سناریوی عربستان برای نفت ۲۰۰ دلاری
نگاهی به تاریخ ۴۵ ساله نفت نشان میدهد ریسکهای ژئوپلیتیک از جمله تحریم نفتی غرب توسط اعراب، جنگ ایران و عراق، جنگ خلیج فارس و... همواره موجب جهشهای ناگهانی قیمت نفت شدهاند.
اکنون نیز افزایش تنشها بین ایران و عربستان میتواند به سوخت جدیدی برای جهش قیمت طلای سیاه تبدیل شود. روزانه حدود ۱۹ میلیون بشکه نفت خام از تنگه هرمز عبور میکند که عرضه آن میتواند با افزایش تنشها میان تهران و ریاض متوقف شود؛ امری که به عقیده کارشناسان ممکن است بهای نفت را حتی تا ۲۰۰ دلار بر بشکه نیز برساند.
این روزها شاهد رشد شدید قیمت نفت و عبور آن از مرز ۶۴ دلار هستیم؛ رشدی که با اهرم ریسکهای ژئوپلیتیک رخ داده و درصورت تداوم میتواند نفت را به سطوح قیمتی بسیار بالاتری نیز سوق دهد. برخی سناریوها با درنظر گرفتن افزایش اختلافات بین ایران و عربستان و بسته شدن تنگه هرمز به دنبال آن، عبور نفت از مرز ۲۰۰ دلار را نیز محتمل دانستهاند. نگاهی به تاریخ ۴۵ ساله طلای سیاه نشان میدهد که هیچگاه نتوانسته نسبت به بحرانهای سیاسی و منطقهای بیتفاوت باشد. به گزارش دنیای اقتصاد، بنابر این در حال حاضر نیز برآوردها از رشد شدید قیمت نفت نمیتواند چندان از واقعیت به دور باشد. در واقع زمانی که بحران در کشورهای مصرفکننده رخ دهد، نگرانی از کاهش تقاضا قیمتها را به سمت پایین هل میدهد و هرگاه بحران در کشورهای تولیدکننده نفت اتفاق افتد، قیمت نفت از ترس کمبود عرضه رو به رشد میگذارد. نفت گاهی حتی پا را فراتر گذاشته و خود عامل وقوع درگیری و تقابلهای نظامی بوده است.
نفت ۲۰۰ دلاری در راه است؟
یکی از مهمترین عوامل رسیدن نفت به بیش از ۶۴ دلار بر بشکه نگرانی از درگیریهای ژئوپلیتیک است که عربستان در مرکز همه این ریسکها قرار دارد. از سویی افزایش اختلافات داخلی عربستان که در عزلها و دستگیریهای اخیر مقامات این کشور نمود یافته، موجب نگرانی از فروپاشی ساختار قدرت در این کشور و سقوط حکومت آلسعود شده و از سوی دیگر تهدیدها و ادعاهای عربستان نسبت به ایران، نگرانی از شروع جنگ دیگری در خاورمیانه را به دنبال داشته است. حمله موشکی حوثیهای یمن به خاک عربستان از سوی مقامات سعودی به ایران نسبت داده شده و از این رو احتمال افزایش درگیری بین دو کشور افزایش یافته است. هر دو این عوامل بر بهای نفت اثرگذر بوده است؛ چراکه تاریخ بارها نشان داده که نفت هیچ گاه نتوانسته به تحولات سیاسی بیتفاوت باشد. به خصوص تحولاتی که به کاهش عرضه یا تقاضای نفت در بازارهای جهانی بینجامد.
از این رو سایت خبری CNBC روز گذشته در تحلیلی نسبت به رسیدن بهای نفت به حدود ۲۰۰ دلار با تداوم درگیریها و بسته شدن تنگه هرمز خبر داد. به گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا، حدود ۱۹ میلیون بشکه یعنی معادل ۲۰ درصد از عرضه نفتی جهان از تنگه هرمز عبور میکند. این تنگه که بین ایران و عمان قرار گرفته است، کشورهای نفتخیز حاشیه خلیج فارس را به آبهای آزاد وصل میکند. با این حال تنگه هرمز در باریکترین قسمت حدود ۲۱ مایل (۷/ ۳۳ کیلومتر) عرض دارد، بنابراین در صورتی که آتش اختلافات بین ایران و عربستان افروخته شود، این آبراه حیاتی بهراحتی قابل مسدود شدن است. کاهش ۲۰درصدی عرضه جهانی نفت میتواند قیمت نفت را به محدوده ۲۰۰ دلار در هر بشکه برساند. آنطور که CNBC نوشته است، عبور و مرور نفتکشها از طریق این تنگه حتی بدون شلیک یک گلوله نیز میتواند متوقف شود؛ چراکه اگر شرکتهای بیمهکننده کشتیها احساس کنند که احتمال حمله به یک تانکر نفتی در منطقه وجود دارد پوشش بیمهای خود را لغو میکنند یا نرخ بیمه کشتیهای عبوری را بهشکل فوقالعادهای بالا خواهند برد. در این شرایط، کشتیداران ممکن است تصمیم بگیرند تا فروکش کردن تنشها، کشتیهای خود را از این مسیر عبور ندهند. تاثیر بسته شدن تنگه هرمز بر اقتصاد جهانی شدید و فوری خواهد بود. در این زمینه CNBC به بحران کانال سوئز در سال ۱۹۵۷ که موجب حذف ۱۰درصد از تولید نفت جهانی از بازار شد و آمریکا و اروپا را با رکود اقتصادی یک ساله مواجه کرد، اشاره میکند. وقوع چنین اتفاقی در تنگه هرمز در حال حاضر شاید مانند گذشته در اقتصاد کشورهای غربی اثرگذار نباشد، اما میتواند چین را با بحران جدی مواجه کند.تاثیر وقایع سیاسی بر نفت یا استفاده از نفت بهعنوان یک سلاح در تحولات سیاسی داستان بسیار طولانی دارد که قدمت آن حداقل به ۴۵ سال پیش میرسد.
جنگ یوم کیپور
شروع تاثیرگیری قیمت نفت از بحرانهای سیاسی به سال ۱۹۷۳ و جنگ بین اعراب و اسرائیل (جنگ یوم کیپور) بازمیگردد. یوم کیپور که موجب «اولین بحران نفتی» شد، جنگی است که در آن اولینبار کشورهای نفتخیز از نفت بهعنوان سلاحی برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود استفاده کردند. به این معنا که کشورهای عربی عضو اوپک برای تحت فشار قرار دادن غرب به دلیل حمایت این کشورها از اسرائیل درجنگ یومکیپور، فروش نفت به غرب را تحریم کردند. این موضوع باعث شد که قیمت نفت از ۳ دلار بر بشکه به حدود ۱۲ دلار افزایش یابد.تحریم نفتی غرب ازسوی اعراب تاثیرات مهمی بر سرنوشت دو طرف یعنی کشورهای مصرفکننده و تولیدکننده نفت گذاشت. این تحریم که منجر به قحطی بنزین در غرب و ایجاد شرایط اسفناکی در این کشورها به خصوص آمریکا شد، تغییر سیاست این کشورها را به دنبال داشت. بعد از اولین شوک نفتی، کشورهای واردکننده نفت دست به اقداماتی زدند که وابستگی خود به کشورهای خاورمیانه را کاهش دهند. اول اینکه آنها به کاهش مصرف انرژی و بهینهسازی سوخت بیش از قبل توجه کرده و از سویی به دنبال کشف منابع دیگر انرژی از جمله انرژی هستهای رفتند. آنها همچنین ارتقای تکنولوژی تولید را در دستور کار قراردادند بهطوریکه تولید نفت از ذخایر پیر آمریکا و ذخایر دریایی شمال اروپا مقرون به صرفه شد. به دنبال این اقدامات تولید نفت کشورهای غیرعضو اوپک افزایش یافت. آنها همچنین در سال ۱۹۷۴ به تاسیس آژانس بینالمللی انرژی با هدف حمایت از منافع کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی(OECD) اقدام کردند. ساخت انبارهای نفتی در این کشورها یکی از مهمترین دستورات آژانس بود تا آنها را در برابر شوکهای احتمالی مانند سال ۱۹۷۳ بیمه کند.
انقلاب و جنگ ایران و عراق
اما رشد قیمت نفت در فاصله سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۱ ادامه یافت و قیمتها حدودا دو برابر شد. یعنی از حدود ۱۵ دلار به بیش از ۳۵ دلار رسید. ایران محور اصلی رشد بهای نفت در این سال بود. از سویی به دنبال وقوع انقلاب اسلامی در ایران، تولید نفت کشور به شدت کاهش یافت و از سوی دیگر بعد از انقلاب نیز حمله عراق به ایران موجب شده بود که تولید و صادرات نفت دو کشور به شدت با خطر مواجه شود. به دنبال این وقایع تولید نفت ایران که پیش از انقلاب به حدود ۶ میلیون بشکه در روز رسیده بود، تا پایان جنگ تحمیلی در سطوح کمتر از ۵/ ۲ میلیون بشکه در روز باقی ماند. این در حالی است که تولید نفت عراق نیز به شدت تحت تاثیر جنگ قرار گرفت. تولید نفت این کشور نیز از حدود ۵/ ۳ میلیون بشکه در روز در ابتدای جنگ به کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه رسید. سپس این کشور تولید خود را در دوران جنگ به آرامی افزایش داد اما در پایان جنگ یعنی در سال ۱۹۸۸ تولید عراق حدود ۲ میلیون بشکه در روز بود که نسبت به توان تولید این کشور بسیار کمتر بود.با این حال رشد شدید قیمتها این بار به افت شدید تقاضا منجر شد و از سویی پیشرفت تکنولوژی تولید و افزایش تولید نفت کشورهای غیرعضو اوپک، موجب شد که رشد تولید قیمتها پایدار نباشد و با وجود کاهش تولید نفت از سوی دو عضو بزرگ اوپک، قیمتها در سراشیبی سقوط قرار بگیرد.
نفت سلاح نظامی عربستان
در حالی که کشورهای تولیدکننده نفت به شدت از افت قیمتها آسیب دیده بودند، عربستان به اقدامی دست زد که فشار بر بازار نفت را بیش از پیش کرد. این کشور که تا آن زمان نقش تولیدکننده نوسانی را به عهده داشت، در دسامبر ۱۹۸۵ اعلام کرد که دیگر حاضر نیست برای نجات بازار تولیدات خود را کاهش دهد و به دنبال حفظ سهم خود در بازار نفت است. با افزایش مازاد عرضه در بازار نفت، افت قیمتها شتاب بیشتری گرفت و در سال ۶۸۹۱به حدود ۱۴دلار بر بشکه رسید. برخی تحلیلگران بر این باورند که این اقدام عربستان با هماهنگی آمریکا دو هدف مهم را دنبال میکرد. این کشورها از سویی قصد داشتند با کاهش بیشتر قیمت نفت فشار بر ایران را که در جنگ با عراق بود، بیشتر کنند و موجب شکسته شدن مقاومت کشورمان شوند. از سویی نیز با این اقدام فشار بر شوروی که به شدت به درآمدهای نفتی وابسته بود را افزایش داد و زمینه فروپاشی این کشور را فراهم کنند. سقوط شوروی و تجزیه این کشور، این گمانهها را بیشتر تقویت میکند.
جنگ خلیج
جنگ خلیج بهعنوان یکی دیگر از وقایع سیاسی که بر بهای نفت اثرگذار بود در تاریخ ثبت شده است. صدام حسین، رئیسجمهور عراق به دلیل مشکلات مالی بعد از جنگ با ایران، خواهان حمایت مالی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بود. از سویی خواهان بخشیدن بخشی از طلب این کشورها بود و از سوی دیگر خواهان کاهش تولید آنها و افزایش قیمت نفت شده بود. با مقاومت این کشورها به خصوص کویت، در آگوست ۱۹۹۰ عراق به این کشور حمله کرد. این جنگ تا فوریه ۱۹۹۱ و تا زمان دخالت کشورهای غربی ادامه یافت. آسیب شدید چاههای نفتی کویت در طول جنگ، موجب شد که تولید نفت این کشور به شدت کاهش یابد. کویت پیش از جنگ حدود دو میلیون بشکه در روز نفت تولید میکرد و در طول جنگ تولیداتش به صفر رسید. تولید نفت این کشور تا سال ۱۹۹۴ به سطح پیش از جنگ بازنگشت. از سویی با شروع دور شدیدی از تحریمها علیه عراق از جمله برنامه نفت در برابر غذا، با نوسان شدید مواجه شد و تا پایان حکومت صدام حسین نتوانست به سطح قبل از جنگ بازگردد. جنگ خلیجفارس موجب شد که بهای نفت حدود۲۵ درصد رشد کند و از۱۸ دلار به۲۳ دلار برسد.
دومین جنگ خلیجفارس
مدت کوتاهی بعد از وقوع حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، آمریکا با هدف نابودی طالبان به افغانستان حمله کرد. بعد از آن نیز این کشور، عراق را به حمایت از گروههای تروریستی القاعده و طالبان متهم و به خاک این کشور حمله کرد و موجب وقوع جنگ دوم خلیج فارس شد. به دنبال آن تولید نفت عراق به شدت کاهش یافت و به صفر نزدیک شد. هرچند دولت جدید عراق در مدت کوتاهی اقدام به افزایش تولید این کشور کرد، با این حال حمله آمریکا دور جدیدی از رشد قیمت نفت در بازارهای جهانی را رقم زد. رشد قیمتی که تا سال ۲۰۰۸ و وقوع بحران اقتصاد جهانی ادامه یافت.رشد شدید تقاضا در اقتصادهای نوظهور در کنار کاهش عرضه به دلیل اعتصاب در ونزوئلا و کاهش تولید در نیجریه به دلیل مشکلات داخلی این کشور موجب شد که عرضه نفت از تقاضا پیشی گرفته و بهای نفت که در ژانویه ۲۰۰۸ به حدود ۹۶ دلار بر بشکه رسیده بود، در ژوئن سال ۲۰۰۸ به بیش از ۱۴۰ دلار بر بشکه برسد. در این میان درگیریهای دیگری چون، جنگ رژیم اسرائیل و لبنان در سال ۲۰۰۶ و افزایش تنشها بین رژیم اسرائیل و ایران در اوایل سال ۲۰۰۸ در رشد قیمت نفت بیتاثیر نبودند. با این حال وقوع بحران اقتصاد جهانی موجب شد در اواخر سال ۲۰۰۸ بهای نفت به کمتر از ۴۰ دلار بر بشکه برسد.
بهار عربی و تحریم نفتی ایران
رشد شدید تقاضا در اقتصادهای نوظهور اجازه نداد که افت قیمت نفت در سال ۲۰۰۸ ادامه دار شود و بهای نفت خیلی سریع در مسیر بازیابی قرار گرفت. در این میان وقوع بهار عربی در برخی کشورهای تولیدکننده نفت و تحریم نفتی ایران به سرعت رشد بهای نفت افزود. وقوع بهار عربی موجب شد که عرضه جهانی نفت تا حدودی کاهش یابد. بهطور مثال تولید نفت لیبی که در دولت معمر قذافی یعنی تا ژانویه سال ۲۰۱۱ حدود ۶۲/ ۱ میلیون بشکه در روز بود به دنبال بهار عربی در میانههای این سال به صفر رسید. هرچند دولت جدید به سرعت تولیدات خود را افزایش داد، اما تولید نفت این کشور هیچگاه به سطح پیش از بهار عربی نرسید. تولید نفت لیبی اوایل سال ۲۰۱۲ به حدود ۴/ ۱ میلیون بشکه در روز رسید و تا میانههای سال ۲۰۱۳ در همین سطح به تولید ادامه داد. تولید نفت سوریه نیز در این سالها به دنبال افزایش تنشهای داخلی از حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز به کمتر از ۵۰ هزار بشکه رسید. همزمان با کاهش تولید نفت در لیبی، آمریکا و اتحادیه اروپا در میانههای سال ۲۰۱۱ تحریمهای شدیدی را علیه ایران اعمال کردند که به کاهش تولید نفت کشورمان منجر شد. تولید نفت ایران به دلیل توقف خرید کشورهای اروپایی، کاهش واردات کشورهای آسیایی و مشکلات نقل و انتقال پولی از ژانویه ۲۰۱۲ شروع به کاهش کرد و از حدود ۷/ ۳ میلیون بشکه در روز در پایان این سال به حدود ۷/ ۲ میلیون بشکه در روز رسید. این عوامل در کنار هم بهای نفت را در سال ۲۰۱۱ به بیش از ۱۰۰ دلار بر بشکه رساند.
ظهور داعش
هرچند کاهش تولید نفت ایران و لیبی از بخش مهمی از عرضه جهانی نفت کاسته بود، با این حال رشد شدید تولید نفت در آمریکا با وقوع انقلاب شیل و کاهش رشد تقاضا به دلیل ضعف اقتصادی در چین موجب شد که عرضه جهانی نفت از تقاضا پیشی بگیرد. با این حال ریسکهای ژئوپلیتیک مانع از افت قیمت نفت میشد. ماجرا به ظهور پدیدهای به نام داعش در سال ۲۰۱۳ باز میگشت. نگرانی از کاهش تولید نفت عراق به دنبال گسترش فعالیت این گروهک تروریستی موجب شد افت قیمت نفت به دلیل شکل گرفتن مازاد عرضه در بازار نفت، با تاخیر مواجه شود. با این حال حتمی شدن این موضوع که داعش نمیتواند تولید نفت عراق را کاهش دهد، موجب شد که بهای نفت در سال ۲۰۱۴ رو به کاهش بگذارد. سیاست حفظ سهم بازار از سوی عربستان و مخالفت این کشور با کاهش تولید اوپک موجب شد بهای نفت در پایان سال ۲۰۱۴ به حدود ۵۰ دلار بر بشکه برسد. داستان نفت و سیاست در طول ۴۵ سال گذشته نشان از تاثیر دوجانبه آنها بر هم دارند. از این رو شاید احتمال نفت ۲۰۰ دلاری که در گزارش CNBC مطرح میشود چندان دور از واقعیت هم نباشد چراکه تاریخ نشان میدهد ریسکهای ژئوپلیتیک همواره توان ایجاد نوسانهای شدید در بازار نفت را دارند .