انتقال صنایع به شهرهای بندری
فاز نخست بندر شهیدبهشتی چابهار افتتاح شده و این امر میتواند در آیندهای نزدیک این شهر بندری را به قطب بزرگ تجاری ایران تبدیل کند.
از جمله مزایایی که فاز نخست بندر شهیدبهشتی چابهار از آن برخوردار است، این است که دروازه ملل و مسیری به سمت شبهقاره هند و سایر کشورهای پیرامون دریای عمان و آغاز کریدوری به سمت شمال است که میتواند جنوب را به شمال و کشورهای پیرامون شمال ایران همچون روسیه، چین و آسیای میانه و اروپا وصل کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، مجیدرضا حریری، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی با بیان این مطلب که بهلحاظ جغرافیایی، بندر چابهار مناسبترین نقطه برای کریدور شمال-جنوب است و بهلحاظ عمق آب یا محل پهلوگیری از موقعیت استثنایی برخوردار است میگوید: «منبعد نباید اجازه دهیم هیچصنعت سنگینی در مرکز و در شهرهای بزرگ شکل بگیرد؛ باید تمام اینها را به سواحل جنوبی کشورمان ببریم، از خوزستان تا سیستانوبلوچستان.»
اهمیت شهرهای بندری بهلحاظ توسعه تجارت بینالملل تا چه اندازه است؟
اگر بهلحاظ تاریخی (تقریبا 500سال اخیر) بررسی شود، به این نتیجه میرسیم که پایتخت کشور ما همیشه در شهرهای بزرگ و مرکزی مانند قزوین، شیراز، اصفهان، تهران و... بوده است. بالعکس اگر ده شهر بزرگ دنیا را در فهرستی بیاوریم، میبینیم که برای مثال هشت شهر در کنار دریا قرار دارد و شهر بندری تلقی میشوند. حتی اگر پایتخت کشورهای بزرگ اقتصادی در مرکز قرار داشته باشد، یک پایتخت اقتصادی نیز دارند که در کنار دریا واقع شده است. این موضوع نشان میدهد که دسترسی به آبهای آزاد یک امتیاز بزرگ است، اما در کشور ما با اینکه هزاران کیلومتر از طریق بنادر جنوبی به آبهای آزاد بینالمللی دسترسی داریم، شاهدیم که نهتنها شهر بزرگی در کنار بندر نداریم، بلکه شهرهایی هم که در کنار دریا واقع شدهاند، جزو شهرهای محروم به حساب میآیند. این موضوع گواه این است که ما بهطور تاریخی پی به این مزیت بسیار بزرگ و مناسبی که در کشور ما وجود دارد، نبردهایم؛ کاری که باید انجام شود، این است که صنایع و شهرهای اقتصادی خود را به کنار آبهای آزاد منتقل کنیم. درحال حاضر اکثر صنایع ما در شهرهای بزرگ قرار گرفتهاند؛ همه اینها مواد اولیه خود را از آبهای آزاد به کارخانجاتشان منتقل میکنند و اگر هم محصول صادراتی داشته باشند، باید از کارخانجات به بنادر ببرند که درنهایت هزینه تولید بهلحاظ حملونقل بالا میرود. متاسفانه دوراندیشی در کشور ما وجود نداشته که از تجربیات سایر ملل بهره ببریم و اقتصادمان را کنار آبهای آزاد شکل دهیم. حال تصمیماتی برای آبادکردن سواحل مکران گرفته شده است. البته به اینکه تا چه اندازه این امر موفق بوده، کاری نداریم، اما باید گفت ما هنوز کارنامه موفقی در این زمینه از خود نشان ندادهایم. منبعد نباید اجازه دهیم هیچصنعت سنگینی در مرکز و در شهرهای بزرگ شکل بگیرد؛ باید تمام اینها را به سواحل جنوبی کشورمان ببریم، از خوزستان تا سیستانوبلوچستان.
چه فرصتها و امتیازاتی در بندر چابهار وجود دارد؟
بهلحاظ جغرافیایی، بندر چابهار مناسبترین نقطه برای کریدور شمال-جنوب است و بهلحاظ عمق آب یا محل پهلوگیری از موقعیتی استثنایی برخوردار است، چراکه کشتیهای بسیار بسیار سنگین نیز میتوانند در این ناحیه پهلو بگیرند. درواقع ما از امتیاز چنین بندری که در حد استانداردهای جهانی است، برخورداریم، اما متاسفانه سرعت ما در توسعه بنادر پایین است و این بدان معنا نیست که دنیا منتظر ما میماند تا ما بتوانیم از اینگونه فرصتها استفاده کنیم. در یکی دو دهه اخیر که ما نتوانستیم آنطور که باید و شاید به بندر چابهار رسیدگی و توجه کنیم، پاکستان توانست بندر گوادر خود را به محلی تبدیل کند که مطمئنا رقابت را برای ما سخت میکند، درصورتی که مزیت طبیعی برای ما بوده است، اما زیرساختهایی که در بندر سایر کشورها چون عمان و پاکستان فراهم شده، این مزیت طبیعی ما را تحت تاثیر خود قرار میدهد. اگر ما بخواهیم از این مزیت طبیعی استفاده کنیم، باید سرعتمان را به چندینبرابر سرعت حال حاضر خودمان برسانیم.
به طور کلی نقش توسعه ترانزیتی در تجارت بینالملل چیست؟
اگر ما در چندسال اخیر که بالغ بر 400-300میلیارد دلار صرف صنایع سنگینی مثل خودروسازی، فولاد و ...( که آلایندگی و هزینه بالایی دارند) کردیم، این حجم پول را صرف ساخت بنادر، فرودگاهها، جاده، یا خطوط ریلی میکردیم، درآمدهایی که از محل ترانزیت به دست میآوردیم، صدهابرابر درآمدی بود که از این صنایع سنگین کسب میکنیم. اشتغالآفرینی نیز بسیار بیشتر بود و چون جزو چرخه جهانی قرار میگرفتیم، امنیت کشورمان نیز در مقابل بیگانگان ارتقا مییافت. درواقع، اگر ما میتوانستیم از موقعیت زمینی، دریایی، هوایی و ترانزیت خودمان بهموقع استفاده کنیم، هم امنیت بیشتری داشتیم و هم اینکه درآمد بیشتری به دست میآوردیم.
اشاره کردید که سرمایهگذاری در بخش خدمات کشور اشتغالزایی بیشتری بههمراه دارد. کمی در اینباره توضیح میدهید؟
در بخش خدمات هم میتوان تعداد بیشتری از مشاغل را ایجاد کرد و هم میتوان مشاغل ارزانتر و متنوعتری به وجود آورد. برای مثال اگر بخواهیم یک کارخانه فولاد تاسیس کنیم، برای ایجاد هر شغل باید حدود 700میلیون تومان هزینه کرد، اما در بخش خدمات مثل حملونقل، ترانزیت یا خدمات گمرکی میتوان مشاغل بسیار ارزانتری را تولید کرد. اقتصاد دنیا مبتنی بر تولید نیست، بلکه مبتنی بر خدمات است که خیلی مدرنتر از اقتصاد نوع اول است.