وسایل نقلیه؛ یکی از علل عمده آلودگی هوا
مردم تعدادی از شهرهای ایران، سالهاست به جای اکسیژن، دود، گازهای سمی و ذرات معلق را تنفس میکنند؛ گویی دیگر چیزی به نام اکسیژن در این شهر وجود ندارد و شهروندان تهرانی و برخی از شهرهای صنعتی محکوم به زندگی در هوای آلودهای هستند که بارها و بارها پزشکان و کارشناسان سلامت نسبت به عواقب آن هشدار دادهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، سایه تیره و خاکستری دود شهر را فرا گرفته و مردم نیز فارغ از بیماریها و عوارضی که این آلودگی برایشان به دنبال دارد، مجبورند برای تهیه معاش خود در شهر تردد کنند و تاسف بارتر اینکه کودکان باید در این فصل باریدن برف مدارسشان را تعطیل کند اما چند سالی است که آلودگیهوا به جای برف،مدارسشان را به تعطیلی میکشاند و آنها نیز خوشحال از تعطیلی مدرسه خود در خیابانها به بازی مشغولند. این سرگذشت هرسال پاییز و زمستان مردمان این شهر است و گویی که آنها به آلودگیهوا و بیماریهای ناشی از آن خو گرفتهاند. این درحالی است که حق سلامت و کیفیت زندگی، اولین سرفصل منشور حقوق شهروندی است که رییسجمهور سال گذشته از آن رونمایی کرد. اصل 50 قانون اساسی نیز اعلام میدارد: «در جمهوری اسلامی ایران، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میگردد؛ از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است».
تصویب قانون هوای پاک
قانون هوای پاک نیز ازجمله قوانینی است که در این زمینه در تیر امسال به تصویب مجلس و شورای نگهبان رسید و رییسجمهور نیز آن را طی نامهای به سازمان حفاظت محیط زیست ابلاغ کرد تا شاید بتواند از روزهای آلوده سال بکاهد.. در ماده سه این قانون آمده است:«در مواقع اضطرار، سازمان با همکاری وزارت کشور و تصویب هیات وزیران باید ممنوعیتها یا محدودیتهای موقت زمانی، مکانی و به نوعی راه را برای پیشگیری از اثرات زیانبار و مقابله با منابع آلودهکننده هوا برقرار کند و بلافاصله مراتب را از طریق رسانههای همگانی، بهاطلاع عموم برساند. با برطرفشدن شرایط اضطراری و کاهش آلودگی هوا، سازمان نسبت به رفع ممنوعیت و محدودیت برقرارشده، اقدام و مراتب را به نحو مقتضی به عموم اطلاع میدهد».
در این زمینه دو نکته وجود دارد؛ اول اینکه با توجه به تعدد قوانین در کشور آیا تدوین و تصویب این قانون لازم و ضروری بوده که نمایندگان مجلس به تصویب آن همت گماردند؟ و دوم با توجه به اینکه ما همه ساله مطمئن هستیم که در فصل پاییز و زمستان، وارونگی هوا سبب تشدید آلودگی هوا خواهد شد، چرا نباید از قبل و روزهایی که آلودگی هوا کمتر است به ویژه در فصول دیگر سال خود را برای این روزها نباید آماده کنیم؟ این درحالی است که در این سالها اقدامات ضربتی ازجمله تعطیلی مدارس یا در مواردی ادارهها و اجرای طرح زوج و فرد از در منازل و... از جمله اقداماتی بوده که مسئولان برای این معضل اندیشیدهاند. مسکنی کوتاهمدت که در این سالها هیچگاه نتوانست مرهمی هرچند کم برای این معضل ریشهدار باشد.
سالهاست که آلودگی ناشی از خودروها و صنایع آلاینده که در شهرها یا مجاروت آنها قرار دارند، پاییز رنگارنگ را به پاییز خاکستری تبدیل کردهاند. بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارندکه وسایط نقلیه یکی از علل عمده آلودگی هوا هستند. ازن، دیاکسیدکربن، اکسیدهای گوگرد و نیتروژن، سرب، ذرات معلق و ترکیبات سمی مانند بنزن و فرمالدیید، ترکیباتی هستند که بر اثر سوخت خودرو ایجاد شده و هوا را آلوده میکنند. تماس با سطوح بالای آلودگی هوا با بیماریهای ریوی، ناراحتیهای قلبی و عروقی، آسیب به سیستم عصبی، سرطان و مرگ زودرس ارتباط دارد. پس باید گفت شرکتهای خوردو سازی با توجه به میزان بالای تولید خودرو در کشور، نقشی مهم در کاهش آلودگی هوا دارند .حال این سوال مطرح است که این شرکتها در این سالها تا چه میزان استاندارد آلایندگی یورو ۴ را در محصولات خود اعمال کردند؟ آیا شرکتهای خودرو سازی کشور فقط وظیفه دارند قیمت محصولاتی را که تولید میکنند، بالاتر ببرند یا اینکه باید محصولات خود را با استاندارهای زیستمحیطی تطبیق دهند؟
در این راستا محمد دامادی، نایب رییس فراکسیون مدیریت شهری و روستایی سال گذشته گفته بود که شرکتهای خودروسازی هیچگاه تصمیمهای جدی در رعایت استانداردهای زیستمحیطی در تولید خودرو اتخاذ نکردندو متاسفانه یکی از مهمترین دلایل افزایش آلودگی هوا در مقاطع مختلف سال، عدم رعایت استانداردهای لازم در تولید خودرو است که خودروسازان برای کسب اهداف خود به مسائل اینچنینی هیچ گاه توجه نکردند.
صنایع آلاینده از محدوده شهری تهران خارج شوند
خروج صنایع آلاینده از شهرها نیز یکی از مواردی است که نقش مهمی در کاهش آلودگی هوا دارد که باید دید در این زمینه تا چه میزان همت گمارده شده است؟در این راستا باید گفت حدود ٢٣سال پیش بند ٢٠ ماده ٥٥ قانون شهرداری به تصویب رسیده که براساس آن باید صنایع آلاینده از محدوده شهری تهران خارج شوند؛ هرچند که در این سالها اقدامی جدی در این زمینه انجام نگرفتهاست. مدیرعامل سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی کشور در تیر امسال از پیگیری خروج واحدهای آلاینده و ساماندهی برخی صنوف به بیرون از مراکز شهرها در قالب ایجاد شهرکهای صنفی و تخصصی خبر داده و به گفته وی وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز در این زمینه آماده همکاری است اما با توجه به افزایش روزهای آلوده در فصل پاییز و زمستان و حتی بهتازگی در فصول دیگر و باتوجه به اینکه این صنایع به صورت مستقیم در آلودگی هوای شهرهای بزرگ نقش دارند، چرا در این سالها این صنایع به بیرون از شهرها منتقل نشدهاند؟ آِیا مسئولان از عواقب آلودگی هوا از جمله بیماری ها و مرگ و میر ناشی از آن اطلاعی دارند یا اینکه منافع خود را بر منافع مردم ترجیح میدهند؟
سالهاست که مردم شهرهای صنعتی، زیباییهای فصل پاییز را حس نکردهاند. لذت دیدن آسمانی آبی با تکههای ابر که گویی به زمین نزدیکتر است از شهروندانی در این شهرها زندگی میکنند، دریغ شده است. در حالی که هر سازمانی توپ را به زمین نهاد دیگر میاندازد و معلوم نیست متولی واقعی مقابله با آلودگی هوا کیست. هرچند در نگاه اول، سازمان حفاظت محیط زیست متولی کااهش آلودگی هوا بوده اما این سازمان در این سالها چه اقدامی در این زمینه انجام دادهاست؟
انتظار شهروندان از مدعیالعموم
حال چشم شهروندان به مدعیالعموم دوخته شده است زیرا طبق قانون مجازات اسلامی و قانون آیین دادرسی کیفری، دادستان موظف است با مشاهده جرم عمومی، به موضوع ورود کند و به عنوان مدعیالعموم از حقوق عموم جامعه دفاع کند که با توجه به این امر مهم، دادستان کل کشور نیز در این زمینه اعلام کرده که دادستان به عنوان مدعی العموم ورود کرده، مکاتبات زیادی صورت گرفته و جلساتی هم برگزار شده ولی متاسفانه خروجی مناسبی نداشته است.منتظری در رابطه با دلایل عدم خروجی مناسب این جلسات نیز گفته است : دست اندرکاران امر مقابله با آلودگی هوا و بهبود آن، یک دستگاه و دو دستگاه نیستند، بلکه مجموعهای هستند که باید به طور کلی با همدیگر تعامل و همکاری داشته باشند تا زندگی مردم از این معضل مهم و اثرگذار نجات پیدا کنند اما شهروندان منتظر برخورد جدی دادستان با افرادی هستند که در این زمینه نقش دارند؛ زیرا معتقدند با توجه به اهمال دستگاههای گوناگون که متولی این امر هم هستند، فقط دادستان است که میتواند حقوقشان را بازستاند و این حق از حقوق شهروندی، یعنی تنفس هوای پاک را که در این سالها از شهروندان دریغ شده، به آنها باز گرداند.
حق زندگی و سلامت را به مردم بازگردانیم
اما باتوجه به زحمات زیادی که در این سالها قوهقضاییه برای احقاق حقوق افراد متحمل شدهاست، مردم انتظار دارند که دادستان، حقوقی که در این سالها از آنها تضییع شده،جبران کند. همه ساله تعداد زیادی از شهروندان به واسطه تنفس گازهای سمی و ذرات معلق به بیماریهای مختلف ریوی مبتلا شدهاند. سرطان ریه، آسم و... ارمغان آلودگی هوا برای شهروندان است که هزینههای زیادی را به خانواهها تحمیل کرده است. نازایی، عقبماندگی رشد جنین و همچنین به دنیا آمدن نوزدانی با بیماری اوتیسم از جمله عواقب خطرناک آلودگی هواست که هزینه سنگینی هم بر خانوادهها و هم بر کشور تحمیل میکند. شهروندان انتظار زیادی ندارند و فقط امیدوارند منتخبانشان کمی هم مشکلات آنها را درک کرده و حق زندگی و سلامت را به آنها بازگردانند و به جای اقدامات کوتاه مدت از جمله گسترش طرح زوج و فرد، راهحلی اساسی برای رفع آلودگی هوا اتخاذکنند.