بر روی ادغام کتب درسی مطالعه میشود
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی از مطالعه بر روی ادغام کتب درسی و تالیف تلفیقی کتب خبر داد و گفت: با اتمام بازه زمانی پنج ساله اجرای آزمایشی، کتب درسی را مورد بازنگری قرار میدهیم. اکنون در حال مطالعه برای بازنگری پایههای اول، دوم و سوم ابتدایی با رویکرد تلفیقی هستیم.
حجتالاسلام والمسلمین محیالدین بهرام محمدیان، با بیان اینکه تدوین کتب جدید دوره ابتدایی و متوسطه اول به اتمام رسیده است اظهار کرد: در دوسال اخیر تدوین کتب دوره دوم متوسطه شروع شده و کار در این مرحله سختتر است، زیرا شاخهها و رشتههای تحصیلی متنوع هستند و هرکدام کتابهای بسیاری دارند. به عنوان مثال 200 رشته در شاخه فنی و حرفهای که هر رشته خودش چندین کتاب تخصصی دارد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، وی افزود: اکنون عقبهای ایجاد شده و باید از گردنه تدوین کتب دوره دوم متوسطه هم بگذریم. لازم بود مولفان ما دارای بینش تخصصی و آموزشی باشند که تلاش کردیم این مهم محقق شود.
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در پاسخ به اینکه سیاست «ادغام کتب درسی» به کجا رسیده است؟ عنوان کرد: رویکرد جدیدی مدنظر داریم. پس از استقرار پایه دوازدهم در سال آینده، مدت زمان پنج ساله اجرای آزمایشی کتب ابتدایی هم به اتمام میرسد. طبق قواعد هر کتاب پس از تدوین پس از یکسال اعتبارسنجی می شود و سپس به مدت پنج سال به صورت سراسری تحت پایلوت قرار میگیرد.
محمدیان ادامه داد: با اتمام بازه زمانی پنج ساله اجرای آزمایشی، کتب درسی را مورد بازنگری قرار میدهیم. اکنون در حال مطالعه برای بازنگری پایههای اول، دوم و سوم ابتدایی با رویکرد تلفیقی هستیم. در این بازنگری باید به اهداف برنامه درسی ملی و سند تحول بنیادین وفادار باشیم. بر این اساس باید یک برنامه آموزشی مطلوب و تجربه شده و منطبق با رویکردهای علمی را آزمایش کنیم.
وی با بیان اینکه طی اجرای برنامه درسی ملی تکلیف شده بود هر سال محتوای دو پایه را تغییر دهیم و این کار بسیار سنگین بود گفت: اما در دوره بازنگری از این فشردگی کاسته میشود و هرسال روی بازنگری کتب یک پایه کار میکنیم. در رویکرد جدید کتب اجرای آزمایشی محدود خواهند داشت تا موانع و نقاط ضعف و قوت شناسایی شوند و در نهایت به سیستم آموزشی مستقر ثابتی برسیم.
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی درباره زمینهها و علل تالیف تلفیقی کتب درسی گفت: این رویکرد منبعث از سنت علمی خودمان است. ما سنت علمی و پشتوانه فرهنگ آموزش داشتیم که در سالهای ورود سیستم آموزشی کلاسیک تحت تاثیر نظام وارداتی قرار گرفته است. به دنبال آن هستیم مطالعه کنیم که برگشت به سنت تعلیم و تربیتی خودمان باید چگونه باشد؟.
محمدیان افزود: در سنت ایرانی متعلمان روزانه یک یا دو درس میخواندند نه 10 عنوان. اما همان درس را با روش مباحثه و پرسش و پاسخ میآموختند. اکنون روال این است که در هر زنگ یک درس مطرح میشود و با تنوع عناوین دروس مواجهایم. همچنین در سنت قدیمی، ابتدا درس مقدماتی را یاد میگرفتند و بعد به مباحث علمی تخصصی تر میپرداختند. به عنوان مثال ادبیات را میآموختند و بر اساس آن مبانی علمی دیگر را فرا میگرفتند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر از این روش در برخی کشورها استفاده میشود گفت: اکنون کار مطالعاتی را شروع کردیم و امیدواریم در سالهای آینده با فرصت وسیعتر و همکاری صاحبنظران تالیف تلفیقی را اجرا کنیم.
برگشت به عقب بد نیست
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در پاسخ به اینکه آیا این کار برگشت به عقب نیست و نبایداز رویکردهای نوین استفاده شود؟ عنوان کرد: برگشت به عقب و خویشتن که بد نیست. سنت فرهنگی ما یک امر معقولی بوده و بسیاری از آکادمی های دنیا این کار را میکنند. دانش آموزان ما در مدرسه درسی چون عربی و زبان انگلیسی را شش سال میخوانند، در حالی که اگر این دروس به مدت سه سال اما فشرده و با مدت زمان بیشتری تدریس شوند در ذهن ماندگار میشوند و ما میتوانیم در دوره متوسطه دوم کتب درسی اختیاری در حیطههای تخصصی تحصیل در اختیارشان قرار دهیم. آموزشگاههای زبان در بیرون هم همین کار را انجام میدهند و داوطلبانشان معمولا سه روز در هفته به کلاس میروند. فواید دیگر این کار این است که کیف دانش آموز سبک و معلمان تخصصیتر میشوند. در عین حال دانش آموز به چند درس متمرکز میشود.
محمدیان ادامه داد: ایرانیهای قدیمی اینگونه بودهاند. نژاد ایرانی که به طور حتم در گذر زمان کم استعداد نشده، بلکه با توجه به امکانات جدید استعدادها بالا هم رفته است، اما چرا امثال ابن سینا را نمی بینیم؟ علت این است که به وسعت پرداختهایم اما به عمق خیر، در حالی که میشود موضوعات را تخصصی اما عمیق کرد.
وی درباره اینکه آیا همه چیز منحصر به کتاب درسی است عنوان کرد: روشهای آموزش، تکنیکهای تربیت، فضاهای آموزشی و مقررات آموزشی همه دست به دست هم میدهند و سند تحول تاکید میکند اینها باید رو به بهبود بروند. متاسفانه سیستم در بخشهای مختلف دارای اشکالاتی است. به عنوان مثال ما دانش آموز را به علت دیر رسیدن به مدرسه تنبیه دو بار تنبیه میکنیم، نخست تذکر شفاهی است و دوم مرحوم شدن از حضور در کلاس. خطای سوم هم این که ممکن است او را به منزل بفرستیم تا والدینش را به همراه بیاورد ، اما توجه نمیکنیم که شاید وی در خیابان رها شود و حتی از ترس والدینش یک هفته غیبت کند و به مدرسه هم نرود و آسیبهایی گریبانش را بگیرد. پس باید در راستای اهداف تعلیم و تربیتی به مقررات انضباطی هم توجه کنیم.
امروز کمپانیهای بزرگ انیمیشن سازی دنیا برای کودکان تولید محتوا میکنند
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با اشاره به تغییر ذائقه مخاطبان امروز آموزش و پرورش اظهار کرد: حالا دیگر نمیشود دروس نوستالژیک چون "کلیله و دمنه" و "حسنک کجایی" را دوباره وارد برنامه درسی کرد. زیرا کودکی که "تام و جری" ببیند دیگر کلیله و دمنه برایش جذاب نیست. امروز کمپانیهای بزرگ انیمیشن سازی دنیا برای کودکان تولید محتوا میکنند.
محمدیان افزود: میخواهیم پیام تربیتی بدهیم و رویکرد ما فرهنگی است. شعار ما در سازمان پژوهش این است که درون دادهای آموزشی مبتنی بر یافتههای پژوهشی باید در بستر فرهنگی تبدیل به نتایج تربیتی شوند. پژوهشها هستند که تعیین میکنند چه چیزی باید آموزش داده شود. این شعار، برنامه درسی را منطبق با خودش اصلاح میکند، همچنین باید معلم و فضای مدرسه را هم اصلاح و روابط خانه و مدرسه را تقویت کند.
در اجرای برنامه درسی ملی غریب و تنها بودیم
وی از عملکرد سایر بخشهای آموزش و پرورش انتقاد کرد و گفت: ما در اجرای سند تحول و برنامه درسی ملی غریب و تنها بودیم. برنامه را نوشتیم اما نه معلم تامین شد، نه فضای آموزشی، نه قوانین و مقررات و نه فضا و تجهیزات و تنها ماندیم. اکنون بار بسیاری مسائل را به دوش میکشیم و باید هم از سند درسی ملی دفاع کنیم که ناتمام نماند، در عین حالی که این نواقص را داریم.
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ادامه داد: به عنوان نمونه وقتی ارزشیابی توصیفی را اجرا میکنیم اما معلم به آن عمل نمیکند باید چه کنیم؟ ما میخواهیم دانش آموز در مدرسه با نمره دچار استرس نشود. یا یک نمونه دیگر این است که در کتاب علوم شیوه تالیف بیشتر ترکیب تصویر و مطلب است اما خانوادهها و برخی معلمان میپرسند فرزندم باید چه چیزی را حفظ کند؟ در حالی که ما تلاش می کنیم دانش آموز خودش فکر کند و تجربه کند و به چرایی ها جواب بدهد. نتیجه این میشود که تاجر پیشگانی پیدا میشوند و کتاب کمک آموزشی طرح می کنند و سوال طرح میکنند تا دانش آموز همانها را حفظ کند و خانوادهها خوشحال شوند. در حالی که روش صحیحی نیست و دانش آموز به جای بکارگیری قوه تفکر به سمت صرفا حفظ مطالب میرود.