جنایت بهدلیل بدهی ٨٠٠میلیونی
دو شریک که به خاطر بدهی ٨٠٠میلیونی صاحب یک شرکت حقوقی را به قتل رساندهاند، قتل را بر گردن همدیگر انداختند و مدعی شدند صحنه قتل را ندیدهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، مأموران پلیس اردیبهشت سال ٩٠ در جریان قتل مردی قرار گرفتند که به گفته اعضای خانوادهاش صاحب یک شرکت حقوقی بود. خانواده این مرد ابتدا خبر مفقودی او را اعلام کردند و گفتند خبری از او نیست؛ تا اینکه چند روز بعد مأموران جسد او را در بیابانی پیدا کردند. زمانی که خانواده مقتول به نام منوچهر مورد بازجویی قرار گرفتند، گفتند منوچهر صاحب یک شرکت حقوقی بود و با افراد زیادی ارتباط داشت اما خبر ندارند چه اتفاقی افتاده و او با چه کسی درگیری داشته است. زمانی که تماسهای تلفنی مرد جوان مورد بررسی قرار گرفت، پلیس متوجه شد او آخرینبار با صاحب یک شرکت بازرگانی ارتباط و با او قرار ملاقاتی هم داشته است. بهاینترتیب مأموران آرش و شریکش حامد را که صاحبان شرکت بازرگانی بودند، شناسایی و بازداشت کردند. این دو بعد از دستگیری به قتل اعتراف کردند و مدعی شدند در پی اختلاف مالی مرتکب قتل شدهاند. متهمان گفتند: ما ٨٠٠ میلیون تومان به مقتول بدهکار بودیم و او طلبش را میخواست و درگیری به همین دلیل اتفاق افتاد.
آرش به مأموران گفت: من و حامد هر کدام ٤٠٠ میلیون تومان به منوچهر بدهکار بودیم و او میخواست این پول را از ما بگیرد اما توانایی پرداختش را نداشتیم. روز حادثه وقتی به دفتر ما آمد در یک لحظه با هم دعوا کردیم و درگیر شدیم و هر کدام ضربهای به سر مقتول زدیم که باعث مرگش شد؛ بعد هم جسد را از شرکت خارج کردیم.
گفتههای متهم مورد تأیید حامد هم قرار گرفت بهاینترتیب هر دو متهم به اتهام مشارکت در قتل بازداشت شدند و پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد.
روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه ٢ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار صدور حکم قانونی شد؛ در ادامه اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. سپس منشی شرکت بازرگانی بهعنوان شاهد در جایگاه حاضر شد؛ او گفت: من منشی شرکت هستم و با مقتول هم ارتباط دوستانهای داشتم. آن روز به من گفت هر وقت آرش و حامد آمدند، به او خبر بدهم. او گفت: من هم به مقتول خبر دادم که آرش آمده است. منوچهر به من گفته بود هرطوری شده است، روز حادثه پول را از متهمان میگیرد. وقتی منوچهر به شرکت آمد، به اتاق آرش رفتند. منوچهر داد میزد و مدام فحاشی میکرد اما آرش آرام بود؛ بعد هم در اتاق را بست. چند دقیقه بعد صدای درگیری آمد. من صدای منوچهر را میشنیدم که میگفت نزن، نزن؛ بعد از ترس شرکت را ترک کردم. چند ساعت بعد هرچه تماس گرفتم، کسی گوشی را برنداشت. دوباره به سمت شرکت آمدم و در پارکینگ حامد را دیدم؛ پرسیدم چه شد، گفت منوچهر و آرش آشتی کردند و حالا هم کسی در شرکت نیست؛ بهتر است من هم فردا برای بردن وسایلم بروم. بعد از آن از شرکت خارج شدیم و دیگر چیزی ندیدم.
در ادامه نوبت به آرش متهم ردیف اول رسید. او اتهام قتل را رد کرد و گفت: من اتهام را قبول ندارم؛ چون من ضارب نبودم، حامد بود که به سر منوچهر کوبید و او را به قتل رساند اما بعد از قتل به من گفت که بگویم من هم در قتل شریک بودم. او به من گفت بهتر است این کار را بکنیم تا او نجات پیدا کند و حتی گفت صد میلیون تومان هم بابت آن به من میدهد اما فقط ٧٠ میلیون تومان به من داد.
سپس متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد؛ او هم اتهام قتل را رد کرد و گفت: من این اتهام را قبول ندارم؛ چنین کاری نکردم. آرش با منوچهر در اتاق بود و من اصلا آنها را ندیدم؛ فقط در انتقال جسد به آرش کمک کردم.
گفتههای متهمان در حالی است که پزشکی قانونی اعلام کرده علت تامه مرگ ضربهای است که به سر متهم وارد شده است. با پایان گفتههای متهمان و وکلای مدافع آنها هیئت قضات برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.