لرزه بر اندام جنوب شهر
برف بارید، مردم غرق در شادی و شور بودند اما ناگهان این شادی به عذابی تبدیل شد. دوباره مسئولان از بارش برفی که سازمان هواشناسی آن را پیش بینی کرده بود، غافلگیر شدند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، در میان تمامی محورهای مواصلاتی کشور که مردم در آنها محبوس شدند، پایتخت نشینان نیز مانند بسیاری مردم کشور، شب سختی را گذراندند. از تهران به عنوان پایتخت کشور، انتظار آن می رفت که با بارش چنین برفی با بحران مواجه نشود اما تهران نیز در برف زمین گیر شد. شب گذشته بسیاری شهروندان در ترافیک های چند ساعته برای رسیدن به مقصد خود ماندند. برخی خیابانها به دلیلعدمبرف روبی، تردد از آنها غیر ممکن شده بود.
به گفته مجید فراهانی، عضو شورای شهر تهران، مدیریت شهری تهران از بارش برف غافلگیر شد. او درباره قصور در برنامه ریزی و خدمات شهری شهرداری تذکر داد.
فراهانی در این باره گفت: « آنچه مشکلساز است، مدیریت و نحوه برنامهریزی ماست که مشکلات متعددی در حوزه خدمات شهری ایجاد کرده است. بسیاری مردم از شب گذشته امکان تردد در شهر نداشتهاند، درختان بسیاری شکسته و روی خودروهای پارک شده افتادهاند.اما حضور مدیران و عوامل مدیریت شهری و مدیریت بحران برای خدمت رسانی و رفع مشکلات فوق، رضایت بخش نبوده و اندک گزارش شده است. این در حالی است که همهساله ودر سالهای 95،94و 96 بیش از 30میلیارد تومان به برفروبی و پرداخت پیمانکاران برفروب اختصاص داده شده است.باوجود پیشبینیها متاسفانه مدیریت شهری غافلگیر شده و به خصوص در مناطق جنوبی و مرکزی خدمات شایستهای ارائه نشده است».
مدیران شهری پایتخت شب گذشته درحالی از بارش این نعمت الهی غافلگیر شدند که از سه روز گذشته تاکنون سازمان هواشناسی بارها نسبت به بارش برف اطلاع رسانی کرده و هشدار داده بود.
بارش برف، دوباره نمایشی ضعیف از اوج بی دفاعی تهران در برابر بلایای طبیعی و غیر طبیعی بود. این نمایش ضعیف تنها یک سوال در ذهنبیشترشهروندان تهرانی به وجود آوردهاست؛ اگر در تهران زلزله ای رخ دهد، چگونه این بحران مدیریت خواهد شد؟ مدیرانی که بارش برف پیش بینی شده آنها را غافلگیر کرده است.
امدادرسانی ضعیف در بافت فرسوده
به گفته فراهانی عضو شورای شهر تهران، امدادرسانی در مناطق جنوبی و مرکزی تهران شایسته نبوده است. مناطقی که بیشترین حجم بافت فرسوده پایتخت در آنجا واقع شدهو به دلیل فرسوده بودن مانند یک بمب ساعتی برای تهران عمل می کند و هر لحظه باید منتظر وقوع فاجعهای در آنجا باشیم.
براساس آمار بیش از سه هزار و 270 هکتار بافت فرسوده در تهران وجود دارد که 22 درصد پلاکهای این شهررا بهخود اختصاص داده است.بافت فرسودهای که همچون آتش زیر خاکستر، هر لحظه امکان شعلهور شدن و وقوع یک فاجعه در آن وجود دارد. تراکم بالای جمعیت و نفوذناپذیری آن در مواقع بحرانی برای امدادرسانی،مهمترین مشخصات بافتهای فرسوده است. همین دو عامل موجب شده که بافت فرسوده مورد توجه قرار گیرد و نوسازی آن، یکی از دغدغههای اصلی کارشناسان مدیریت شهری کشور باشد.درچند سال اخیر، نوسازی بافت فرسوده مطرح شده وشهرداری بستههای تشویقی برای نوسازی بافتهای فرسوده تهران ارائه کرده است اما این بستههای تشویقی با استقبال مالکان بافتهای فرسوده مواجه نشده است و همچنان این بافتها در شهر جولان میدهند.
حدود نیمی از خانههای تهران ناپایدارند
بهجرات میتوان گفت پاشنه آشیل شهرداری تهران بحث ساخت و ساز است. تراکمفروشی، شهرفروشی، ساخت خانههای غیراستاندارد و ... چالشهای اصلی مدیران شهری تهران بوده است که از مساله ساخت و ساز نشات میگیرد.
بسیاری خانهها بهدور از چشم مهندسان ناظر یا جلوی چشم آنان بدون رعایت استاندارهای لازم ساخته میشوند و از آنجایی که استاندارهای اولیه در آنها رعایت نشده است، ناپایدار و درنهایت فرسوده محسوب میشوند. براساس آمار، 43درصد از کل واحدهای مسکونی تهران ناپایدار هستند و هر روز به این آمار افزوده میشود.
تهران درحال تقسیم به دو نیمه محلههای فقرنشین و محلههای مرفهنشین است. در مساله بافتهای فرسوده نیز میتوان این موضوع را بهروشنی دید. قالب بافت فرسوده در مناطقی واقع شده که شهروندان از سطح درآمدی پایینتری برخوردار هستند.
بافتهای فرسوده تهران بیشتر در محدوده مرکزی شهر و در مناطق 10، 11 و 12 و همچنین مناطق حاشیهای محدوده مرکزی مانند مناطق 7، 14، 15 و 17 متمرکز شده است.
نگرانی از تراکم بالای جمعیت در بافت فرسوده
وزارت راه و شهرسازی، تعریف مشخصی برای بافتهای فرسوده ارائه کرده است. طبق این تعریف، بافت فرسوده به محلاتی گفته میشود که در آن ساختمانها ناپایدارند و با مصالح کمکیفیت ساخته میشوند؛ به گونهای که در مقابل زلزله ناایمن هستند و دسترسی ساکنان به خدمات شهری، خدمات بهداشتی، درمانی و خدمات آموزشی امکانپذیر نبوده یا بسیار با محدودیت مواجه است.
بافت فرسوده پر از کوچههای تنگ و باریکی است که حتی امکان عبور یک خودروی معمولی در آن وجود ندارد، چه برسد به خودروهای بزرگ امدادرسانی مانند آتشنشانی و آمبولانس. بهگفته مدیران بحران کشور،دغدغه مدیریت بحران برای امدادرسانی پس از وقوع حوادثی مانند زلزله در بافت فرسوده شهر تهران، نفوذناپذیری این محلات است؛ چراکه بهدلیل نوع بافت آن، امکان ورود خودروهای امدادرسانی مانند آتشنشانی، آمبولانس و...غیرممکن است. مساله دیگر تراکم بالای جمعیت در این بافت است، این محلهها جمعیتی چند میلیونی را در خود جای داده اند که در زمان وقوع حادثه، امکان تلفات انسانی را حتی به عدد میلیون نیز میرساند .
بلاتکلیفی نوسازی تهران
براساس برنامه پنج ساله چهارم توسعه کشور، بافتهای فرسوده باید در 10 سال نوسازی شوند؛ اتفاقی که در تهران تاکنون رخ نداده است.
مدیران شهری تهران از طرحهای تشویقی بسیاری برای نوسازی بافت فرسوده خبر میدهند. درصورت نوسازی پلاکهای واقع در بافت فرسوده مصوب، تسهیلاتی مانند وام مسکن، معافیت کامل از پرداخت عوارض، واگذاری یک طبقه متراکم تشویقی، حفظ امتیاز انشعابات آب ، برق و گاز، صدور پروانه ساختمانی بر اساس تجمیع فیزیکی پلاکها و موکول کردن تجمیع ثبتی به زمان دریافت پایان کار، از سوی شهرداری به مالکان تعلق میگیرد.
بافت فرسوده ،پاشنه آشیل مدیریت بحران
بافت فرسوده، دلیل اصلی افزایش تلفات انسانی و خسارت در مواقع بروز بحران مانند بروز زلزله در کشور است. سازمانهای مدیریت بحران در کشور که خود را برای مقابله با حوادث احتمالی مانند زلزله و سیل آماده میکنند، در مقابل چنین بافتهایی دست بسته هستند زیرا هنگام بروز حادثه، امکان حضور و امدادرسانی در این مناطق بسیار کم است. بههمین دلیل یکی از تلاشهای سازمانهای دولتی بهویژه سازمان مدیریت بحران، تلاش برای بازسازی یا نوسازی بافتهای فرسوده بوده، تلاشهایی که در سالهای اخیر باکندی پیش رفته است.
اما و اگرهای بافت فرسوده
امروزه بافت فرسوده به یکی از مهمترین مشکلات شهرها تبدیل شده است؛چراکه در مواقع حادثه و بحران مانند آتشسوزی، زلزله و سایر بلایا،خدماترسانی در این مناطق بسیار دشوار و حتی گاهی غیر ممکن خواهد شد.
باید با تدوین برنامههای مناسب و در نظرگرفتن منافع ساکنان آن، اقدام به نوسازی بافت فرسوده کرد. دولت دهم اعلام کرده بود که برای احیا و نوسازی بافت فرسوده، تسهیلات پرداخت میکند اما در بسیاری شهرهای کشور، مشخص نشد که این اعتبارات چگونه تعلق گرفت و روال آن برای دریافت و بازسازی بافت فرسوده چگونه بوده است. ساکنان بافتهای فرسوده کم درآمد بوده و از امکان مالی لازم برای نوسازی خانههای خود برخوردار نیستند. این افراد حتی توان بازپرداخت وام و تسهیلات پیشبینی شده را نیز ندارند. صرفه اقتصادی پایین سرمایهگذاری در بافتهای فرسوده در مقایسه با سایر نقاط شهر نیز از دیگر موانع نوسازی بهشمار میرود. همچنین باتوجه به اجاره پایین خانههای واقع در بافتهای فرسوده، سهم قابلتوجه اجارهنشینی در این بافتها و وابستگی معیشت مالکان و مستاجران به این نوع از سکونت، نوسازی و بهسازی بخشهایی از بافت فرسوده با چالش جدی مواجه میشود.