ایران قربانی برداشت آبهای زیرزمینی میشود
صدور مجوز برای برداشت آبهای در عمق 500 تا هزار متری سطح زمین، نشاندهنده عمق فاجعه زیست محیطی در کشور است
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون ، نبرد آب آغاز شده و بسیاری از کشورهای دنیا را درگیر خود کرده است. هجوم ریزگردها از سوی عراق و سوریه و ربودن حقابه ایران از سوی دولتهای ترکیه و افغانستان، کشور را بهسمت و سوی نبرد برای آب در آینده میکشاند. از کشورهای همسایه که بگذریم، عملکرد اشتباه مسولان کشور در اجرای پروژههای سدسازی، انتقال آب و کشاورزی به شیوه چند قرن گذشته، به بحران خشکسالی و کمآبی در داخل کشور دامن زده است.
300 دشت از 600 دشت ایران خشک و بسیاری از آنها دشت ممنوعه اعلام شده است. براساس گزارشهای رسمی سالانه دو متر سطح آبهای زیرزمینی 60 دشت اصلی در مرکز ایران افت میکند. فروچالهها در دشتهای کشور جولان میدهند. فروچالههایی که بهدلیل برداشت بیرویه آب بهوجود آمدهاند. پدیده فرونشست و فروچالهها مرحلهای قبل از مرگ سرزمین است و ایران نیز در این مرحله قرار دارد.
مسولان بیدار شده
از دست رفتن سفرههای زیرزمینی، مرگ آبخوانها و فرونشست، مسولان را از خواب غفلت بیدار کرده است. مسولان اکنون دریافتهاند، بحران آبی در کشور جدی است و بهفکر چارهای برای حل آن افتادهاند اما مانند همیشه به کوتاهترین و راحتترین راهحل اندیشیدهاند. آنها حل بحران آبی را در برداشت از آبهای ژرف دیدهاند. نکته قابل توجه اینجاست که تاکنون روشهای همچون مدیریت صحیح منابع آبی، تغییر روشهای کشاورزی سنتی به مدرن، ممنوعیت کشت محصولات آببر، سیستم بازچرخانی آب، اصلاح روشهایی همچون انتقال آب و سدسازی و ... استفاده نشده است. صدها راه نرفته برای حل بحران آبی کشور وجود دارد که مسولان تمامی آنها را نادیده گرفته و به راهحلی موقتی و زودگذری همچون برداشت آبهای ژرف اکتفا کردهاند.
بحرانی بهنام برداشت آبهای ژرف
صدور مجوز برای برداشت آبهای در عمق 500 تا هزار متری سطح زمین، بحران آبی ایران را وارد مرحله جدیدی کرد. مرحلهای که بیش از هر مسالهای نشاندهنده عمق فاجعه زیست محیطی در کشور است. اسماعیل کهرم برداشت از آبهای ژرف را فاجعه میداند و در این مورد میگوید« اگر چنین اتفاقی رخ دهد، فاجعه است. تمام مشکلات کشور در بحث بحران آبی نشات گرفته از صدور مجوزهای استخراج آب است».
آب مانند ستونی برای خاک است و برداشت آبهای ژرف موجب از بین رفتن ستون خاک در زیر زمین میشود. هنگامیکه این اتفاق رخ دهد،خاک نشست میکند. درحال حاضر بسیاری از دشتهای کشور با فرونشست مواجه هستند ما از این پدیده عبور کردهایم و در برخی مناطق کشور با فروچاله مواجه هستیم. بهعنوان نمونه در دشت میناب بهدلیل برداشت بیرویه آب،دشت بهاندازه یک خانه فرو رفته است. براساس شواهد سالانه 70 سانتیمتر فرونشست در دشتهای کشور رخ میدهد. که این، پیامد برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی است.حال تصور کنید برداشت از آبهای ژرف چه بلایی بر سر دشتهای ایران خواهد آورد.
فاجعه برداشت از آبهای تجدیدناپذیر
بهباور برخی مسولان وزارت جهاد کشاورزی آبهای ژرف منابع تجدیدپذیر هستند. کهرم در این مورد عنوان میکند« براساس آمار کارشناسان، تراز آبهای زیرزمینی منفی است. هنگامیکه توانایی احیای سفرههای زیرزمینی در عمق 250 تا 300 متر را نداریم، چگونه میتوان آبهای ژرف در عمق 500 تا یک هزار متر را تجدید کرد؟
باتوجه به کاهش نزولات جوی و بحران خشکسالی، آبهای ژرف تجدیدناپذیر هستند. البته شاید 150 سال دیگر شرایط اقلیمی ایران تغییر کند و میزان نزولات جوی افزایش چشمگیری داشته باشد اما تا آن زمان، این منابع آبی کشور تجدیدناپذر هستند».
آخرین مرحله قبل از مرگ سرزمین
بهگفته بسیاری از کارشناسان محیطزیست آخرین مرحله قبل از مرگ سرزمین، استفاده از آبهای ژرف و پس از آن آبهای فسیلی است. کهرم با اشاره به اینکه حتی کشورهای کمآبی مانند اسرائیل و مصرنیز از اینگونه منابع آبی خود استفاده نمیکنند، ادامه میدهد« در اعماق صحرای سینا، میلیاردها مترمکعب آب وجود دارد اما رژیم صهیونستی و دولت مصر تاکنون باوجود بحران کمآبی در این کشورها بهسراغ این منابع آبی نرفتهاند. آبهای ژرف و فسیلی در زیر زمین برای خاک این کشورها مانند ستون است و آنها نیز بهخوبی میدانند اگر از این منابع استفاده کنند، با فرونشست زمین و فروچاله مواجه میشوند.
اگر سفره زیرزمینی احیا شود، مشکل فرسایش خاک حل میشود. 85 درصد عوامل ریزگرد عدم مدیریت صحیح منابع آب است. اگر مدیریت صحیح و کارآمد در منابع آبی کشور وجود داشته باشد، مساله ریزگرد و خشکسالی حل خواهد شد».
هشدارهایی که دست بالا گرفته شد
بهتازگی نیویورک تایمز در مقالهای گفته است: اگر روند مدیریت منابع آبی ایران به همین منوال پیش رود، براساس تحقیقات صورت گرفته بسیاری از نقاط ایران تا 20 سال آینده غیرقابل سکونت میشود و مردم این سرزمین، ناچار به مهاجرتهای زیست محیطی میشوند. کهرم درباره هشدارهای سازمانهای جهانی برای غیرقابل سکونت شدن ایران میگوید« عیسی کلانتری نیز در اظهار نظری گفته است که بر اثر کمبود آب 50 میلیون ایرانی باید مهاجرت کنند. بهنظر من این هشداری است که دست بالا گرفته شده است؛ اگر چنین اتفاقی رخ دهد، بهکجا باید مهاجرت کنیم؟ با نگاهی به آمار بیش از یک میلیون مهاجر، برخی کشورهای آفریقایی، سوریه، افغانستان و عراق به این مساله پی خواهیم برد که سازمانهای جهانی، توان ساماندهی این جمعیت را نداشتهاند. حال تصور کنید 50 میلیون ایرانی چگونه میخواهند مهاجرت کنند. این اخطارها را باید جدی گرفت اما ایران نیز بهراحتی غیرقابل سکونت نمیشود و برای مدیریت منابع آبی باقیمانده باید تدبیری شود».
صرفهجویی مردم مشکل را حل نمیکند
یکی از روشهای مدیریت منابع آبی کشور که تاکنون مسولان برنامهریزیهای بسیاری در این بخش انجام دادهاند و اعتبارهای کلانی نیز برای آن صرف شده است؛ کاهش مصرف آب در شبکه خانگی است. کهرم با اشاره به مصرف کمتر از 10 درصد از منابع آبی ایران در بخش خانگی تصریح میکند« حتی اگر میزان مصرف هر ایرانی نصف شود، کمتر از سه درصد آب ذخیره میشود. این اعداد و آمار در مقابل آبی که در کشاورزی و صنعت مصرف میشود، هیچ است. حدود 90 درصد از آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود. کلانتری رییس سازمان محیطزیست، از این مساله آگاه است. با سیستمهای آبیاری نوین مانند آبیاری قطرهای، بارانی، مهرپاش و ...میتوان در مصرف آب کشاورزی صرفهجویی و از هدررفت آن جلوگیری کنیم».
ماجرای آبهای فسیلی لیبی و عربستان
چراغ سبز دولت برای برداشت آبهای ژرف، با اعتراض فعالان و کارشناسان محیطزیست همراه بود. محمد درویش کارشناس محیط زیست درخصوص استخراج آبهای ژرف، میگوید« دولت مجوز برداشت از آبهای ژرف را صادر کرده است. آبهای ژرف در عمق 500 تا 1000 متری زمین و آبهای فسیلی نیز در اعماق بالاتر از یک هزار متر قرار دارند. آبهای فسیلی و ژرف تجدیدپذیر نیستند. استفاده از آبهای فسیلی نیز فوقالعاده خطرناک است و نباید بههیچ عنوان برداشت شوند. در مورد استفاده از آبهای ژرف باید مطالعه شود.از برخی منابع آن، در شرایط بحران میتوان برداشت کرد.تجربه نشان داده است که استفاده از آبهای فسیلی فاجعهای بهبار خواهد آورد که دیگر قابل جبران نخواهد بود. بهعنوان نمونه کشورهایی مانند عربستان و لیبی، آبهای فسیلی خود را برداشت کردهاند؛ که نهتنها مشکل بحران آبی آنها حل نشد، بلکه همان منابع اندک خود را نیز از دست دادند. عربستان در سال 1992 با استفاده از آبهای فسیلی ششمین صادرکننده گندم در جهان بود اما پس از آنکه آبهای فسیلی این کشور خاتمه یافت؛ به بزرگترین واردکننده گندم در جهان تبدیل شد.
کشور لیبی نیز در زمان دیکتاتور سابقش به سمتوسوی استخراج آبهای فسیلی رفت و نتیجه آن تشدید بحران آبی و از دست رفتن آبهای فسیلی شد».
مطالعه آبهای فسیلی اشتباه است
درویش با اشاره به اینکه حتی مطالعه درباره استخراج آبهای فسیلی نیز اشتباه است، میافزاید« درحال حاضر تصویب شده است که نخست درخصوص منابع آبهای ژرف در ایران مطالعه انجام شود؛ با این تحقیقات مشخص میشود از چه منابع آبی امکان برداشت وجود دارد. ما با مطالعه هیچگونه مشکلی نداریم ، این کار به دانش ایران کمک میکند؛اما گاهی اوقات، مطالعه از اساس با مشکل مواجه است. بهعنوان مثال مطالعه درباره کشتار تعدادی از انسانها صحیح نیست؛ به همین دلیل مطالعه درباره برداشت از آبهای فسیلی اشتباه است و نباید چنین تحقیقاتی صورت گیرد».
کابوس آبهای ژرف
رفتن ایران به سمتو سوی برداشت از آبهای ژرف موجب نگرانی بسیاری از مردم کشور شده است. زیرا کشورهایی که از منابع آبهاب فسیلی خود استفاده کردهاند، قبل از انجام اینکار آبهای ژرف خود را برداشت کردهاند. تکرار تجربه این کشورها در ایران، کابوس این روزهای بسیاری از مردم شده است. درویش در این مورد میگوید«پیامد مصرف بیرویه آب، برداشت از آبهای ژرف است. مدیریت منابع آبی در کشور اشتباه است. طبق قانون باید 40 درصد از منابع آبی کشور مصرف شود؛ درحالیکه بیش از 90 درصد ازآنها مصرف شدهاند. اغلب دشتهای کشور دچار فرونشست شده و در برخی دشتها با بحران فروچالهها مواجه هستیم. بهدلیل طرحهای انتقال آب در کشور، تنشهای اجتماعی مابین شهرهای ایران بهوجود آمده و بحران کمآبی ما را مجبور به نمکزدایی از آب دریا کرده است؛ انجام این کار نیز معضلات زیست محیطی و هزینه خاص خود را دارد. باتوجه به مشکلات کمآبی و خشکسالی در کشور باید بهسوی روشهای کمهزینه برویم. روشهای کمهزینه و بهتری نسبت به استخراج آبهای ژرف وجود دارد که به آنها توجه نشده؛ روشهایی مانند سیستم بازچرخانی آب و مدیریت مصرف منابع آبی بیش از استخراج آبهای ژرف نتیجهبخش است».
راههای نرفته
درویش ادامه میدهد« طرحهای مطالعاتی هزینه بالایی ندارند و از طرفی نیز به ارتقای دانش ایران کمک میکند؛ اما صحیح نیست که بدون انجام برخی اقدامات مانند کاهش ضایعات کشاورزی برای بازچرخانی آب، از آبهای ژرف برداشت شود».