بلند مرتبه سازی، نیاز ضروری یا غیر ضروری؟
مطابق آمارهای رسمی، بیش از ۲۷۰ ساختمان بالای ۱۲ طبقه در معابر ۶ تا ۱۲ متری تهران احداث شدهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین، قانون نوشت: سردرآوردن برج های بالای 15 طبقه در معابر تنگ و البته گران قیمت پایتخت، از جمله پدیده های بی قاعده و افسار گسیخته شهری است که در سال های اخیر در پایتخت، شاهد ساخت قارچ گونه آن هستیم؛ به گونهای که در مسیر اجرای طرح تفصیلی و تدوین ضوابط جدید بلند مرتبه سازی، ارتفاع ساختمانهای تهران قد کشید. هرچند بلندمرتبه سازی از ضوابط آن پیشی گرفت، چنانکه طرح تفصیلی اردیبهشت 1391 ابلاغ شد اما ضوابط بلندمرتبهسازی در تهران امروز با گذشت بیش از پنج سال با وجود تدوین دفترچه آن، همچنان در پستی و بلندی های تصویب گیر کرده است.سال ۹۲ نیز که دولت یازدهم وارد کار شد، هیچ ضوابطی برای بلندمرتبه سازی به تصویب نرسید؛یعنی شهرداری تهران از سال ۸۶ تا سال ۹۲ اقدامی برای ارائه ضوابط بلندمرتبه سازی انجام نداد، به این معنا در کمیسیون ماده ۵ ، مجوز های بلندمرتبهسازی صادر میشد.هرچند موج ساخت بناهای بلند به سالهای 84 تا 87 بر می گردد،بهگونهای که در این دوره بیش از 88 درصد ساختمان ها پنج طبقه و بیشتر بوده اند. البته این نسبت در مناطق شمالی شهر تهران که شدت استفاده از زمین به علت ارزشمندی آنها بیشتر بوده، به 95 درصد از ساختمانها می رسد. علاوه بر این تمایل به بلندمرتبهسازی در منطقه 6 تهران نیز بهعنوان محل استقرار مراکز جدید تجاری و اداری نسبت به گذشته رشد چشمگیری یافت؛ بهگونهای که در سال 87، 99 درصد پروانه های ساختمانی صادره در این منطقه پنج طبقه و بیشتر بودهاند. به این ترتیب آنچه تاکنون تحت عنوان برج سازی در تهران رخ داده، از طرفی بدون هیچ گونه نظم و هماهنگی در شکل گیری ساختمان های بلند مرتبه شهر تهران بوده و از طرف دیگر ساخت این نوع بنا ،بیشتر تحت تاثیر ملاحظات اقتصادی و تمایلات سرمایه گذاران و مالکان بوده تا اینکه در اراضی، مطابق معیارهای طرح جامع و تفصیلی صورت گیرد.
از آنجایی که جمعیت شهری تهران رو به رشد است و نمیتوان همچنان عرض شهر را گسترش داد، پس باید بلندمرتبهسازی نیز بشود؛ چنانکه قاعدهمند آن بهعنوان یکی از راهکارهای پاسخگویی به نیاز شهروندان است اما اینکه بلندمرتبهسازی در کدام مناطق بیشتر صورت گیرد و به چه صورت انجام شود، موضوعی محسوبمیشودکه کارشناسی برای آن صورت نگرفته است.
مطابق با آنچه برای ساخت این نوع بناهای بلند تعریف شده، در بلند مرتبه سازی ها سطح اشغال کمتر میشود، در نتیجه بنای بلند، محوطه بزرگی را برای افراد باقی میگذارد و نقش ضوابط نیز این است که به ایجاد نظم در ساخت این نوع ساختمان ها کمک کند.
بایددر بلندمرتبه سازی 30 یا 20 درصد و یا کمتر، سطح اشغال را بنا بسازند، یعنی بین 80 تا70 درصد از زمین به محوطه سازی و درختکاری اختصاص مییابد؛ این در حالی است که در غیبت اجرای این ضوابط، در کلانشهری مثل تهران این فضای باقی مانده جای خود را به ساخت بلندمرتبههای دیگر داده تا جایی که پارامترهایی مثل مساحت زمینها، عرض گذرها و شبکههای دسترسی ترافیکی حتی محلی از اعراب ندارد.پیروز حناچی، معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران، که پیشتر معاون معماری و شهرسازی کشور بود، گفته است: «حجم زیادی از مجوزهای بلندمرتبهسازیها در دوران مدیریت آقای قالیباف، بدون هیچ توجیه عقلی و تخصصی و قانونی صادر شده واگر امروز مبنای ساختمانهای بلند در تهران را ساختمانهای بالای ۱۲ طبقه بدانیم، در تهران ۹۸۷ ساختمان بلندمرتبه وجود دارند که بخش زیادی از مجوزهای ساخت این برجها در دوران مدیریت ۱۰ ساله آقای قالیباف صادر شده است.پشمچی زاده، معاون شهرسازی شهردار تهران نیز در پاسخ به نقدهایی درباره ساخت بلندمرتبه ها در تهران و ادعای ساخت بلندمرتبه در جوار کوچههای باریک و 6 متری گفته است: درباره بلندمرتبهسازی از ۹۷۹ بلندمرتبه شهر تهران، فقط ۲۰۸ مورد مربوط به ۱۲ سال اخیر و بر اساس رای کمیسیون ماده5 است؛ که از هفت عضو صاحب رای کمیسیون ماده5، فقط یک نفر از شهرداری و باقی از دولتند. اگر شهردار تهران را مسئول تصمیمات نادرست چنین کمیسیونی میدانند، پس تکلیف ۱۱۲۰ شهر دیگر که دبیرخانه کمیسیونشان در ادارات کل راهوشهرسازی استانها تشکیل میشود، با کیست؟
عبور از قوانین به چه قیمتی؟
چگونه ممکن است در سایر کشور های دنیا پروژههای 100 طبقه نیز مناسب ساخته می شوند اما در تهران، ساختمان های پنج طبقه مشکلات و تبعاتی به دنبال دارند که مورد انتقاد ساکنان و کارشناسان قرار میگیرند؟از دیگر ایرادهای ساخت این نوع بناهای بلند، عدم مکانیابی درست آن بودهاست.مطابق آمارهای رسمی، بیش از ۲۷۰ ساختمان بالای ۱۲ طبقه در معابر ۶ تا ۱۲ متری تهران احداث شده اند. این آمارها حاکی از آن است که در سایه عدم اجرای طرحهای جامع و تفصیلی، کمیسیونی وجود دارد که با دریافت خلافی بهراحتی اجازه تغییر کاربری میدهد و مجوز تراکم و افزایش طبقات راصادر می کند.حال آنکه کارشناسان شهری معتقدند جانمایی و ساخت این بناها در غرب یا جنوب شهر تهران، منطقی تر است؛ چراکه در حال حاضر این ساخت و سازها در شمال تهران اشباع شده، به ویژه آنکه مشکل ترافیک، مترو و حمل و نقل این کلانشهر هنوز برطرف نشده است.
مسیر رفت و برگشت ضوابط
با این حال، درصورت تصویب و ابلاغ ضوابط بلندمرتبهسازی در تهران، دیگر مجوز بلندمرتبه سازی از روی نسخه کلی صادر نمی شود بلکه محل ها و پهنه های مشخصی در تهران برای این نوع ساخت و ساز، تعریف و برای هر یک از نقاط مجاز، مقررات خاصی در نظر گرفته شده است. همچنین بخشی از این ضوابط به چگونگی و میزان تامین فضاهای باز و سبز در محدوده بناهای بلندمرتبه اختصاص دارد که آن نیز بهشکل اصولیتری لحاظ میشود.هرچند با وجود اهمیت این ضوابط شهری، چند سالی است که تصویب نهایی آن میان مسئولان، مسیر رفت و برگشت را طی می کند؛ضوابطی که از سوی کمیسیون ماده 5 شهر تهران تدوین شده اما هنوز خبری از ابلاغ آن نیست و هیچ نهادی، مسئولیت برجهایی که همچنان مجوز ساخت میگیرند و آسمان تهران را می شکافند، برعهده نمی گیرد.از پرسش هایی که ذهن بسیاری از شهروندان، شهرسازان و معماران را به خود مشغول می کند، این است که آیا وقت آن نرسیده مسئولان امر، تکلیف این ضوابط حیاتی شهری را معلوم کنند و آیا در برنامه های تشریحی مدیریت شهری در دولت دوازدهم ،سرنوشت آن مشخص می شود؟شهری که با مشکلات انبوه به هم ریختگی سیستم ساخت و ساز شهری و شهرسازی در بسیاری از مناطق رو به رو است و حالا زمین و ساختمان های آن در سکوتی سوال برانگیز، پس از تغییر کاربری به صورت برج های سر به فلک کشیده و به دور از اصول شهرسازی، ساخته و فروخته می شوند.