مافیا در انتشار کمکدرسیها
گذر هر دانشآموز حتما به یکی از مراکز کتابفروشی افتاده و به قصد خرید کتاب کمکدرسی وارد یکی از آنها شده و از زبان فروشنده شنیده که «این کتاب بهحدی کامل و جامع است که دیگر نیازی به خواندن کتابدرسی ندارید. بهتر است از این کتابها بخوانید تا وقتتان را با خواندن کتاب هدر دهید. مطالب عنوانشده عین کتابدرسی است و...»
تقریبا این جملات هر دانشآموزی را ترغیب به خریدن یک کتاب کمکدرسی میکند. این تمام آن چیزی است که دانشآموز از یک کتاب کمکدرسی میخواهد؛ این کتابها باید او را از خواندن کتابدرسی بینیاز کنند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، هرچند هرساله به چاپ کتابهای درسی خرده گرفته میشود، به اعتقاد کارشناسان عدمچاپ کتابهای درسی نو میتواند هرساله حدود 900میلیارد تومان صرفهجویی اقتصادی در پی داشته باشد، اما در هر صورت آنها بخشی از نظام آموزشی کشور هستند. در مورد کتابهای کمکدرسی به این صراحت نمیتوان اظهارنظر کرد، زیرا اغلب این کتابها چاپ انتشارات وابسته به آموزشوپرورش نبوده و متعلق به انتشارات خصوصی هستند. آمار نشر کتاب نشان میدهد در شهریور۹۶، تعداد هفتهزار و ۹۴۱ عنوان کتاب منتشر شده که در مقایسه با ششهزار و ۷۳۰ عنوان کتاب در دوره زمانی مشابه سال گذشته، ۱۸درصد افزایش داشته و میانگین شمارگان با افزایش ۱۶درصدی روبهرو شده است. از مجموع هفتهزار و ۹۴۱ عنوان کتاب منتشرشده در شهریور سال جاری، کتابهای کمکدرسی از سایر کتابها سبقت گرفته و با هزار و ۳۶۴ عنوان، یعنی بیش از ۱۷درصد کل کتابها، پیشتاز است. اگر نگاهی به میزان شمارگان و تیراژ کتابهای منتشرشده در طول سال بیندازیم، آنگاه مفهوم میزان 17درصد از کل کتابها برایمان ملموستر میشود. این میزان کتاب قطعا طرفداران و خریداران متعددی در شهرهای مختلف دارند. خریداران این کتابهای کمکدرسی دانشآموزان در مقاطع سنی مختلف بوده و اغلب آنها نیز بهخواست خود بهدنبال خرید این کتابها نیستند، بلکه کتابهای کمکدرسی اغلب از سوی معلمان پیشنهاد میشوند و در اکثر مواقع وجود این کتابها برای دانشآموزان لازم و ضروری است، زیرا تمرین دروس از طریق آنها انجام و فرایند تدریس از طریق کتابهای کمکدرسی کامل میشود. بنابراین در نهایت خانوادهها بهاجبار به خرید این کتابها رو میآورند و هزینه بسیار زیادی برای خریدشان به آنها تحمیل میشود. رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی درباره تبلیغ کتابهای کمکدرسی غیراستاندارد به صداوسیما هشدار داد و از سوی دیگر بهدلیل اجازه چاپ این کتابها از وزارت ارشاد گلایه کرد. حجتالاسلام محیالدین بهرامی افزود: «کتابهای کمکآموزشی غیراستاندارد در فرایند یاددهی و یادگیری دانشآموز اخلال ایجاد میکند.» در اغلب این کتابها صفحاتی تحتعنوان خلاصه فصل موجود است؛ بهاعتقاد اغلب معلمان این صفحات آفت یادگیری و آموزش در دانشآموز هستند. خلاصه فصول در این صفحات بهقدری غیرکارشناسانه و غیرحرفهای تنظیم شدهاند که انگار با تیشه به جان ریشه درخت یادگیری دانشآموز افتاده باشند. اغلب این کتابها حلالمسائل تمرینات کتبدرسی را بههمراه خود دارند، بنابراین میزان تمرکز و یادگیری دانشآموزان را در هنگام حل تمرینها به صفر میرسانند. علاوه بر تمام این موارد شیوه یادگیری هر دانشآموز در کلاس مختص به خود اوست و اغلب معلمان با توجه به ویژگیهای فردی و شخصیتی متفاوت دانشآموزان به آنها آموزش میدهند. وقتی سطح علمی دانشآموزان یک کلاس متوسط رو به بالاست، قطعا معلم از مثالها و تمرینات سخت برای آن کلاس در هنگام آموزش استفاده میکند، اما میزان و نوع آموزش کتابهای کمکدرسی ثابت است و به دانش و توانایی دانشآموزان در این کتابها توجهی نشده است.
اگر بد هستند، تبلیغ نشوند
واقعیت این است که تمام دانشآموزان فکر میکنند کتابهای کمکدرسی بناست کشتی نجاتشان در دریای طوفانی آموزش و یادگیری باشند. بنابراین در اغلب موارد به پرداخت مبالغ زیاد برای خرید آنها رضایت میدهند. تبلیغات عامل بسیار موثری برای افزایش فروش کتابهای کمکدرسی هستند. از آنجا که از نگاه برخی مخاطبان هر چه از سوی رسانهملی تبلیغ میشود خوب است، بنابراین کتابهای کمکدرسی تبلیغشده نیز از تمام استانداردهای موجود آموزشی برخوردارند. اساسا لزوم این تعداد ناشر کتابهای کمکدرسی و فروش حدود 570میلیارد تومان کتاب کمکدرسی در سال 95 چه دلیل قانعکنندهای دارد؟ اگر بحث ناکارآمدی کتابهای درسی است، چرا این کتب باید محور امتحانات و ساعات درسی باشند؟ این در حالی است که کتابهای درسی بهمیزان کافی جوابگوی نیازهای آموزشی دانشآموزان هستند، بنابراین لزوم این تعداد کتاب کمکدرسی نباید احساس شود. معلمان تا پایان سال تدریس سرفصلهای تعیینشده برای امتحانات را به پایان میرسانند، اما آیا کتابهای درسی توان و قدرت یاددهی مفهومی را به دانشآموزان دارند؟! اخیرا رئیسجمهور از محتوای کتب درسی انتقاد کرده و کتابهای درسی ما دانشآموز را به جای تربیت برای فردا، برای دیروز تربیت میکند. حسن روحانی از نحوه یادگیری حفظی و تهی از معنا به دانشآموزان هم انتقاد کرده است. بنابراین کتابهای کمکدرسی هم از گزند تیغ انتقاد او در امان نیستند، زیرا این کتابها نیز دقیقا مطابق با محتویات کتابهای درسی نوشته میشوند و انتقادات وارده به کتابهای درسی به آنها نیز وارد است. علاوهبراین نمیتوان نبود نظارت آموزشوپرورش را بر تدوین و تهیه این کتابها نادیده گرفت. مجوز چاپ و انتشار این کتابها با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و نبود نظارت آموزشوپرورش بر فرایند چاپ و تکثیر این کتابها بهخوبی نمایان است. کتابهای غیراستاندارد نباید اجازه انتشار بگیرند، در حالی که هرساله حجم انبوهی از کتابهای درسی غیراستاندارد مجوز انتشار و چاپ گرفته و در اختیار تعداد زیادی دانشآموز و معلم قرار میگیرند. اغلب این کتابها دانش افزوده و بیشتری از کتابهای درسی در اختیار دانشآموزان قرار نمیدهند و حتی سبب میشوند میزان اندک فراگیری و یادگیری عمقی و مفهومی دانشآموزان نیز کاهش پیدا کند. لزوم بازنگری در محتوای درسی شامل کتابهای کمکدرسی نیز میشود و این کتابها نیازمند بازنگری بیشتر و مداوم نسبت به کتابهای درسی هستند، زیرا مشکل کتابهایدرسی با یک بار بررسی و تجدیدنظر رفع میشوند و این کتابها کتابهای مرجع هستند، اما کتابهای کمکدرسی در واقع چکیده و بازآفرینی مجدد کتابهای درسی هستند و باید نظارت بیشتری بر روند تهیه، تنظیم و تدوین آنها صورت بگیرد و نباید بهسادگی و بدون بررسیهای آموزشی به آنها اجازه چاپ داد.
نفوذ برخی ناشران در آموزشوپرورش
یک کارشناس آموزش با تاکید بر لزوم همافزایی دانش در دانشآموزان به سبب خواندن کتب کمکدرسی میگوید: اغلب کتابهای کمکدرسی غیرتخصصی نوشته میشوند و بحث نادیدهگرفتن مهارتها در آموزشوپرورش نوین یک زاویه دیگر در نحوه نگارش این کتابهاست. محمدرضا نیکنژاد میافزاید: این کتابها به کسب مهارتهای غیرضروری به دانشآموزان کمک میکنند و آنها را به مسائل کنکورمحور هدایت میکنند و نسبت به کنکور، معدل و نمره نگاه کوتهبینانهای دارند. او میافزاید: علاوه بر جنبه غیرتخصصیبودن کتابهای کنکور، جنبهای که از آن نیز مخربتر است، پیگیری رویکردی از آموزش است که در بسیاری از کشورهای پیشرو کنارگذاشته شده، چرا که آنها به سوی مهارتآموزی دانشآموزان پیش رفتهاند؛ مهارتهای فردی و اجتماعی که در زندگی دانشآموزان و فردای زندگی آنها موثر باشد. نیکنژاد خاطرنشان میکند: کتابهای درسی در مقطع ابتدایی و متوسطه اول به سوی محتوای آموزشی با تنوع بیشتر پیش رفتهاند و دانشآموزان را به اندیشیدن تشویق میکنند، اما همچنان نگاه نمرهمحور و معدلمحور را با خود یدک میکشند. اتفاقا در این مورد بسیار زیادهروی کرده و مبالغهآمیز با آن برخورد میکنند. او میافزاید: آموزشوپرورش در این زمینهها تقریبا کتابهای دوران دبستان و متوسطه اول خود را اصلاح کرده و رویکرد آن رو به پیشرفت و تغییرات مثبت است، اما استفاده از کتابهای کمکدرسی همچنان به میزان زیادی مورد اقبال خانوادههاست و گسترش زیادی در میان دانشآموزان دارد. میزان اتکای زیاد دانشآموزان به کتابهای کمکدرسی سبب نادیدهگرفتهشدن تغییرات کتابهای درسی شده است. نیکنژاد تاکید میکند: مافیای قدرتمندی تحتعنوان مافیای کتابهای کمکدرسی وجود دارد که باعث شده با وجود قانون حذف کنکور، هنوز گام مثبتی در این زمینه برداشته نشده و این موضوع در هالهای از ابهام قرار بگیرد. جز تعداد معدودی از این کتابها که از نظر محتوایی تا حدودی مورد تایید آموزشوپرورش است، مابقی بدون نظارت آموزشوپرورش چاپ و تکثیر پیدا کرده و متاسفانه چاپ آنها بهگونهای قارچگونه در حال افزایش است. این کتابها اولیهترین اهداف آموزشوپرورش را نیز که آموزش دانش است، محقق نکرده و در آن اختلال ایجاد میکنند. ارادهای برای برخورد با آنها وجود ندارد یا اراده بسیار ضعیفی است. شنیدههایی وجود دارد که برخی از این ناشران در آموزشوپرورش نفوذ دارند و اجازه پرداختن به این مساله را نمیدهند. بنابراین چرخه ناکارآمدی و مشکلزا همچنان ادامه دارد. نیکنژاد میافزاید: بر هیچفردی پوشیده نیست که نوع آموزشی که کتابهای کمکدرسی گسترش میدهند آسیبزاست. پیشنویس کتابهای درسی توسط برخی از افراد در آموزشوپرورش به دست ناشران میرسد و قبل از انتشار اصل کتابهای درسی، کتابهای کمکدرسی بنابر سرفصلهای کتابهای درسی چاپ میشوند. ناشران دیدارهایی با مسئولان دفتر پژوهشها و تالیف کتابهای درسی آموزشوپرورش دارند و این وزارتخانه از طریق ناشران کتابهای کمکدرسی منافع مالی دارد.