آغاز روزهای دشوار مرکل
در آلمان، همه چیز بهم ریخته است. درست در روزهایی که تصور می رفت آنگلا مرکل، بتواند با خیال راحت دور جدید صدراعظمی خود را شروع کند ، کارش با مشکل مواجه شده است.
حالا به قول آن جمله معروف در روابط بین الملل، «all options are on the table» ، همه گزینههای روی میز هستند؛ از تکشیل دولت اقلیت گرفته تا برگزاری مجدد انتخابات. در آلمان، مذاکرات برای تشکیل دولت ائتلافی به در بسته خورده و گویی باید آنگلا مرکل ، همسرش و دوستان او برای برگزاری مراسم «جشن خداحافظی» یا همان «goodbye party» برنامه ریزی کنند!
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، مرکل چیزی حدود 12 سال است که در ساختمان شماره یک قدرت در سرزمین ژرمن ها ، مستاجر است و حالا احزاب رقیب و حتی رفیق او، سعی دارند تا حکم تخلیه را بگیرند و «ماما آنگلا» را از قدرت کنار بزنند!
اوضاع نامطلوب برای آلمان با ثبات
همه افکار عمومی در جهان در یک دهه اخیر آلمان را با ثبات و پایداری اش می شناسند. کشوری در قلب اروپا که با مدیریتی پویا، غیر جنجالی و آرام به قدرت شماره یک قاره سبز تبدیل شد و حتی آنقدر قدرتمند شد که چند سال پیش قصد داشت ، یونان را بخرد! حالا اما دود سیاه از دودکش محل لابی ها و رایزنی ها در بوندس تاگ بلند شده و همه چیز بهم ریخته است. به صحبت های کریستیان لیندنر، رییس حزب لیبرال دمکراتهای آزاد توجه کنید: «نبود دولت ائتلافی، بهتر از تشکیل یک دولت ائتلافی بد است».
این جمله کوتاه به خوبی راز یک اختلاف بزرگ را برملا می کند. باید این حقیقت را پذیرفت که حتی نزدیکترین دوستان مرکل در احزاب ائتلافی از وجود او خسته شدهاند و برای آلمان، دنبال هوای تازهای هستند!
مشکلی بزرگ به نام آلترناتیو!
در انتخابات پارلمانی اخیر ،حزب «محافظهکار»، «راستگرا» و البته «تندرو» آلترناتیو برای آلمان برای نخستین بار وارد پارلمان شد و تمام معادلات و امکانات معمول تشکیل دولت را به هم ریخت. به عبارت دیگر، هفت حزبی شدن بوندس تاگ، کار را برای تشکیل دولت ائتلافی سخت کرده و سهم خواهی احزاب مختلف به شکل افسار گسیخته ای، گفتوگوها را به شکست کشانده است.
دلیل شکست مذاکرات
به نظر می رسد داستان اصلی شکست مذاکرات، همان قضیه «ماما مرکل» باشد؛ همان لقبی که مهاجران به خانم صدراعظم داده اند! او آنقدر از سیاست های مهاجرپذیری در اروپا دفاع کرد که حالا وقت پرداخت« صورت حساب سنگین» آن فرا رسیده است. احزابی مثل آلترناتیو حتی پیش از ورود به پارلمان، تکلیف خود را با دولت حاکم روشن کرده بودند. آلترناتیویست ها، عاشق طرح ها و پروژههای مهاجرستیزانه هستند. آنها دوست ندارند غریبهها و بهخصوص مسلمانان را در کشورشان ببینند و حتی در روز روشن به پناهنده ها و مهاجران، حمله می کنند.
در پنج سال اخیر، احزاب تندرو و دست راستی بدجور قدرت گرفتهاند و معلوم نیست در سال های آینده چه بر سر اروپا بیاورند. شاید باید منتظر روزهای سیاه تری باشیم؛ روزهایی که درست مثل آمریکای تحت رهبری دونالد ترامپ، مرزهای کشورهای اروپایی به روی مهاجران بسته شود.
تکلیف مرکل چه می شود!؟
در آلمان محدودیتی برای تداوم کار صدراعظم وجود ندارد و یک نفر میتواند چند دوره به طور متوالی این مقام را از آن خود کند. اما تا کنون هیچ صدراعظمی در آلمان ۱۶ سال در رأس قدرت نبوده است.حالا به نظر می رسد که مرکل در همان 12 سال صدراعظمی متوقف شده است.
در حال حاضر، پیچیدهترین مشکل درباره این موضع است؛ آیا پناهجویان سوری میتوانند اعضای خانواده خود را به آلمان بیاورند یا نه؟!
اگر رهبر حزب دموکرات آزاد در موضع خود تجدید نظر نکند و به روند مذاکرات برنگردد، مرکل مجبور خواهد شد که یک دولت اقلیت تشکیل بدهد یا انتخابات تازهای برگزار کند.
جالب اینجاست که حزب سبز اعتقاد دارد که جامعه پناهندگان در صورتی سریع تر جامعه بزرگ آلمان، ادغام می شود که خانوادگی در آلمان زندگی کنند. با این حال ، نظر حزب متبوع آنگلا مرکل، بهدلیل وجود حزب آلترناتیو نسبت به این نظریه، محتاطانه تر است.احزاب اصلی همچنین درباره سیستم مالیاتی، پناهندگی و سیاستهای زیستمحیطی اختلاف نظرهای جدی دارند.
شکافهای ایدئولوژیک، مانع از توافق این احزاب بر سر سیاستها در مورد صنعت انرژی آلمان شده است. حزب دموکرات آزاد از تعهد برای کاهش شدید وابستگی به انرژی زغال سنگ ناراضی است. این با اولویتهای زیستمحیطی سبزهای آلمان در مغایرت است.