سکان پولی آمریکا در دست جمهوریخواهان
جروم پاول در صورت تایید سنا، شانزدهمین رئیس فدرال رزرو آمریکا خواهد شد.
وی با نزدیک شدن به پایان دوره چهارساله ریاست همکار خود، جنت یلن، در روز ۳ فوریه سال آتی میلادی (۱۴ بهمن سالجاری شمسی)، ریاست مهمترین بانک مرکزی دنیا را بر عهده خواهد گرفت. دونالد ترامپ ساعت ۲۲:۴۵ دقیقه پنجشنبه (به وقت تهران) در «رز-گاردن» کاخ سفید، نام پاول را از میان سبد گزینههای ملون خود بیرون کشید و تنها به قدردانی از یلن اکتفا کرد. ترامپ در سخنرانی خود، جروم پاول را مردی خردمند، باهوش، مسوولیتپذیر و قدرتمند خطاب کرد که قادر است اقتصاد آمریکا را در مواجهه با چالشهای احتمالی به خوبی هدایت کند. به گزارش دنیای اقتصاد، کاندیدای منتخب رئیسجمهوری طبق روال قانونی برای اخذ رای اعتماد به کمیته بانکی سنا معرفی میشود و در صورت کسب اکثریت آرا به سمت جدید خود منصوب خواهد شد. جروم پاول که پیش از این نیز برای جلوس بر کرسی هیاتمدیره فدرال رزرو در سال ۲۰۱۴ از سنای صد و سیزدهم رای اعتماد گرفته بود، به نظر مشکلی از این جهت در سنای جدید نداشته باشد.
سکوت موقتی بازارها
معرفی نامزد نهایی ترامپ برای تصدی کرسی ریاست فدرال رزرو، از بیحسی موقت بازارهای جهانی حکایت داشت. شاخص دلار پس از آنکه جروم پاول بهعنوان نامزد اصلی ترامپ معرفی شد، اندکی تقویت شد و اونس طلا نیز افت کرد. این تغییرات اندک، نشان از دو سناریو برای آینده بازار جهانی دارد. یک سناریو بازار را شوکزده میداند و ساعات آینده را با تصمیمگیری منطقیتری پیشبینی میکند. سناریو دیگر، ضمن اشاره به شباهت زیاد آینده پولی آمریکا در نسخه یلن و ورژن پاول، استعداد شایان توجهی برای تغییر در بازار در نظر نمیگیرد. شاخص دلار روز جمعه در ۷۰/۹۴ واحد باز شده بود و تا ساعت ۱۷ عصر بین اعداد ۶۵/۹۴ و ۹۵/۹۴ واحدی نوسان میکرد. اونس طلا نیز صبح دیروز در قیمت ۱۲۷۶ دلاری باز شده بود و تا ۱۹عصر به زیر قیمت ۱۲۷۰ دلاری رسید. بازار جهانی دیر یا زود واکنش بیشترخود را به انتخاب پاول بروز خواهد داد. کارشناسان در انتظار تغییر در روند بازار جمعه به سود دلار و به ضرر اونس طلا بودند که با توجه به ریاست پاول، محتمل به نظر میرسد.
پاول، برنده سناریو «کبوتر» و «باز»
برای شناخت بهتر نسبت به تبار سیاسی و اقتصادی جروم پاول و همچنین ارزیابی دلایل کنار گذاشته شدن جنت یلن بر خلاف سنت ۲ دورهای شدن روسای فدرال رزرو در چند دهه اخیر، پرداخت مختصر به نظریه بازی «کبوتر و باز» که دونالد ترامپ با گزینههای رنگارنگش روی آسمان فدرال رزرو اکران کرده بود، حیاتی است. نظریه کبوتر و باز توسط مینارد اسمیت بهمنظور شناسایی استراتژی درست و ایجاد تعادل، ابداع شده بود. دنیای سیاست پولی و اقتصادی جولانگاه پرندگانی است که دو شیوه برخورد ممکن دارند، این پرندگان یا مثل باز عمل میکنند (تهاجمی، آسیبرسان بهمنظور نیل به هدف و همیشه آماده حمله برای کسب غذا) یا مثل کبوتر (همیشه آرام و محتاط و صبور برای نیل به هدف). زمانی که این دو دسته در بازار به یکدیگر برخورد میکنند چهار حالت متفاوت امکان بروز مییابند. حالت اول، برخورد دو باز یا دو دسته باز، با یکدیگر است. در این حالت هر دو دسته با صدمات (هزینهها) شدیدی که برای یکدیگر پدید میآورند، فارغ از نتیجه تقسیم غذا (سود)، همگی بازنده محسوب میشوند. حالت دیگر تصادم دو دسته از کبوترها بر فراز هدفی مشترک است.
در یورش کبوترها برای دستیابی به غذا، رفتار محتاطانه و صبورانه این جمعیت، به تقسیم سود منتهی خواهد شد، یعنی هر دوی کبوترها به یک اندازه از این غائله منفعت کسب میکنند. حالت سوم، برخورد یک کبوتر با یک باز یا مواجهه یک دسته از کبوترها با یک دسته از بازها است. در این حالت همانطور که از رفتارشناسی این دو جناح مشخص است، کبوترها عرصه را به بازها میسپارند و برنده این رقابت قطعا بازها خواهند بود. در سه حالت ابتدایی، فرض بر نبود مشاهدهگر یا همان سیستم نظارت بیرونی استوار بود. حالت چهارم مشاهدهگران را نیز درگیر بازی کبوترها و بازها میکند. روفوس جانستون، مشاهدهگران را به نظریه اسمیت افزود تا نگاشت نتایج این نظریه به وضعیت واقع در جامعه از تعمیمپذیری بیشتری برخوردار شود. تماشاچی با مشاهده پیشین خود میتواند به موقع از سیاست بازی استفاده کند و به موقع به کبوتری تبدیل شود که صحنه را به حریف تسلیم میکند.
وجود مشاهدهگران، به نظر بازی را آسان و کمهزینه میکند اما نتایج مطالعات از وخامت اوضاع در حالت وجود مشاهدهگر، با درگیری بازها با هر دو دسته خودی و غیرخودی حکایت دارد. بنابراین وجود مشاهدهگران تنها مساله را پیچیدهتر میکند. بهمنظور بسط این نظریه به سیاست پولی، سالهای متمادی است که دو جبهه پولی در دنیا به نام این دو پرنده به وجود آمده است. جبهه اول، کبوترها، به تحرک بیشتر در جهت زمینهسازی برای رشد اقتصادی و کاهش بیکاری، معتقدند. گرایش آنها به احتیاط در تغییر سیاستهای ناگهانی، افزایش تورم کنترلپذیر، کاهش نرخ بهره بانکی و ایجاد پهنه باند بیشتر برای هواپیمای اقتصادی، لقب کبوتر را برایشان به همراه آورده است. در مقابل این جناح، دستهای قرار دارند که علاقه زیادی به منقبض کردن جریان اقتصادی، کنترل تورم، افزایش نرخ بهره و باریک اما روان کردن پهنه باند پرواز اقتصاد دارند.
این دسته به علت اعمال سیاستهای سختگیرانه به بازها تشبیه شدهاند. نظریه بازی ضمن تلفیق علم اقتصاد و ریاضیات، بهترین نحوه اعمال استراتژی را در بسته پیشنهادی خود ارائه کرده است. بهترین استراتژی برای دستیابی به هدف، از مخلوط کبوتر و باز تولید میشود، به این شکل که نتیجه بهینه در دوسوم مواقع رفتار کبوتری و در یکسوم مواقع استفاده از شیوه بازها است. بنابراین ایستادن نزدیک به میانه میدان احتمال موفقیت را بالا میبرد. فدرال رزرو آمریکا در حال حاضر از اکثریت کبوتری برخوردار است؛ بنابراین ریاست یک میانهرو، تغییری در بهینگی نسبت کبوتر به باز ایجاد نخواهد کرد. تنها در صورتی اوضاع رو به وخامت خواهد رفت که ترامپ کرسیهای خالی هیاتمدیره فدرالرزرو را به وسیله بازها پر کند.
میدانداری پاول
جروم پاول همانطور که در گزارشهای قبلی نیز به آن اشاره شده بود، میل شدیدی به میانداری از خود بروز داده است. او در چالش نرخ بهره، نه مانند جان تیلور افراطی است و نه اعتقادی به پایین ماندن نرخ بهره دارد. پاول در صحنه سیاست پولی و اقتصادی همواره نظرات میانهرویی داشته است و کمتر پیش آمده به مخالفت شدید یا همگرایی کامل با یک جناح بپردازد. وی در زمینه محدودسازی گستره عملیات پولی بینبانکی و عمومی فدرال رزرو که خواسته ترامپ و جناح بازها است نیز ضمن اعلام موافقت با اعمال برخی محدودیتها، سایر محدودیتها را غیرضروری خطاب کرد.
«دفتر ملی پژوهش اقتصادی» آمریکا که از اثرگذارترین پژوهشکدههای اقتصادی دنیا است، دو مولفه مهم در نحوه انتخاب رئیس فدرال رزرو را معرفی کرده است. این دو مولفه به سابقه اجرایی و اجتناب از سپردن این سمت به گزینه نامطمئن، مربوط هستند. هر دو این مولفهها را میتوان به وضوح در گزینه نهایی ترامپ مشاهده کرد. پاول سالها سابقه اجرایی در والاستریت، خزانهداری و فدرال رزرو داشته است. وی در میان ۵ گزینه ترامپ در خط میانی قرار داشت و انتخاب او میتواند نگرانیهای هر دو جناح را در به قدرت رسیدن جناح رقیب کاهش دهد. هرچند برخی کارشناسان اقتصادی، آینده بدون نگرانی را با جنت یلن میدیدند اما پاول به نسبت کوین وارش و جان تیلور، گزینهای است که اضطراب آتیه را برای شرایط اقتصادی پایین نگه میدارد.
دکور سوابق رئیس جدید
جروم اچ.پاول ۶۴ ساله، جمهوریخواه و دانشآموخته رشته علوم سیاسی دانشگاه پرینستون است. وی مدرک جیدی (حقوق) خود را نیز در سال ۱۹۷۹ میلادی از دانشکده حقوق جورجتاون دریافت کرد، اما مدرک پیاچدی در کارنامه علمی خود ندارد. پاول سالها در شرکتهای سرمایهگذاری بانکی مانند «دیلون» و «کارتیل» در ردههای مدیریتی فعالیت کرده است.
او سابقه حضور در وزارت خزانهداری آمریکا را نیز در رزومه خود دارد. جورج بوش پدر در سال ۱۹۹۲ او را برای فعالیت در سطوح بالای خزانهداری آمریکا به کنگره معرفی کرد. وی با کسب رای اعتماد، در خزانهداری مشغول به کار شد. در سال ۲۰۱۲ و به دنبال تلاش پاول در جهت افزایش سقف بدهی دولتی، باراک اوباما او را در سال ۲۰۱۲ برای عضویت در هیات سیاستگذاران فدرالرزرو معرفی کرد. اقدام اوباما که یک نامزد از حزب رقیب برای عضویت در این هیات معرفی کرده بود، از سال ۱۹۸۸ بیسابقه بود. پاول نهایتا توانست اعتماد کمیته بانکی سنا را کسب کند و از سال ۲۰۱۲ تاکنون در فدرال رزرو مشغول به سیاستگذاری است.
پاول در ژوئن سال ۲۰۱۴ برای حفظ کرسی خود به مدت ۱۴ سال، ازسوی اوباما به کمیته بانکی سنا معرفی شد و توانست با کسب ۶۷ رای موافق و ۲۴ رای مخالف، حضور خود را در هیات سیاستگذاری بانکی تا سال ۲۰۲۸ میلادی تضمین کند. جروم پاول در ماههای آخر دوره ۴ساله جنت یلن، یکی از نامزدهای اصلی ترامپ لقب گرفت و بالاخره پنجشنبه شب بهعنوان کاندیدای اصلی رئیسجمهور انتخاب شد. کمیته بانکی سنا پس از انجام بررسیهای لازم، پاول را به سنجش اعضای سنا میسپارد. با توجه به گذشته معتدل سیاسی-اقتصادی پاول و سابقه میانحزبی او (البته با چرخش واضح به سمت جمهوریخواهان) میتوان وی را شانزدهمین رئیس فدرال رزرو نامید. پاول در سال ۲۰۱۴ از سد سنایی با اکثریت دموکرات گذشته بود؛ بنابرین رای سنای کنونی با اکثریت جمهوریخواه برای او مشکلی به وجود نخواهد آورد.
تصویر آینده اقتصادی با پاول
آینده اقتصادی آمریکا با ریاست جروم پاول بر فدرال رزرو، به عقیده عموم اقتصاددانان، تفاوت محسوسی با روند کنونی نخواهد داشت. پاول میانهرو که از سال ۲۰۱۲ میلادی تحت ریاست بن برنانکی و جنت یلن در شورای سیاستگذاری فدرال رزرو فعالیت کرده، مخالفت محسوسی با سیاستهای سالهای اخیر بروز نداده است و همه شواهد از ادامه روند تدریجی و محتاطانه سیاستهای پولی در آمریکا حکایت دارند. طبق پیشینه نظرات پاول، به نظر میرسد، ریاست او سیاست افزایشی نامحسوس نرخ بهره دوره یلن و همچنین طرح کاهش ترازنامه اوراق بهادار را ادامه دهد. او نسبت به همحزبیهایش، ذهن بازتری نسبت به مقرراتزدایی فدرال رزرو دارد و رویکرد دلخواه این حزب درخصوص اعمال محدودیت بر اعمال سیاستهای پولی را با احتیاط بیشتری پیگیری خواهد کرد.
در نظر بسیاری از کارشناسان اقتصاد سیاسی، پاول نسبت به یلن، تفاوت چندانی در آینده فدرال رزرو ایجاد نخواهد کرد. بازارهای جهانی نسبت به تغییر رئیس فدرال رزرو، تغییر محسوسی نشان ندادند چراکه پیشبینیها بنا بر شباهت سیاست پولی یلن و پاول از عدم تغییر محسوس بلندمدت (بیش از یک سال) حکایت داشتند. اما برگ برندهای که پاول را به عنوان گزینه مناسبتر برای شکستن سنت ریاست ۲دورهای چند دهه اخیر (که گریبان یلن را گرفته) تبدیل کرده، به کدام ویژگی او مربوط است؟ پاسخ به این پرسش نیاز به تشخیص تمایزهای سابقه اقتصادی پاول و یلن دارد. جروم پاول سابقه فعالیت در والاستریت و بازار سرمایه را یدک میکشد، این ویژگی او را به گزینه مطلوبی برای جامعه سرمایهداری آمریکا تبدیل کرده است. بلومبرگ به نقل از نیویورکتایمز در گزارشی سرمایه خالص پاول را در حدود ۱۱۲ میلیون دلار گزارش کرده است.
تخصص او در بازارها، یکی از جنبههایی است که ترامپ تکیه زیادی بر آن دارد؛ چراکه نگرانی از تضعیف بازار سهام با توجه به انقباضی که فدرال رزرو با قدرت دنبال میکند، به یکی از انتقادات سرمایهداران حامی ترامپ در این روزها تبدیل شده است. ویژگی دیگری که پاول را به یک قدمی ریاست فدرال رزرو رسانده، به عضویت او در حزب جمهوریخواه مربوط است. جمهوریخواهان مخالفت شدیدی با ابقای یلن بروز داده بودند و برخی از آنان طی نامه رسمی، خواهان تعیین رئیس جدیدی برای فدرال رزرو شده بودند. پاول از انتقادات حزبی به ترامپ نیز خواهد کاست. جنبه سومی که جروم پاول را نامزد نهایی اثرگذارترین بانک مرکزی دنیا کرد، لابی قدرتمند او میان دموکراتهای معتدل است. از طرفی سابقه یلن نیز عامل مهمی برای بررسی چرایی عبور ترامپ از او به سمت پاول است.