نحوه استعفای حریری، گویای همهچیز است
صحنه سیاسی لبنان با استعفای ناگهانی هفته گذشته سعد حریری یکباره دگرگون شد. کشوری که بعد از دوسالونیم بحران و درگیری ناشی از بیدولتی، با توافق نانوشته حزبالله و گروههای سیاسی دیگر این کشور، با انتخاب حریری به نخستوزیری، کمکم به سمت آرامش میرفت.
اما ازآنجاکه صحنه سیاسی لبنان بهصورت مزمن به صحنه رقابت ایران و عربستان بدل شده، ریاض حریری را قربانی نزاع منطقهای جاری کرد. اگرچه هنوز زمان لازم است تا جزئیات بیشتری از دلایل این استعفا مشخص شود. تحلیلگر روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در مطلبی نوشته این استعفا در حالی انجام گرفته که حریری در فرودگاه ریاض با محاصره نیروهای پلیس مواجه شده و او مجبور به این استعفا شده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، این استعفا بر حسب اتفاق یا برنامهریزی، یک روز بعد از ملاقات دیپلماتیک بین علیاکبر ولایتی و سعد حریری در بیروت، از ریاض اعلام شد. اگرچه زمان، مکان و نحوه اعلام استعفا سؤالبرانگیز بود اما آنچه بعد از این در لبنان به وقوع خواهد پیوست، بیشتر نگرانکننده است. چینش سیاسی جدید و دخالت کشورهای دیگر و آنچه در این کشور در جریان این رقابتها به وقوع خواهد پیوست، بهانه گفتوگویم با محمد ایرانی، مدیرکل خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه است.
آنچه در سوریه میگذرد، بهویژه موفقیتهایی که به نیروهای ایرانی منتسب میشود، چقدر در سیاستهای ضدایرانی عربستان در منطقه تأثیر میگذارد؟
بههرصورت عربستان سعودی از ابتدای بحران در جبهه مقابل سوریه، روسیه و جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته و فراموش نکنیم در شورای همکاری خلیج فارس به اتفاق قطر از تندترین جریانات مسلح معارضه از جمله جبههالنصره حمایت مالی و تسلیحاتی گسترده کردهاند. اهداف آنها نیز با آنچه جمهوری اسلامی ایران در منطقه دنبال میکرده و میکند کاملا در تعارض قرار دارد؛ بهطور مثال آینده سوریه، سرنوشت آقای بشار اسد و موضوعات مختلف مربوط به بحران یمن شاخص این سیاستهای متفاوت دو کشور است. بنابراین خیلی دور نیست اگر در ارزیابی خود نسبت به تقابل دو رقیب منطقهای به این جمعبندی برسیم که عربستان از سایر ابزارهای منطقهای خود برای جلوگیری از نفوذ ایران استفاده کرده ولی نتوانسته توفیقی داشته باشد. البته براساس اطلاعات موجود، سعودیها در خارج از منطقه و در دیدار با سایر مقامات بینالمللی در اروپا و ایالاتمتحده حتی با سران آفریقا و آسیا، سیاست تخریب را در پیش گرفته و بهطور هماهنگ نقطه عطف مذاکرات خود را درباره مسائل منطقه (ایرانهراسی) و القای دخالت جمهوری اسلامی ایران در امور کشورهای همسایه و شیعههراسی قرار دادهاند و البته هزینههای مالی زیادی نیز برای تأثیر بر افکار عمومی و رسانههای بینالمللی در همین راستا متحمل شدهاند.
در جدیدترین اتفاق، شنیده شده سعد حریری نخستوزیر لبنان، در ملاقات با آقای ولایتی بعد از دریافت پیام منفی ایران درباره یمن به عربستان رفته و استعفا داده؛ بدین ترتیب عملا صحنه سیاسی لبنان با بیدولتی مواجه شده و نگرانی از وضعیت آینده این کشور رو به افزایش است. شما این نگرانیها را جدی میدانید؟
درباره بحث استعفای ایشان و ارتباط آن با موضوع یمن من اطلاعی ندارم و شواهد نشان میدهد که این خبر یا تحلیل صحیح نیست اما اینکه نگرانیهایی برای آینده لبنان وجود داشته باشد، در یک نگاه کلی باید گفت هرگونه اقدامی که موجب شود ثبات و آرامش در این کشور بههم بریزد، زمینههای بروز ناامنی را افزایش میدهد و احتمالا برخی بیگانهها مثل رژیم صهیونیستی از این فرصت سوءاستفاده میکنند. بنابراین جا دارد تا حدودی این نگرانی را جدی بدانیم اما تجربه چند سال گذشته نشان داد که صحنه سیاسی لبنان مشحون از این ناملایمات بوده و ایام ثبات و استقرار مداوم در آن، کمتر از ایام اختلاف بوده ولی پس از مدتی این کشور از این بحرانهای داخلی عبور کرده؛ مثلا چندی نمیگذرد که بحرانِ حدود دو سال بدون رئیسجمهوری را تجربه و پشتسر گذاشتهاند.
بنابراین این ظرفیت نیز نزد گروهها و احزاب سیاسی و مردم لبنان وجود دارد که بر این مشکلات فائق آیند؛ منتها شرط آن دخالتنکردن طرفهای خارجی از جمله اسرائیل است.
دستگاه دیپلماسی ایران به ادعاهای آقای حریری واکنش نشان داد اما غیر از این واکنش آیا دستگاه دیپلماسی وارد رایزنیها و مشورتهایی برای ساماندهی به وضعیت لبنان شده یا نه؟ مثلا تماسی بین آقای ظریف و آقای باسیل یا رایزنی با آقای میشل عون؟
ما این وضعیت را یک وضعیت کاملا لبنانی میدانیم و معتقدیم هیچ طرفی نباید در آن دخالت داشته باشد بلکه معتقدیم خود لبنانیها و آقای رئیسجمهور و رئیس مجلس میتوانند بر این مشکل فائق بیایند اما درعینحال رایزنی و مشورت امر پسندیدهای است. لبنان نباید به سمت بیثباتی و حضور مجدد تروریستها برود. در یک اقدام منطقهای و در راستای منافع مردم لبنان نهتنها با این کشور بلکه با سایر کشورهای مهم منطقهای و بینالمللی تبادلنظر و رایزنی درباره موضوعات لبنان میتواند به ادامه ثبات در این کشور کمک کند.
استعفای حریری درحالیکه آقای ولایتی در این کشور بود و یک روز قبل با او رایزنی کردهبود، برخی انتقادها را نسبت به ریسک دستگاه دیپلماسی برانگیخت. برخی معتقد بودند این اتفاق باید از سوی وزارت خارجه بهویژه سفارت ما در لبنان پیشبینی میشد و چنین ملاقاتی نباید انجام میشد. اگر دستگاه دیپلماسی این نقد را میپذیرد، میتوان بهعنوان یک ایراد از آن یاد کرد که موجب واکنش نسبت به سفیر شود، اما اگر وزارت خارجه این نقد را نمیپذیرد، یعنی این ملاقات موجب این استعفا شده و بار جدیدی از تنش منطقهای بین ایران و عربستان را برانگیخته است.
همه شواهد نشان میدهد که این امر قابل پیشبینی نبوده، حتی خود شخص سعد حریری نیز از آن بیاطلاع بوده است. به چند دلیل این را عرض میکنم؛ اولا اعلام این استعفا از مرکز و پایتخت یک کشور دیگر، بلافاصله پس از سفر دوم وی سؤالبرانگیز و غیرطبیعی است. این استعفا میتوانست در داخل کشور پس از بازگشت اعلام شود.
به نظر من وقتی این استعفا از ریاض اعلام میشود، خودبهخود گویای بسیاری از حقایق است که نیازی به تفسیر و تحلیل ندارد و حتما میزان استقلال ایشان را در یک تصمیمگیری مهم ملی نشان میدهد. دوم اینکه این اقدام تعجب همه طیفهای لبنانی را موجب شده، حتی همپیمانان ایشان در دولت لبنان و دوستان ایشان در جریان المستقبل را که عموما اطلاعی از قبل نسبت به این استعفا نداشتهاند، دچار ابهام کرده است. سوم اینکه ایشان قبل از سفر به ریاض در دیدار با طرف ایرانی کاملا مثبت و طبیعی برخورد و نسبت به پیگیری برخی امور در آینده بحث کرده که از نظر ما بیانگر ماندگاری وی و از نظر ایشان بیانگر عدم احتمال کنارهگیری است.
به نظر شما آینده لبنان چه میشود؟ به نظر شما کدام گروه جای خالی پست نخستوزیری را در این کشور پر میکند؟
بهلحاظ فضای امنیتی، هر لحظه این امکان وجود دارد که تحرکاتی در داخل کشور از سوی برخی افراد و گروهها یا حمله رژیم صهیونیستی به وجود آید، اما بهلحاظ سیاسی و حقوقی راهکارهایی در منشور ملی لبنان پیشبینی شده است. بههرحال آقای رئیسجمهور همواره رئیس قوه مجریه و رئیس شورای وزیران یا همان کابینه است و همواره جلسات دولت با حضور و ریاست ایشان تشکیل میشود.
درعینحال در صورتی که رئیسجمهور استعفای آقای حریری را بپذیرد، لاجرم پس از مشورت با نمایندگان پارلمان، فرد دیگری از اهل سنت که بیشترین طرفدار را داشته باشد، از سوی ایشان مسئول تشکیل کابینه خواهد شد. تا آن زمان کابینه فعلی تحت عنوان کابینه رتقوفتق امور کار را ادامه خواهد داد. درعینحال چنانچه این مهم به تأخیر افتد و به درازا بکشد، با نزدیکشدن انتخابات پارلمان در مارس آینده، فراق سیاسی شرایط جدیدی را به این کشور تحمیل خواهد کرد.