با شبیه خود ازدواج کنیم یا مکمل؟
«شاید تو درست بگی ولی من فکر میکنم این پسر مکمل منه. ما مث دو تا نیمدایرهایم که همدیگه رو کامل میکنیم»، «کدوم 2 تا آدم آخه کاملا به هم شبیه هستن؟»
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تبیان، «اصلا همین تفاوتاس که زندگی رو معنادار میکنه»، «ببین! تصور کن من که خودخواهم، حالا اگه زن آیندهام هم خودخواه باشه که دیگه زندگیمون جهنم میشه!»، «نمیدونم چی کار کنم... دوستش دارم ولی انگار من تو یه دنیای دیگهام، اون تو یه دنیای دیگه»
شما هم احتمالا بارها وقتی که با بهترین دوستتان دارید در مورد ازدواج حرف میزنید این جملهها را گفته یا شنیدهاید اما آیا مثل گوینده جمله آخر تا به حال تردید کردهاید؟ آیا رفتهاید بالاتر از حستان و از آن بالا ، رابطه فعلی و آیندهتان را ببینید و تصمیم بگیرید که همسر آیندهتان مشابهتان باشد یا مکمل؟ میخواهید بدانید روانشناسها با کدام فرضیه بیشتر موافقاند و چرا؟
زن و شوهر شبیه یکدیگر باشند بهتر است یا اینکه یکدیگر را تکمیل کنند؟
لطیفی جامعه شناس : زمانی که بحث انتخاب پیش می آید باید دید مطالبات ما چیست.انسان ها افرادی را انتخاب می کنند که نیازهایشان را تامین کنند.به عنوان مثال یک انسان خیلی عصبی است و به دنبال فردی است که صبور باشد و دامنه تحمل بالاتری داشته باشد.
در برخی موارد افراد ضعف هایی دارند که به دنبال شخصی هستند که این ضعف ها را هم پوشانی کند.بنابراین شناخت بسیار اهمیت دارد.
متغیر اصلی مکمل بودن تضاد است و باید به دنبال کسی باشیم که آن تضاد را دارا باشد.
این تضاد نباید منفی باشد.به عنوان مثال برخی از افراد سلطه جو هستند و همیشه حس غالب بودن را دارند .این افراد باید به دنبال شخصی باشند که مهارت لازم داشته باشد که بدون توهین به شخصیت چیرگی را داشته باشد.
در نهاد خانواده زن نقش عاطفی دارد و در حال حاضر با اشتغال زنان قدری این حالت بهم ریخته است چون زنها با کارکردن وقت کمتری برای خانه دارند.بنابراین فردی که زن شاغل را برای همسری برمی گزیند باید این موارد را در نظر بگیرد.
پیر خائفی استاد دانشگاه و روانشناس : تمام تحقیقاتی که بر روی انسان ها صورت گرفته بیانگر این مطلب است که هر چقدر انسان ها شبیه تر باشند کمتر دچار چالش میشوند و مسیر رضایت سریعتر به وجود می آید.و افرادی که مکمل هم هستند به دنبال چالش و ارتقا هستند.
اگر بر روی مدل رفتاری و شخصیت انسانها که بیان می کند از زندگی چه می خواهند.
برخی زندگی بدون دغدغه و دردسر می خواهند و همسری که این آرامش را ایجاد کند.در این حالت اگر شبیه به هم باشند تعارضات به حداقل می رسد.
اما گروهی از انسان ها که ماجراجو هستند و چالش طلب هستند و خواهان این هستند که سربه سر همسر خود بگذارند و خلاقیت در زندگی خود را بالا ببرند.این دسته از انسان ها اگر با افراد شبیه خود ازدواج کنند زندگی خسته کننده ای خواهند داشت.
شاید دلیل خانه گریزی ها در زندگی مشترک همین اختلافات است.یعنی یک فرد ماجراجو با یک فردی که از چالش به دور است ازدواج می کند.
زن و شوهر برای مکمل بودن چه شاخص هایی باید داشته باشند و چگونه رفتار کنند که تضاد میان آنها سبب تکامل شود؟
پیرخائفی : مکمل بودن پیش نیازهایی دارد.یکی از این موارد خلاقیت است یعنی توانایی نگاه به زندگی از زوایای مختلف را داشته باشند.
از سوی دیگر باید انعطاف پذیر باشند و زمانی که در معرض نقد و ارزیابی قرار می گیریم باید بتوانیم جلوه های متعدد آن را با یک ظرفیت بالا در نظر بگیریم.
هوشیاری و آگاهی بسیار اهمیت دارد تا ما فضای زندگی را کلیشه ای تجسم نکنیم.
ظرفیت پذیرش و تحمل و سازگاری در فضای مکمل بودن بسیار نیاز است.
تحقیقات چه میگویند؟
تقریبا تمام پژوهشهایی که در نیمهی دوم قرن بیستم در مورد رابطه تشابه شخصیتی و دوستی انجام شده، به این نتیجه رسیدهاند که شباهت، دوستی عمیقتری میآورد. مثلا در یک تحقیق بیرحمانه در دههی شصت میلادی دانشجویان دانشگاه میشیگان بدون این که بدانند در دو گروه جداگانه به خوابگاه فرستاده شدند. بعضی دانشجوها در کنار هماتاقیهای شبیهتر و بعضی در کنار هماتاقیهای بیشباهت. بعد از یکسال آنهایی که شباهت بیشتری در شخصیت داشتند، بیشتر با هم دوست بودند. بعضی از روانشناسان این قضیه را این جور تببیین میکنند که انسان ذاتا «خود دوست» است. هر کسی برای دیدگاههای خودش ارزش قایل است و ترجیح میدهد با کسانی زندگی کنند، که به این دیدگاهها معتقد باشند، بنابراین او را تایید کنند و بنابراین اعتماد به نفسش بالا رود. شما خودتان ترجیح میدهید مرتب بروید یک جایی که با یک نفر باشید که نگاهش زمین تا آسمان با شما فرق کند و بنابراین دیدگاههای شما را قبول نداشته باشد و در نتیجه هی شخصیتتان را لگدمال کند؟ میگویید اینجوریها هم نیست؟ اما متاسفانه در زندگی طولانی مدت این اتفاق میافتد.
در یک تحقیق مشهور که در آن چند روانشناس در طول ده سال چندین زوج اعم از مشابه و غیرمشابه را تحت نظر داشتند معلوم شد که زوجهایی که بیشترین شباهت شخصیت را با هم دارند، تفریحات روزانه مشابهی هم دارند. مثلاً هر دو آنها موافقند به دیدار دوستان بروند، گاهی بیرون شام بخورند، و فعالیتهای اجتماعی یا فرهنگی مشخصی را دنبال کنند. بر خلاف فرضیه آنهایی که به مکمل بودن زوج معتقدند، زوجهای مشابه در مقایسه با آنها که شباهت کمتری به هم دارند(شما بخوانید مکمل)، با هم تعارض کمتری دارند، بیشتر با هم صمیمی و رفیقند و در نتیجه، از زندگی زناشوییشان رضایت بیشتری دارند.