x
۰۷ / آذر / ۱۳۹۶ ۱۱:۲۲

مردان ثروتمند در دام سیاه یک زن خیابانی

مردان ثروتمند در دام سیاه یک زن خیابانی

زن میانسال که با کمک دختر و پسرش با ترفندی، صاحبان خودروهای مدل بالا را به خانه‌شان می‌کشاندند و با تهیه فیلم و عکس از آنها اخاذی می‌کردند، به دام افتادند. اعضای این باند خانوادگی مدعی هستند شگرد آدم ربایی و اخاذی هایشان را از فیلم‌ها یاد گرفته‌اند.

کد خبر: ۲۳۴۲۶۳
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، هفته گذشته مأموران پلیس در یکی از بزرگراه‌های غرب تهران با خودروی هیوندایی روبه‌رو شدند که حرکات مارپیچ داشت. داخل خودرو به غیر از راننده دو زن نیز بودند که یکی از زن‌ها با راننده درگیر بود و همین موضوع باعث شده بود که راننده میانسال تعادلش را از دست بدهد و خودرو به چپ و راست منحرف شود.

مأموران که به سرنشینان خودرو ظنین شده بودند دستور ایست دادند و پس از دقایقی تعقیب و گریز خودرو هیوندا را متوقف کردند. با توقف خودرو، راننده میانسال با عجله از خودرو پیاده شد و از مأموران کمک خواست. او گفت: ساعاتی پیش در یکی از خیابان‌های شمال شهر زن جوانی را دیدم که کنار خیابان به انتظار ماشین ایستاده بود. بعد هم او را که شهلا نام داشت سوار ماشینم کردم. در مسیر متوجه شدم که خانه‌اش در غرب تهران است و او را به خانه‌اش رساندم. شهلا برای قدردانی از اینکه او را به خانه‌اش رسانده بودم از من خواست به خانه‌اش بروم که ابتدا حاضرنشدم.اما وقتی با اصرارش روبه‌روشدم وارد خانه‌اش شدم. اما به محض ورود یک مرد جوان و زن میانسالی از داخل یکی از اتاق‌ها بیرون آمدند و من که برای یک لحظه شوکه شده بودم، متوجه نقشه شوم آنها شدم.به همین خاطر در یک لحظه بدون اینکه به آنها اجازه دهم فرصت عکس العملی داشته باشند از آنجا فرار کردم. اما زن جوان و زن میانسال که داخل خانه بودند به دنبالم آمدند و به زور سوار ماشینم شدند. آنها سعی داشتند مرا با تهدید و زور به خانه برگردانند که خوشبختانه شما متوجه ما شدید و آنها هم در ماشینم به دام افتادند.با توجه به اظهارات مرد میانسال، دو زن بازداشت شدند و پرونده‌ای در این خصوص در شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد و در بررسی‌ها مشخص شد دو زن، مادر و دختر هستند.

درحالی که تحقیقات تخصصی دراین باره از سوی بازپرس آرش سیفی ادامه داشت، یک مرد پورشه سوارهم که به دام زن‌ها افتاده بود با طرح شکایتی گفت: «آنها با ترفندی مرا به خانه‌شان کشاندند. اما به محض ورود آنها با تهدید دست و پای مرا بستند و شروع به گرفتن تصاویر مستهجن از من کردند. بعد از آن کارت عابربانکم و رمزش را گرفتند و هر دو زن از خانه خارج شدند. در حساب من 20 میلیون تومان پول بود که تمامی پول‌ها را سکه و طلا خریدند. بعد از خرید، آنها مرا آزاد کردند و با تهدید هشدار دادند اگر در این مورد حرفی به کسی بزنم یا شکایت کنم فیلم‌هایم را پخش خواهند کرد و آبرویم را خواهند برد. با این تهدیدها آنها مرا بعد از حدود 5 ساعت آزاد کردند. چند روزی از این ماجرا گذشت. ابتدا هراس داشتم که شکایت کنم. می‌ترسیدم برایم مشکل پیش بیاید و آنها فیلم و عکس‌هایم را در فضای مجازی منتشر کنند. اما درنهایت تصمیم گرفتم واقعیت را فاش کنم.

بدین‌ترتیب مرد پورشه سوار خیلی سریع مادر و دختر تبهکار را شناسایی کرد. در ادامه تحقیقات مشخص شد مرد جوانی که با شهلا و مادرش همکاری داشته و از مردان ثروتمند فیلم تهیه کرده و آنها را در خانه گروگان گرفته بود برادر شهلا است. همچنین مشخص شد طراح این آدم ربایی‌ها و اخاذی‌ها مادر 50 ساله شهلا و برادرش بوده‌اند که با همدستی این زن ازمالکان خودروهای گرانقیمت به همین شیوه و شگرد مبالغ زیادی اخاذی کرده‌اند. آنها با این تصور که راننده‌ها به خاطر حفظ آبرو و پخش نشدن فیلم‌ها و تصاویرشان در فضای مجازی شکایت نمی‌کنند، به تبهکاری‌هایشان ادامه می‌دادند.

اخاذی خانوادگی

شهلا، زن جوانی که اعتیاد شدید به ماده مخدر «گل» دارد و مدتی قبل از همسرش جدا شده دربازجویی‌ها جزئیات بیشتری از تبهکاری‌هایشان را فاش کرد.

چگونه فکراین نوع اخاذی به ذهنت رسید؟

این پیشنهاد را مادرم یک شب که داشتیم فیلم می‌دیدم مطرح کرد. البته ایده‌ای که مادرم داد سوژه فیلم بود و بازیگران فیلم به همین شیوه از مردان ثروتمند اخاذی می‌کردند. ما هم که به نظرمان شگرد خوبی آمد تصمیم گرفتیم خیلی زود پولدار شویم. چرا که پدرم سال ها قبل فوت کرده و من هم اعتیاد به «گل» دارم. ازدواجم هم ناموفق بود و همه این شرایط سخت باعث شد تا به فکر پولدار شدن بیفتم.

فکر می‌کردی دستگیر شوی؟

هرگز. کاری که ما می‌کردیم کاری نبود که شاکی بتواند از ما شکایت کند. ما همه راه‌های شکایت را برای مردان بسته بودیم.

چطوری؟

خیلی ساده، از آنها فیلم می‌گرفتیم و تهدیدشان می‌کردیم که اگر شکایت کنند فیلمشان را پخش می‌کنیم. به هرحال هیچ کسی دوست ندارد آبرویش برود.بخصوص اینکه متأهل باشی و ثروتمند و چند نفری هم در شهر بشناسندت و رویت حساب کنند. از اینها گذشته چون آنها با میل خودشان مرا سوار می‌کردند و به خانه‌ام می‌آمدند برای شکایت حرفی نمی‌توانستند بزنند.

اما شکایت کردند؟

فکر اینجایش را نکرده بودیم. واقعاً فکر نمی‌کردم که پلیس به این سرعت وارد عمل شود.

با پول‌ها چه می‌کردی؟

سکه و طلا می‌خریدیم، این شیوه را هم از فیلم یاد گرفته بودیم.ولی باورکنید حالا پشیمانیم. و...

نوبیتکس
ارسال نظرات
x