پتک تسویه حساب بر دنیای مردگان
«تخریب سنگ قبر... . توسط افراد ناشناس» جای خالی این جمله میتواند با هر نامی پر شود. یک روز با نام «فریدون فروغی»، روز دیگر با نام «محمدعلی سپانلو» و یک روز با نام «مدیا کاشیگر» و در آخرین اقدام گذر پتکها بر سنگ قبر «ابراهیم یزدی» افتاده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، وجه مشترک تمام این تخریبها «ناشناس» ماندن عاملان این اقدام است. افرادی که با شکستن سنگ قبر کسانی که شاید در روزگار حیاتشان چندان نسبتی با افکار و عقاید آنها نداشتند، سعی میکنند اعتراضی را که در روزهای حیات این افراد امکان بیان و ابرازش را نداشتند یا با ابرازشان نتیجه دلخواه را نگرفتند، نشان دهند. اشخاصی که همیشه پشت تعبیر «ناشناس» پنهان میمانند و هرگز شناسایی نمیشوند. شکستن سنگ قبر بعضی از اشخاص نامدار و سرقت سنگ قبر ایرج افشار و موارد بسیار دیگر نشان از بروز پدیدهای نو دارد که هنوز علت مشخصی برای آن یافت نشده است. مقبره برخی از این افراد در مناطق دور افتاده یا روستاهاست و منطقی به نظر نمیرسد که کسی تا آرامستان لواسانات برود و بر سنگ قبر کیارستمی سیمان بریزد یا خود را تا امامزاده طاهر کرج برساند و آنقدر حاشیهسازی و دردسر ایجاد کند که مسوولان امامزاده شرط بگذارند که «اگر کسی هنرمند باشد، اجازه نمیدهیم در این مکان به خاک سپرده شود». عقلانی نیست که باور کنیم کسی بدون هدف تا آرامستانی دور افتاده در یک روستا برود تا نقشی را بر سنگ قبر یک شخصیت شناخته شده ملی با رنگ یا تیشه مخدوش کند یا با پتک به جان سنگی بر گوری بیفتد. برخی معتقدند تخریب سنگ قبرها هم ناشی از «وندالیسم» است. اما انتخاب سنگ قبر افراد تا حدودی با این نظریه در تناقض است. از سوی دیگر تخریبها تنها منحصر به مخدوش کردن نقوش روی سنگها، سرقت یا تخریب با پتک نمیشود، گاهی سنگ قبرها سرنوشت عجیبتری پیدا میکنند و بر خلاف اینکه عاملان تخریب آنها «ناشناس» نیستند، در روز روشن و پیش چشم مسوولانی که برای توقف تخریبها حکم قضایی دارند، تخریب صورت میگیرد، بدون اینکه عاملان پاسخگو باشند.
تخریب از نوعی دیگر
«امروز چهار اسفند ٩٦ من آمدم سر خاک پدرم و با این صحنه مواجه شدم، اینجا امامزاده عبدالله است. همه سنگ قبرها را کندهاند، من الان نمیدانم قبر پدرم کجاست...» ارژنگ امیر فضلی بازیگر سینما و تلویزیون وقتی این حرف ها را میزند، دوربین را رو به زمینی صاف شده میگرداند و میگوید: «از نظر کسانی که این کار را کردهاند، اسم این کار نوسازی و بهسازی است، اما از نظر من تعرض.» تخریب سنگ قبرهای امامزاده عبدالله شهرری (که آرامستانی تاریخی است و از نظر وسعت، بعد از بهشت زهرای تهران بزرگترین آرامستان تهران محسوب میشود) حدود یک ماه است که آغاز شده، میراث فرهنگی مخالفت صریح خود را با این تخریب اعلام کرده و بسیاری از بازماندگان متوفیان این آرامستان نسبت به این روند اعتراض دارند، اما حجتالاسلام والمسلمین حسنخانی، کارشناس اوقاف و امور خیریه شهرستان ری معتقد است: «به هیچ قبر و مقبرهای در امامزاده عبدالله جسارت نکردهایم و این تعمیرات و مرمتها برای راحتی حال مردم و عبور و مرور آنها صورت گرفته است.» تصاویر اما زمینی صاف و یکدست شده را نشان میدهند که هیچ اثری از قبوری که در آن قرار داشت، دیده نمیشود.
سنگ قبرها میتوانند تا سالها و قرنها یاد یک فرد را برای آیندگان زنده نگه دارند و همین است که در تمام دنیا سعی میشود، نشانی شاخص از آن فرد را بر سنگ قبرش حک کنند و این رسم به امروز و دیروز بر نمیگردد و رسمی است دیرین. هنوز هم در مناطقی از ایران، سنگ قبرها نشان از هویت اشخاص دارند، شیرهای سنگی که در آرامستانهای مناطق غربی ایران بر مزار افراد مینشینند تا بگویند اینجا مزار بزرگ یک قوم و پهلوان یک شهر است یا نقش شانه و قیچی که زن بودن متوفی را به عابران نشان میدهد و نقوش بسیار دیگری که از دیرباز در ایران وجود داشته، نشان میدهد که افراد برای قومشان بعد از مرگ هنوز هم هویت مشخص و محترمی دارند. حال برخورد با سنگ قبری که چنین تاریخ و هویتی را بر پیشانی خود حک میکند، نمیتواند امری باشد که بتوان به راحتی از کنارش گذشت و خلأ قانونی را بهانهای کرد برای اینکه عنوان «ناشناس» را برای عوامل این پدیده در نظر گرفت و منتظر ماند تا دوباره خبر برسد: «تخریب سنگ قبر... توسط افراد ناشناس.»