x
۲۶ / بهمن / ۱۳۹۶ ۰۹:۴۷

ادعای عجیب مردی که دستور قتل پسرش را داد

ادعای عجیب مردی که دستور قتل پسرش را داد

مردی که دستور قتل پسرش را صادر کرده بود، در بازجویی‌ها مدعی شد برای رهایی فرزندش از دست طلبکاران چنین نقشه‌ای را طراحی کرد و هدفش آسودگی فرزندش بود.

کد خبر: ۲۵۲۳۴۶
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، تحقیقات درباره این پرونده از ساعت ٢٠ روز ١٩ آذر و زمانی آغاز شد که فردی در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ١١٠ استان کرمان از کشف جنازه‌ای در منطقه خارج از شهر خبر داد. وقتی مأموران به محل اعلام‌شده رفتند خود را در برابر جنازه پسری جوان دیدند که هدف ضربات متعدد چاقو قرار گرفته بود. جسد به پزشکی قانونی منتقل و بعد از انجام آزمایش‌های اولیه معلوم شد این جوان ٦٢ بار مورد اصابت چاقو قرار گرفته و به‌‌علت پارگی رگ‌ها وخون‌ریزی شدید جان باخته است.

از سویی هیکل تنومند این جوان نشان می‌داد او به احتمال زیاد ورزشکار است و قاتل یا قاتلان برای پیشبرد نقشه خود او را غافلگیر کرده و در شرایطی به وی حمله‌ور شده‌اند که او امکان دفاع از خود را نداشته است. تحقیقات مقدماتی پلیس، هویت مقتول به نام کاظم را فاش کرد و مأموران سراغ خانواده او رفتند. اعضای خانواده کاظم گفتند او روز حادثه برای انجام کاری از خانه خارج شد و بعد از آن دیگر بازنگشت و خبری نیز از خودش نداد. تلاش‌های اولیه پلیس برای دست‌یافتن به ردی از متهم یا متهمان بی‌نتیجه بود و تحقیقات به‌کندی پیش می‌رفت تا اینکه برادر کاظم با مراجعه به پلیس آگاهی اطلاعات مهمی را در اختیار آنها قرار داد. این مرد که به‌شدت پیگیر پرونده قتل برادرش بود و تلاش می‌کرد قاتل هرچه زودتر شناسایی و دستگیر شود، گفت: «پیامکی از شماره‌ای ناشناس به‌ دستم رسیده که در آن تهدید شده‌ام اگر پرونده قتل کاظم را پیگیری کنم، من را نیز به قتل خواهند رساند».کارآگاهان بلافاصله شماره ارسال‌کننده پیام تهدیدآمیز را در پرونده ثبت و تحقیقات خود را روی این سرنخ متمرکز کردند. از این طریق بود که صاحب سیم‌کارت شناسایی و به‌عنوان نخستین مظنون پرونده شناسایی شد. این مرد که حمید نام دارد، در بازجویی‌ها ابتدا هرگونه ارتباط با قتل جوان ٢٥ساله را تکذیب کرد، اما وقتی مدارک را علیه خودش دید لب به اعتراف گشود و گفت او کاظم را به دستور پدر مقتول به قتل رسانده است.

حمید توضیح داد: «سال ٩١ در نزاعی مرگ‌بار شرکت داشتم و به‌همین علت دستگیر و روانه زندان شدم. در زندان با مردی ثروتمند به نام جلیل آشنا شدم که به‌جرم جعل زندانی شده بود. من و جلیل در مدت حبس با هم دوست بودیم اما بعد از آزادی دیگر خبری از او نداشتم تا اینکه چندی قبل مردی سراغم آمد و گفت جلیل او را فرستاده است. جلیل رستوران داشت و آن مرد کارگرش بود. به خواسته کارگر به رستوران جلیل رفتم و با او هم‌صحبت شدم. دوستم به من گفت سال‌ها قبل پسری به نام کاظم را از شیرخوارگاه آورده و به فرزندی قبول کرده، اما حالا کاظم بلای جان او شده و اذیتش می‌کند. جلیل به من گفت از رفتارهای کاظم به‌ستوه آمده و دیگر نمی‌تواند تحمل کند به‌همین دلیل می‌خواهد او را بکشد. جلیل پیشنهاد انجام این کار را به من داد و من هم قبول کردم».

متهم به قتل درادامه ماجرا را این‌طور شرح داد: «جلیل طبق نقشه‌ای که کشیده بودیم کاظم را به بهانه اینکه از من چک بگیرد به خانه‌ام کشاند. سپس من همراه دو نفر از دوستانم دست‌وپا و دهان او را بستیم و در صندوق‌عقب خودرو گذاشتیم. سپس به منطقه‌ای خارج از شهر حرکت کردیم. در راه کاظم مرتب به درِ صندوق می‌کوبید از ترس اینکه در باز شود، توقف کردیم و من دیدم او دست‌وپا و دهانش را باز کرده است بدون اینکه به او فرصت مقاومت بدهم با چاقو چندین ضربه به وی وارد کردم و سپس جسدش را در بیابان انداختیم».اعترافات این مرد سبب شد پدر مقتول بازداشت شود. او وقتی فهمید حمید همه جزئیات را شرح داده است، لب به اعتراف گشود و گفت: «به‌دلیل مشکلات مالی‌ای که برایم پیش آمده بود راهی زندان شدم و آشنایی من و حمید نیز به همان دوران بازمی‌گردد.

ماجرا از این قرار است که من به‌دلیل مشکلات مالی مجبور شدم از چک‌های کاظم استفاده کنم اما چک‌ها برگشت می‌خورد و پسرم به‌دردسر افتاده بود برای اینکه او را از دست طلبکاران رها کنم، این نقشه را کشیدم و از حمید خواستم پسرم را به‌ قتل برساند».بنا بر این گزارش، متهمان درحال‌حاضر در بازداشت به سر می‌برند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x