یک هزار میلیارد تومان خسارت سالانه بیابانی شدن کشور است
سوءمدیریت بهجان جنگلهای کشور افتاده و هر ثانیه 350 متر مربع جنگل و مرتع کشور را بهکام نیستی و نابودی میکشاند.
ناپدید شدن ۱۸میلیون اصله بلوط در غرب کشور، گواه روشنی براین مساله است.براساس آمار سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، در 10 سال گذشته وسعت جنگلها با کاهش 14 هزار هکتاری مواجه شده است. جنگلهایی که با نابودیآنها، ایران هر لحظه به بیابانشدن نزدیکتر میشود. خسارت سالانه بیابانیشدن کشور، بیش از یک هزار میلیاردتومان برآورد شده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، هر روز قانونی برای جنگل مصوب میشود. یک روز میگویند باید دامها را از آن خارج کنند و روز دیگر قانون تنفس جنگل را مطرح میکنند. اما چرا با اجرای این قوانین، دوباره شاهد تخریب جنگلها، رانش زمین و وقوع سیلاب در کشور هستیم؟ همچنین طبق آمار دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان محیط زیست، در هر ثانیه 350 متر مربع جنگل و مرتع کشور نابود میشوند.
طرحی بهنام تنفس جنگل
سال ۹۲ موضوع توقف بهرهبرداری و تنفس جنگلهای کشور مطرح شد. پس از آن این طرح از سوی سازمان محیطزیست به عنوان طرحی برای نجات جنگلهای کشور در دستور کار قرار گرفت. طرح تنفس 10 ساله جنگل در چند سال اخیر، موجب مناقشه و بحثهای بسیاری شده است. موافقان این طرح ، بازیابی و احیای دوباره جنگلها را راهحل نجات جنگل میدانند و مخالفان آن براین باورند که اجرای این طرح، صنعت چوب و کاغذ کشور را با مشکلات جدی مواجه میکند.
بهتازگی نماینده مردم بهشهر، نکا و گلوگاه از اجرای طرح تنفس جنگل در دوره سه ساله خبر داده است. علی محمد شاعری به ایسنا در اینباره گفته است:« وزارت جهاد کشاورزی میخواست این طرح را در دوره یک ساله انجام دهد اما بیکاری کارگران شرکتهای ذیربط در جنگل موجب میشود تا این طرح در دوره سه ساله انجام شود.طرح تنفس جنگل طبق ماده 38 قانون برنامه ششم توسعه باید حداکثر ظرف مدت سه سال اجرا شود که بر اساس آن بهرهبرداری و قطع درختان شکسته، خشک شده، افتاده و ریشهکن شده، مجاز شمرده شده است و طبق همین ماده قانون مقرر شد وزارت جهاد کشاورزی حداکثر ظرف مدت سه سال به ساماندهی مجریان طرحها اقدام کند. برای جبران خسارتهای ناشی از اجرای طرح تنفس جنگل در سال جاری، اعتباری بالغ بر 80 میلیارد تومان پیشبینی شده که سازمان برنامه و بودجه باید سریعتر آن را تخصیص دهد. طرح تنفس جنگل به مدت سه سال اجرا و به تدریج بهرهبرداری از درختان سالم و سرپا کم میشود اما وزارت جهاد کشاورزی، بخشنامهای را ابلاغ کرد که بر اساس آن سازمان جنگلها مکلفند به جای سه سال در یک سال، این طرح را اجرا کرده و تا پایان سال 96 نسبت به خاتمه قرارداد با مجریان طرحها اقدام کنند و در بند دیگری از این بخشنامه نیز آمده که هر گونه بهره برداری از جنگل،ممنوع است؛ در حالی که این بخشنامه خلاف قانون برنامه ششم توسعه است و بخشنامه سلیقهای و شخصی محسوب میشود».
مافیای جنگل
در میان صدها عامل تخریب جنگل، مافیایی قاچاق چوب، عاملی است که کمتر مسئولی تمایل به سخن گفتن درباره آن دارد. مافیایی که دیگر پنهانی، درختان جنگل را قطع نکرده بلکه آشکار و جلوی چشم مسئولان، هزاران درخت را قطع میکنند و آب از آب تکان نمیخورد.
موضوع مافیایی قاچاق چوب جنگل در دورهای به مجلس شورای اسلامی رسید و طرح تحقیق و تفحص از سازمان منابع طبیعی نیز مصوب شد؛ تحقیق و تفحصی که باوجود گذشت چندین سال، تاکنون گزارش آن در مجلس قرائت نشده است. گزارشی که در صورت قرائت آن، دلایل تصرف هزاران هکتار از منابع ملی، عمومی و غیردولتی توسط مافیا در آن روشن میشود. شنیدهها حاکی از آن است که قاچاقچیان چوب جنگل، اغلب شغلهای پوششی مانند آرایشگری و رانندگی را انتخاب میکنند. قاچاقچیان معتقدند که جنگل متعلق به آنهاست و دولت باید از حوزه آنها بیرون برود؛ چراکه بهباور قاچاقچیان، دولت با اجرای طرحهای جنگلداری، جنگل را غارت کرده است.
تیشه طرحهای غیرکارشناسی در جنگل
بهگفته کارشناسان محیطزیست، بسیاری از طرحهای جنگلکاری که در سالهای اخیر اجرا شده است، بهدلیل غیرکارشناسی بودن آن از پایه و اساس اشتباه بوده و تاثیر منفی بر جنگلها گذاشته است.طبق قانون، بهرهبرداری از جنگل، توسط شرکتهای مشخص و بهصورت قانونی انجام میشود اما براساس آمار در برخی موارد شاهد قانونشکنی توسط شرکتهای قانونی بودهایم. شواهد حاکی از آن است که در بسیاری موارد شرکتهای بهرهبرداری، در حجم انبوهی اقدام به پیکرتراشی جنگل کردهاند؛ بهعنوان مثال شرکت بهرهبرداری در منطقه ارمنکا، نزدیک به هزار اصله درخت را قطع کرد اما روی آن سرپوش گذاشته شد و هیچگاه خبری از این پیکرتراشی جنگل منتشر نشد. براساس قانون، هیچگاه به هیچ شرکتی اجازه قطع هزار اصله درخت در منطقه داده نشده است.
یکی از نگرانیهای طرح تنفس جنگل، وجود تبصرهای است که در آینده برخی شرکتهای سودجو میتوانند از این مساله سوءاستفاده کنند. براساس این تبصره، شرکتهای بهرهبردار مجاز به قطع درختان آفتزده هستند. با روی کار آمدن کلانتری در سازمان محیط زیست که پیشتر نگاهی بهرهبردار از جنگل داشته، نگرانیهای فعالان و کارشناسان محیط زیست صدچندان شده است؛ چرا که انتظار حمایت و برخورد با متخلفان باتوجه به دیدگاه حمایتی از شرکتهای بهرهبردار جنگل، نمیرود.
دو برابر آنچه کاشتهایم، جنگلزدایی کردهایم
محمد درویش با اشاره به گزارشهای ارائه شده در مجلس شورای اسلامی درباره بحران جنگلزدایی گفت:«طبق گزارشهای یکی از نمایندگان مجلس در کمیسیون اصل 90 که منتشر شده، در طول 25 سال گذشته حدود چهار میلیون هکتار از اراضی منابع طبیعی تغییرکاربری پیدا کردهاست؛ درحالی که سازمان منابعطبیعی کشور در طول عمر 125 سال خود، تنها دو میلیون هکتار جنگلکاری انجام داده است. این آمار نشاندهنده این مساله است که سازمان منابع طبیعی بیش از دو برابر درختهایی که کاشته، جنگلزدایی کرده است. نکته قابل توجه اینجاست که تمامی این تغییرکاربریها با مجوزهای قانونی و رسمی صورت گرفته است».