته حائز اهمیت اما بیتوجهی نسبت به کمبود و بحران آب در کشور است. هنوز در برخی از خانهها مردم فرشهایشان را با آب لولهکشی میشویند و ثانیهای به هدر رفت آب فکر نمیکنند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، این در حالی است که در فصول گرم سال ۹۷ بهگفته کارشناسان با بحران کمآبی و بیآبی مواجه خواهیم شد و بسیاری از نقاط ایران اکنون از نعمت آب بیبهره شدهاند. فردای بیآبی نزدیک است و ما به سودای وجود آب دل به دریا زدهایم.
خانهتکانی سنتی است که از دیرباز در خانوادههای ایرانی وجود داشته و آنها با پیراستن خانه به استقبال بهار میروند. قدمت خانهتکانی به اندازه تاریخچه برگزاری جشن نوروز است. ایرانیان از گذشته بر این باور بودند که با دور ریختن وسایل قدیمی و جایگزینی آنها با وسایل جدید و زدودن گرد و غبار از وسایل خانه میتوانند سال را با طراوت و تازگی مداوم آغاز کنند. رسم خانهتکانی علاوه بر ایران در تاجیکستان، افغانستان و جمهوری آذربایجان انجام میشود. خانهتکانی احتمالا نشات گرفته از این عقیده است که فروهرها سالی یک بار در آستانه فروردینماه، که ماه فروهرها است، در رستاخیزی به خانه بازمیگردند و اگر خانه را پاکیزه و آراسته ببینند شاد شده و برای برکت خانه و شادکامی خانواده دعا میکنند. برگزاری مراسم نوروز از چهارشنبه سوری آغاز شده و تا سیزده فروردین ادامه پیدا میکند. مراسم خانه تکانی معمولا 20 روز قبل از سال تحویل انجام میشود و معمولا چند روز مانده به عید پایان مییابد. مساله اصلی اما امروز استفاده بهینه از آب است، ایران امروز از همیشه تشنهتر و محتاج تر به هر قطره آب است، در برخی نقاط کشور، مانند فلات مرکزی کشور، کمترین میزان بارندگی در 50 سال اخیر را تجربه کردهایم و بسیاری از احتمال جیرهبندی آب برای سال آینده سخن میگویند. کارشناسان معتقدند که کم آبی در ایران اگرچه بحرانزا شده اما قدمتش به دهههای اخیر برمی گردد و علت اصلی آن مدیریت بحران زاست. در واقع بحران آب در وهله اول از مدیریت نادرست منابع و در مرحله دوم از افزایش جمعیت و محدودیت جغرافیایی و طبیعی منابع آب کشور نشات میگیرد.
ریشه این بیتوجهی کجاست؟!
سالهاست ناقوس بحران آب به صدا درآمده است و مسئولان هر سال خبر از کاهش میزان منابع سفرههای آب زیرزمینی میدهند، اما کو گوش شنوا؟! از سوی دیگر مساله بحران آب تنها به مصارف خانگی برنمیگردد و رد پای آن را بیش از مصارف خانگی باید در مصارف صنعتی و کشاورزی جست و جو کرد. در واقع اتلاف آب در مصارف خانگی تنها سهدرصد است و 97درصد منابع آبی در بخشهای کشاورزی و صنعت هدر میروند. کمبود ایندرصد اما به معنای بیاهمیتی مدیریت مصرف خانگی آب نیست. اگر تمام مصارف خانگی آب در دوران خانهتکانی ایرانیان را در کنار یکدیگر جمع کنیم قطعا رقم قابلتوجهی خواهد شد که نمیتوان به سادگی از آن گذشت. آن هم در زمانی که حداقل نیمی از منابع آبی سدهای کشور در وضعیت خطرناک قرار دارند و بحران آب جدیتر از همیشه بغل گوش ماست. 50 سال قبل ایران کمتر از 30میلیون نفر بود، اما این رقم به مرور افزایش یافت و در برخی از مقاطع زمانی مانند دهه 60 شاهد جهش و رشد فزاینده جمعیت در ایران شدیم. امروزه ایران حدود 80میلیون نفر جمعیت دارد در حالی که میزان ذخایر آبی به حد قابلتوجهی افزایش نیافته و حتی شاهد کاهش میزان منابع آبی هستیم. دهه 30 ایران کمتر از 30میلیون جمعیت داشت و امروز حدود 80میلیون نفر جمعیت دارد. بنابراین میزان تقاضای آب در این سالها بسیار بیشتر شده است و اگر تقاضای این جمعیت برای آب را در نظر بگیریم، علت اصلی کم آبی و خشکسالی کنونی ایران نمایان میشود. رشد تقاضای آب یک شاخص خطی نیست تا با افزایش جمعیت به همان نسبت بیشتر شود؛ بلکه یک رابطه تصاعدی دارد و توسعه شهرنشینی، کشاورزی، صنعت و موارد دیگری را رقم میزند. در واقع هر چه جمعیت بیشتری از افراد وجود داشته باشد به همان نسبت مصارف گوناگون آبی چندین برابر میشود. اگر بهطور میانگین میزان منابع آبی را در دوران خانه تکانی دو، سه برابر حد معمول بدانیم و آن را در میزان خانوارهای ایرانی ضرب کنیم آنگاه درمییابیم رقم قابلتوجهی از منابع آبی کشور را در همین مدت زمان کوتاه از کف میدهیم. آیین کهن و دوستداشتنی خانه تکانی را تنها به مدد نعمت وجود آب میتوان انجام داد و بنابراین ناخودآگاه آب بسیار زیادی را بهدلیل شست و شوی قالی، در و دیوار خانه، پرده و... هدر میدهیم. آبی که شاید سهم ما از جیرهبندی احتمالی سال آینده باشد. اگر مفهوم «مصرف درست» را جای صرفه جویی بگنجانیم در این صورت میبینیم که نیاز نیست شست و شوی اسباب منزل را متوقف کرد، اما میتوانیم مصرف آب را در زمان خانهتکانی بهینه کنیم. بهعنوان مثال شست و شوی قالی و قالیچه را در خانه و به کمک شامپو فرش انجام دهیم یا در زمان رفتوروب خانه کمترین میزان آب را مصرف کنیم. بنابراین باید دانست آنچه بیش از پیش باید مدنظر قرار گیرد استفاده بهینه از منابع آبی در هنگام مواجهه با آیین سنتی و دوست داشتنی نوروز است. اگر بتوانیم آب را به درستی مصرف کنیم در سال آینده مشکل کمبودآب نخواهیم داشت و بهار و تابستان آرامتری را میگذرانیم که در آن بحران آبی وجود نخواهد داشت و با خیالی آسوده از طبیعت بکر بهاری لذت میبریم. اگر بحران آب را جدی بگیریم و براساس آن برنامه ریزی درست در ارتباط با استفاده از منابع آبی موجود کشور داشته باشیم، میتوانیم از مشکل کمبود آب جان سالم به در ببریم. این کار شاید عیدانه ما به طبیعت و محل زندگی و کشورمان ایران باشد.
آیندهنگر نیستیم
رئیس انجمن مددکاراناجتماعی در ارتباط با نبود فرهنگ صرفهجویی در میان ایرانیان میگوید: فرهنگ صرفهجویی در جامعه ما به درستی جا نیفتاده و ما نحوه استفاده درست از برق و گاز را نیز همانند آب در کشور نداریم و این ضعف دیرینهای است که در زندگی مردم کشورمان مشاهده میکنیم. حسن موسویچلک میافزاید: نکته دوم مفهوم سرمایهاجتماعی است، جامعهای که در آن سرمایهاجتماعی بالا نباشد مشارکتش برای مدیریت بحرانها به میزان زیادی نخواهد بود، از سوی دیگر اعتماد نیز سبب مشارکتاجتماعی بیشتر مردم میشود. وضعیت سرمایهاجتماعی ما بالا نیست بنابراین بیشتر موضوع را فردی نگاه میکنیم و افراد از خود میپرسند چرا من باید این نحوه صحیح مصرفآب را رعایت کنم و با رعایت من این بحران تمام میشود؟ او تاکید میکند: علاوه بر این مردم رفتار مسئولان را نیز در مواجهه با بحران آب میبینند که میتواند تاثیرگذار باشد. بنابراین پایینبودن سرمایهاجتماعی در یک کشور، مدیریت بحرانها مانند بحران آب را با چالش جدیتر مواجه میکند. اکنون دچار این چالش هستیم، بنابراین کسی خود را برای دیگری فدا نمیکند. موسویچلک میافزاید: ما باید خود را برای دیگری فدا کنیم، زیرا در صورت ایجاد بحران آب تمام مردم گرفتار آن میشوند. او تاکید میکند: ما در مورد خودمان هم تدبیر و دوراندیشی نشان نمیدهیم چه برسد به آنکه در مقابل سرنوشت دیگران بخواهیم دوراندیش باشیم. موسویچلک میگوید: مسئولیتپذیری و مشارکت مردم کم شده است، سرمایهاجتماعی بالا میتواند زمینه را برای مشارکت مردم فراهم کند و عبور از بحران تنها بخشی از مساله است، موضوع تنها بحران آب نیست و حتی در صورت نبودبحران آب باید آن را به درستی مصرف کنیم. بنابراین واژه صرفهجویی را کنار بگذاریم و منابع آبی را به درستی مصرف کنیم. او خاطرنشان میکند: ما درست مصرف کردن منابعآبی را به درستی یاد نگرفتهایم، این موضوع تاحدودی تاثیر خود را میگذارد. در حالحاضر جمعیت ایران و تعداد خانوارهای آن بیشتر شده است. بنابراین این موضوع میتواند در مقابل بالاتر رفتن میزان مصرف در مقایسه با زمان مشابه در سال گذشته تاثیرگذار باشد. جمعیت سالانه تغییر میکند و یکسان نیست. موسویچلک میافزاید: تا حدودی بهدلیل افزایشجمعیت استفاده بیشتر از منابع آبی اجتنابناپذیر است، اما سوال این است که ما پیش از این افزایشجمعیت نیز آب را به درستی مصرف نمیکردیم. بنابراین در کنار سرمایهاجتماعی که در شرایطبحرانی میتواند به کار ما بیاید بهطورکلی فرهنگ صرفهجویی در زندگی ایرانیان به میزان زیادی جایگاه ندارد. میان مصرف درست و صرفهجویی فاصله قابل درکی وجود دارد. او تاکید میکند: ایرانیان در هنگام مواجهه با بحران میگویند«خدا بزرگ است». هیچ کس منکر بزرگی خدا نیست، اما خدا به ما عقل برای تفکر داده است و از ما خواسته برای آینده برنامهریزی کنیم. اکثر ایرانیان با باورهای قبلی خود در ارتباط با زندگی در حال و نه آینده بهنوعی رفتارهای نادرست امروز خود را توجیه و فرافکنی میکنند. آنها فراموش میکنند که زندگی و میراث امروز را از گذشتگان گرفتهایم و حال باید آن را به دست آیندگان برسانیم.