x
۰۲ / بهمن / ۱۳۹۶ ۰۹:۵۴

روزهای خشک‌تری در انتظار ایران است

روزهای خشک‌تری در انتظار ایران است

با گذشت نزدیک به 4 سال از آغاز به‌ کار ستاد احیای دریاچه ارومیه، آخرین گزارش‌ها حاکی‌ است سطح تراز آب دریاچه در هفته گذشته حدود 26 سانتی متر از تراز سال گذشته در همین بازه زمانی کمتر شده است.

کد خبر: ۲۴۶۶۳۲
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، اوضاع دیگر تالاب‌ها و رودخانه‌ها و دریاچه‌های داخلی ایران نیز اصلاً خوب نیست، از خلیج گرگان و میانکاله در خزر و گاوخونی و هامون و بختگان گرفته تا گندمان و پریشان و میقان و شادگان و هورالعظیم! هیچ یک از تالاب‌های ایران در وضعیت مطلوبی به سر نمی‌برند و تقریباً بیش از 90 درصد تالاب‌های بزرگ کشور به‌دلیل خشکسالی‌های پی در پی و مسدود شدن رودخانه‌ها با سدها و اجرای طرح‌های انتقال آب برای تأمین آب کشاورزی در دو دهه اخیر نابود شده است، با این حال توسعه کشاورزی و افزایش سطح زیر کشت و استفاده از محصولات آب بر همچون چغندر قند، برنج و... در طرح‌های توسعه جدید حتی در خوزستان همچنان ادامه دارد!

انگار نه انگار هر سال از میزان بارش‌های کشور کاسته می‌شود و دما سال به سال افزایش می‌یابد! اینکه چرا با وجود اثرات آشکار تغییر اقلیم و بحران آب در کشور کشاورزی همچنان به سبک و سیاق قدیم ادامه دارد و هیچ مرجعی بحران اقلیمی پیش آمده را جدی نمی‌گیرد موضوع گفت‌و‌گوی «ایران» با دکتر ناصر کرمی، اقلیم شناس و استاد دانشگاه برگن نروژ است. کرمی در این باره می‌گوید: من در ابتدا باید متذکر شوم متأسفانه در ایران در حال حاضر، کسانی مدیریت منابع طبیعی، محیط زیست و آب و نیرو را برعهده دارند که یا دانش اقلیمی کافی ندارند یا دانش‌شان به روز نیست؛ چون من اصلاً هیچ تحلیل روزآمدی در مورد آنچه  در ایران دارد اتفاق می‌افتد نمی‌بینم و متأسفانه حتی می‌بینم که به شکل غلطی این تغییر اقلیم در ایران انکار می‌شود و این انکار، ما را روز به روز سردرگم‌تر می‌کند. من این سردرگمی را در وزارت نیرو، جهاد و محیط زیست و همه جاهایی که به نوعی با بحث اقلیم ، آب ، ریزگرد و... در ارتباط است می‌بینم و این به خاطر این است که مدیران ما دانش اقلیمی ندارند.

دوره رکوردهای اقلیمی

او می‌افزاید: اما نکته بعد اینکه، ما تقریباً در دوره‌ای داریم زندگی می‌کنیم که دوره رکوردهای اقلیمی است یعنی در یکجا نبود بارش رخ می دهد که در 50 سال گذشته بی‌سابقه بوده و در یکجا گرمایی حادث می‌شود که در 60سال گذشته بی‌سابقه است و مرتب ما اینها را داریم می‌شنویم. تقریباً رخداد اقلیمی نیست که در ایران اخیراً به وقوع پیوسته باشد و در 50 یا 60 یا 100 سال گذشته بی‌سابقه نبوده باشد. این رخداد حتی در کل خاورمیانه هم به وقوع پیوسته است.

در حال حاضر مقالات علمی و معتبر زیادی از اثر گرمایش جهانی بر منطقه خاورمیانه در ژورنال‌های علمی منتشر شده و بیش از 90 درصد این مقالات نشان می‌دهد اثر گرمایش جهانی در خاورمیانه دو برابر متوسط جهانی است. بررسی‌ها نشان می‌دهد میانگین افزایش دمای هوای جهان تا سال 2017 اگر اشتباه نکنم یک درجه بوده، یعنی زمین یک درجه گرمتر شده است. در حالی که در خاورمیانه بین 1.5 تا دو درجه در برخی مناطق دمای هوا افزایش یافته است. یعنی اثر گرمایش جهانی در این منطقه بیشتر بوده، به هر حال لبه تیز گرمایش جهانی در منطقه خاورمیانه است. این افزایش دما به طور طبیعی روی افزایش تبخیر و تعرق و مصرف آب تأثیر گذاشته و شانس بارش را هم پایین آورده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد اثرات این گرمایش در بخش‌های جنوبی ایران ، کویت ، یمن و عربستان حتی بیشتر از سایر نقاط است.او می‌افزاید: البته من به طور پراکنده دیدم که هواشناسی و وزارت نیرو آمار دارند که بارش حدود 20 تا 25درصد  کاهش پیدا کرده است. اما هنوز یک تحلیل دقیقی روی این موضوع ارائه نشده است و تعجب اینکه چطور گاهی برخی استادان دانشگاه  هنوز با وجود این همه مقالات علمی تغییر اقلیم در ایران و منطقه خاورمیانه را انکار می‌کنند.

ایران گرم‌ و خشک‌تر می‌شود

ناصر کرمی خاطرنشان می‌کند: سال گذشته دومین کنفرانس ملی اقلیم شناسی ایران برگزار شد و حدود 100 اقلیم شناس ایرانی در این کنفرانس مقاله داشتند و تقریباً 100درصد این مقالات بر وقوع تغییر اقلیم در ایران تأکید دارند. پس ما در ایران دچار تغییر اقلیم هستیم و این تغییر اقلیم به صورت خشکیدگی یعنی خشکسالی پایدار و ادامه دار بروز پیدا می‌کند.

یعنی ما به طور متوسط همیشه گرم‌تر و خشک‌تر هستیم از آنچه که متوسط‌های قبلی بوده؛ مثلاً متوسط‌های قبلی همیشه به ما می‌گفت متوسط بارش در ایران بین 240 تا 250 میلی متر است اما الان دیگر این نیست. الان حدود 200 تا 210 میلی متر است. به هر حال اینکه ما خشک‌تر شدیم و این برگشت‌ناپذیر و ادامه دار است، یک واقعیت است. بدون تردید سرنوشت خشک تری در انتظار ماست و این یک امر قطعی علمی است. نتیجه این امر قطعی این است که ما کشوری خشک‌تر می‌شویم. حالا این تغییر اقلیم مراحلی دارد، مثل دومینویی است که از یکجا شروع می‌شود و به جای دیگر ختم می‌شود یعنی اول هوا شناختی است و روی بارش و دما و... تأثیر می‌گذارد بعد وارد فاز هیدروشناختی می‌شود و روی منابع آب تأثیر می‌گذارد بعد روی مسائل اقتصادی و اجتماعی تأثیر می‌گذارد و روستاها متروکه می‌شوند. من خبری دیدم که حکایت از این داشت که همین الان نزدیک به نیمی از روستاهای خراسان جنوبی و خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان در همین 5 سال گذشته متروکه شده‌اند.

شما ببینید در ناآرامی‌های اخیر مشهد نخستین شهری بود که جرقه این تنش‌ها در آن زده شد چون تعداد مهاجران روستایی شده و شهر مشهد نتوانسته به اینها کار و معیشت بدهد و لذا جرقه یک تنش اجتماعی و سیاسی در آینده می‌تواند از همین شهرهای مهاجرپذیر زده شود.

تأثیر گرمایش جهانی در خاورمیانه

کرمی در پاسخ به این پرسش که آیا روند گرمایش جهانی در منطقه خاورمیانه بیش از سایر نقاط است یا نه می‌گوید: خاورمیانه اساساً روی کمربند گرم و خشک قرار گرفته و بیشتر مناطق آن بیابان است. اینجا را اصطلاحاً می‌گویند کمربند پرفشار جنب حاره. از این کمربند به سمت بالا که می‌رویم هوا تعدیل می‌شود و به سمت پایین که می‌آییم گرمتر می‌شود منتها یه فرقی با مناطق استوایی دارد. ما در استوا بارش‌های استوایی و مانسون را داریم و اینها اثر گرما را تعدیل می‌کند و به همین خاطر، جاهای گرم و خشک دنیا همین کمربند است و طبیعتاً کره زمین که گرمتر می‌شود اینجا بیشتر تحت گرمایش قرار می‌گیرد. حالا اگر تا پایان قرن متوسط دمای زمین 3.2درجه گرمتر شود یعنی خاورمیانه تا 5 درجه گرمتر می‌شود و این بحران در منطقه را تشدید می‌کند.

کرمی درباره تأثیر تخریب محیط زیست بر تشدید گرمایش می‌گوید: تخریب محیط زیست و نابودی تالاب‌ها و بیابان زایی باعث گرمایش جهانی نیست ولی اثرات گرمایش جهانی را تشدید می‌کند.

گرمایش جهانی یک پدیده اقلیمی است یعنی از سطح زمین بالاتر است ولی روی سطح زمین اثر می‌گذارد و می‌تواند تبخیر و تعرق و نابودی پوشش گیاهی را تشدید کند و این یک زنجیره‌ای از بازخوردها است که می‌تواند به یک قهقهرای زیستی در مناطقی که بیشتر تحت تأثیر این هستند تبدیل شود. اما بد مدیریت کردن محیط زیست و کشاورزی ناپایدار و سد‌سازی اثرات گرمایش را بیشتر می‌کند. چون بواسطه گرمایش تبخیر و تعرق در سطح زمین بیشتر شده حالا ما هم اجازه جریان آب را نمی‌دهیم و این طبیعتاً فشار بر منابع را بیشتر می‌کند. مشکل اصلی محیط زیست ما الان تشنگی است.

ما می‌گوییم یوز در شرف انقراض است چون پوشش گیاهی زیستگاهش از بین رفته، محیط اش خشک شده و طعمه‌هایش هم از بین رفته و اینها حیات این جانور را تحت مخاطره قرار داده است. خب یکی از دلایلش این است که آنجا گرم‌تر و خشک‌تر شده و ما هم اجازه نمی‌دهیم که آب به زیستگاه یوز وارد شود، یعنی آبی که به صورت طبیعی باید سیلاب می‌شد و می‌رفت حالا دیگر در زیستگاه نیست.

بهره‌برداری از منابع طبیعی باید با نرمال اقلیمی ایران سازگار شود

این اقلیم شناس در ادامه می‌افزاید: این سبکی که ما الان در زندگی‌مان داریم یعنی کجا زندگی می‌کنیم و کجا نمی‌کنیم، کجا شهر و جاده ساختیم و کجا زیستگاه داریم و کجا نداریم این بر پایه یک نرمال اقلیمی بوده است. یعنی اینقدر باران می‌بارد و در چه فصلی می‌بارد با چه شدتی می‌بارد، هر چند سال یکبار سیل می‌آید و هر چند سال یکبار خشکسالی می‌آید و این دما چه زمانی به بالاترین و پایین‌ترین حد می‌رسد. این نرمال، یک زندگی در ایران را شکل داده است، یک زندگی که یک جای آن بیابان است و یک جایی‌ از آن جنگل است و یک جایی از آن می‌شود کشاورزی کرد و مکانی دیگر نمی شود کشاورزی کرد، موقعی که یک تغییر اقلیم رخ می‌دهد یعنی کل این نرمال قرار است به هم بریزد، یعنی یک جایی خیلی کمتر باران می‌گیرد و مکانی دیگر خیلی کمتر تبخیر و تعرق صورت می‌گیرد و این روی همه زنجیره‌های غذایی و پوشش گیاهی و جانوری اثر می‌گذارد، نکته مهم این است که ما بهره‌برداری‌مان از منابع طبیعی را با این نرمال جدید منطبق کنیم، یعنی این نرمال جدید به ما می‌گوید که اینجا منابع آب کمتر است پس باید کمتر مصرف کنیم، ما باید خودمان را ببریم به سمتی که یک سری جاها کشاورزی را متوقف کنیم، کشاورزی ما منطبق با آن بارش 200 تا 250 میلی متر بارش سالانه، دیگر در ایران امکان پذیر نیست، ما باید خودمان را با شرایط جدید منطبق کنیم.

او خاطرنشان می‌کند: سیاست‌های منطبق با گرمایش جهانی دو دسته است، یکی مهار گرمایش است و دیگری سازگاری با شرایط جدید. مهار گرمایش خیلی سخت است، اینکه اصلاً نگذاریم به وقوع بپیوندد بسیار کار سختی است ولی باید به نحوی این روند را مهار کنیم که در سطح جهانی تلاش برای کاهش انتشار دی اکسید کربن وجود دارد. ولی سازگاری در سطح محلی رخ می‌دهد، این یک برنامه‌ریزی منسجم می‌خواهد. ما باید یک پکیج انطباق برای سازگاری با شرایط در بخش کشاورزی، شهرنشینی، صنعت و... تهیه کنیم.

عجالتاً و فوری‌ترین کاری که باید انجام دهیم بازنگری در کل کشاورزی ایران است. چون ما کشاورزی ایران را بعد از انقلاب تا دو برابر افزایش دادیم و برای این افزایش دوبرابری سطح زیر کشت، سدهای زیادی ساخته شده است، این در حالی است که آن شیوه قدیمی کشاورزی حتی در شرایط نرمال اقلیمی داشت محیط زیست ما را نابود می‌کرد حالا با این وضعیت نرمال اقلیمی جدید که دیگر این نابودی قطعی است، بنابراین کشاورزی ایران نیازمند بازنگری جدی است وگرنه اکثریت زیستگاه‌های طبیعی ایران با تداوم این روند نابود می‌شوند.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x