راههای مقابله با لجاجت در خانواده
جنگ به کرسی نشاندن حرف و عمل کردن به کار و حرف های خود، در بین همه اعضای خانواده ها وجود دارد. اگر دیگری نظری بدهد یا وارد گوش نمی شود و اگر هم برود به آن توجهی نخواهد شد. لج کردن سن و جنس نمی شناسد، اگر سراغ کسی آمد عقل او را زائل می کند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تبیان، خصیصه مشترکی که بین همه افراد بدون محدودیت سنی و جنسی وجود دارد لج بازی کردن با دیگران است. کودکی که تازه راه افتاده برای دانستن سراغ همه وسایل می رود وقتی از سوی پدر و مادر مورد نهی قرار می گیرد، بدون توجه به حرف آنها سعی می کند به کار خود ادامه دهد. حتی زمانی که والدین از او می خواهند که فلان کار را انجام ندهد گویا او راغب تر می شود که حتما سراغ آن برود. وقتی به سن نوجوانی یا جوانی برسد در هر سنی لج بازی های دوره خاص خود را با خانواده و سایر افرادی که با او در ارتباط هستند خواهد داشت. دختر یا پسر بودن فرقی نمی کند حتی بعد از ازدواج جر و بحث هایی بین همسران بر اساس لج بازی کردن یکی از آنها صورت می گیرد.
بعضی از خانوادهها بین فرزندان خود، خواسته یا ناخواسته تبعیض قابل میشوند. البته این مسئله در محیطهای کاری و کلاسهای آموزشی نیز دیده می شود، در نتیجه افرادی که زمینه مناسب دارند تحت تأثیر رفتار والدین، مدیران و یا معلمان اقدام به لجبازی می کنند.
اگر بخواهیم یک تعریف از این ویژگی ارائه دهیم باید بگوییم: حالتی که فرد یا عمداً خود را به نشنیدن سخنان دیگران می زند و یا این که سعی میکند به خواستههای خود عمل کرده و به تذکّرات دیگران بیاعتنایی کند که این امر در بین همه گروه های سنی و جنسی به شکل های مختلفی وجود خواهد داشت.
این قبیل افراد بههیچ صراطی مستقیم نیستند و سخن کسی را نمی پذیرند. معمولاً در زندگی موفق نبوده و به هدف و مقصود نمیرسند. دوستان خود را از دست میدهند و دلسوزان و ناصحان و خیرخواهان جامعه هم رغبتی به نصیحت و راهنمایی آنها ندارند؛ زیرا همانگونه که حضرت علی (علیه السلام) فرموده است؛ لجبازی، رأی و نظر را تباه می سازد «اللجاج یفسد الرای»
انسان فهیم و عاقل هرگز لجبازی نمی کند و برای عقل و فکر دیگران هم ارزش قایل می شود تا از آنها در جهت نفع خود، پرهیز از تنهایی خود و جلوگیری از هلاکت خود استفاده کند.
نشانههای لج بازی:
1- فرد لجباز با کوچکترین مخالفتی با خواسته هایش، بشدت ناراحت می شود و شروع به ناسزاگویی میکند. یعنی تحمل راهنمایی و نصیحت دیگران را ندارد.
2- کودک غالباً با افراد بزرگتر، جر و بحث می کند و یا به طور مداوم سر به سر بچه های دیگر گذاشته و آنها را عصبانی می کند.
3- فرد لجباز غالباً برای اشتباه خود دیگران را سرزنش می کند یا مقصر می داند (دلیل تراشی ابزار دفاعی اوست).
4- کوچکترین مقررات را زیر پا گذاشته و در مقابل آن بیاعتنایی می کند.
5- شخص لجباز بسیار زود رنج بوده و از اطرافیان توقع بیشاز حد دارد. علیرغم این که خود را متعهد به انجام سخن دیگران نمی داند.
6- بیشتر مواقع تنها بوده و نمی تواند ارتباط اجتماعی مناسبی برقرار کند.
7- فرد لجباز دارای خلقی افسرده و مضطرب بوده و افکاری پریشان دارد.
علتهای لجبازی
لجبازی علتهای مختلفی دارد ولی سه علت از همه مهمتر هستند که در زیر آنها را مختصراً توضیح میدهیم.
الف) علل خانوادگی:
1- وجود اختلال لجبازی در افراد خانواده، منجر به یادگیری فرد می شود.
2- خانوادهای که رفتارهای فرزند خود را شدیداً کنترل میکند و معیار هویت افراد را قدرت میداند، کودک به خاطر هویت برای خود لجبازی می نماید، تا بدینوسیله اعلام وجود و قدرت نمایی کند.
3- بعضی از خانوادهها بین فرزندان خود، خواسته یا ناخواسته تبعیض قابل میشوند. البته این مسئله در محیطهای کاری و کلاسهای آموزشی نیز دیده می شود، در نتیجه افرادی که زمینه مناسب دارند تحت تأثیر رفتار والدین، مدیران و یا معلمان اقدام به لجبازی می کنند.
ب) علل اجتماعی:
برخی مواقع دیده میشود که اجتماع موجب میشود تا فردی دست به لجبازی بزند، مثلاً:
1- وجود حاکمان ناشایسته در رأس حکومت یک جامعه
2- وجود مدیران ناکار آمد در پستهای تصمیم گیری محیط های کاری
3- نامناسبی قوانین وضع شده با ارزش های حاکم بر جامعه و یا اعتقادات مذهبی مردم
4- ملاحظه بیعدالتی ها در توزیع قدرت، ثروت و ...
5- حق کشیها و تبعیضهایی که در محل آموزش یا کار اعمال می شود.
ج) علل روانی و فردی:
1- بعضی از افراد استعداد ذاتی برای اظهار وجود و قدرت نمایی و جلب توجه از طریق لجبازی دارند.
2- تعارضهای حل نشده در دوران مقعدی عامل دیگری است که موجب لجبازی در بزرگسالی میشود.
3- دست یافتن به خواستهها در هنگام بروز رفتار لجبازانه، علت دیگری است که موجب بروز و تقویت این رفتار می شود.
4- تقویت شدن این رفتار به وسیله تسلیم شدن والدین در مقابل این گونه رفتارها نیز عامل دیگری است که فرزندانی را که احساسات درک نشده و هیجانات فهمیده نشده از سوی والدین دارند به سمت لجبازی سوق دهد.
روش های مقابله با لجبازی:
- علت یابی: یکی از اساسیترین روشها، تلاش برای یافتن علت لجبازی، تسلیم نشدن در مقابل رفتارهای لجبازانه و دقت در عدم تقویت این قبیل رفتار در وجود کسی است، که گرفتار این اختلال می باشد.
- تقویت رفتار غیر لجبازانه: روش دیگر مقابله، تقویت رفتارهایی است که از کارکنان، شاگردان و یا فرزندان سر می زند و از آنها بوی لجبازی استشمام نمی شود.
- خودداری از بحث کردن: به محض احساس لجبازی با کنار کشیدن، مثلاً به بهانه ای به اتاق دیگر رفتن هنگام بحث و با تغییر دادن موضوع بحث.
- خودداری از چترهای حمایتی: یعنی احتراز از حمایت کودک به وسیله یکی از والدین، هنگامی که با دیگری لجبازی می کند. و یا خودداری از تأیید رفتار کارمند و یا شاگردی که به طور غیرمنطقی و یا قصد به کرسی نشاندن حرف خود با همکارش و یا همکلاسی بحث می کند.
- پرهیز از قضاوت عجولانه: اگر در وجود خود چنین رفتاری را احساس می کنید بهتر است آستانه تحمل خود را نسبت به سخن دیگران افزایش بدهید و خود را متعهد کنید که بدون سند و بر اساس شنیدهها و یا پندارهای شخصی خود درباره موضوعی و یا کسی قضاوت و ارزشیابی نکنید.
- استفاده از تکنیک مذاکره: بعضی از افراد در تصور و ضمیر خود نسبت به عمل و رفتار خویش دلایلی دارند که آنان را وادار به انجام عملی می کند. لذا اگر در رفتار کسی عمل لجبازی ملاحظه کردید، بهتر است درباره دلایل و یا مشکلاتش با او صحبت کنید.
- خودداری از امر و نهی و اخطار بیش از حد و تکراری: بعضی وقتها «بکن، بکنهای مکرر» موجب ایجاد لجبازی می شود.
- پرهیز از حساسیت افراطی: حساسیتهای بدون ذکر دلیل در باره رفتار، پوشش، نوع آرایش و حتی پذیرش یا عدم پذیرش عقیدهای باعث می شود تا شخص دست به لجبازی بزند. بنابراین سعی کنید نسبت به موضوع و یا مسئله خیلی متمرکز نشوید و اگر قصد ارشاد و راهنمایی دارید، با فاصلههای زمانی آن را انجام دهید.