تبعات ورود ۲۰ عرضه اولیه در ۳ ماه/ رشد بورس فروکش میکند؟
ریاست سازمان بورس وعده ۲۰ عرضه اولیه در بازار سرمایه را تا پایان سال داد اما علیرضا خان محمدی، کارشناس بازار سرمایه هشدار میدهد این تعداد عرضه بدون توجه به ظرفیت بازار ریسک دارد.
اقتصاد آنلاین، آرمان هنرکار؛ پس از اظهارات امروز حجتاله صیدی، رئیس سازمان بورس مبنی بر انجام حداقل ۲۰ عرضه اولیه تا پایان سال، بار دیگر بحث نسبت عرضههای اولیه با اندازه اقتصاد و توان بازار سرمایه مطرح شده است. در حالی که در جهان، تعداد عرضههای اولیه معمولاً همراستا با تولید ناخالص داخلی و عمق بازارهای مالی حرکت میکند، به نظر میرسد سیاستگذار در ایران قصد دارد این قاعده را با رویکردی متفاوت دنبال کند. علیرضا خان محمدی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار اقتصاد آنلاین ضمن واکنش به این وعده، بر لزوم بازنگری در فرآیند پذیرش، ارزشگذاری و زمانبندی عرضههای اولیه تأکید میکند.
ارزیابی شما از وعده ۱۵ تا ۲۰ عرضه اولیه تا پایان سال چیست؟
این صحبتها را باید کنار وعدههایی مثل «بورس ۴۰۰ میلیارد دلاری» گذاشت. تجربه نشان داده اگر شعارها و برنامهها با واقعیتهای اقتصاد همخوان نباشد، در حد حرف باقی میماند. در مورد عرضه اولیه هم دقیقاً همین موضوع صادق است؛ عدد اعلامی بهتنهایی مهم نیست، مهم امکان تحقق آن در شرایط واقعی بازار است.
با این حال، اصل عرضه اولیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
عرضه اولیه ذاتاً اتفاق مثبتی است. شرکتها حق دارند وارد بازار سرمایه شوند، از شفافیت، اعتبار، تأمین مالی و دسترسی به منابع استفاده کنند و مسیر توسعه را طی کنند. هرچه بازار سرمایه شفافتر شود و دسترسی شرکتها به منابع مالی آسانتر و آزادتر باشد، اقتصاد هم میتواند پویاتر شود.
پس چالش اصلی عرضههای اولیه کجاست؟
مسأله اصلی خودِ عرضه اولیه نیست، بلکه فرآیند پذیرش و ارزشگذاری شرکتهاست. اگر به گذشته نگاه کنیم، میبینیم بسیاری از عرضههای اولیه از نظر کیفیت، ارزشگذاری و چشمانداز موفق نبودهاند. در مواردی شرکت با قیمتی عرضه شده که بعداً مشخص شده توان مالی و ظرفیت واقعی آن با برآوردها فاصله داشته و سازوکار ارزشگذاری دچار نقص بوده است.
منظور شما از ضعف کیفیت چیست؟
در برخی صنایع، شرکتهایی وارد بورس شدهاند که هیچ مزیت یا ارزش افزودهای نسبت به شرکتهای مشابه نداشتهاند؛ حتی گاهی ضعیفتر هم بودهاند. سؤال مهم این است که آیا شرکت برای شفاف شدن و خلق ارزش وارد بازار میشود، یا عرضه اولیه صرفاً راهی برای انتقال بخشی از ریسک و تأمین مالی بنیانگذاران است؟
نقش نظارت بعد از عرضه اولیه را چطور میبینید؟
این بخش بسیار حیاتی است. بعد از عرضه اولیه باید نظارت، پایش مدیریتی، انسجام حقوقیها و تعهد سهامداران عمده بهطور جدی دنبال شود. نباید عرضه اولیه به ابزاری برای انتقال ریسک از شرکت به مردم تبدیل شود و بعد از آن، شرکت عملاً رها شود.
با توجه به شرایط فعلی بازار، انجام ۲۰ عرضه اولیه تا پایان سال را ممکن میدانید؟
در شرایط فعلی و در بازه سهماهه، این عدد دور از انتظار است. همزمانی عرضههای اولیه با فروش اوراق دولتی، شناسایی سود توسط حقوقیها و فشارهای پایان سال میتواند فشار فروش ایجاد کند. سؤال اصلی این است که آیا بازار توان جذب این حجم از عرضه را دارد یا نه.
اگر قرار باشد این برنامه اجرا شود، چه الزاماتی دارد؟
رئیس سازمان بورس باید ابزارها و سازوکارهای مشخصی در نظر بگیرد؛ از مدلهای ترکیبی عرضه اولیه گرفته تا زمانبندی هوشمندانه، بهگونهای که کمترین آسیب به بازار ثانویه، ارزش معاملات و نقدینگی وارد شود. در غیر این صورت، همین فضای مثبت و اعتمادی که شکل گرفته، میتواند بهسرعت از بین برود.
جمعبندی شما از بحث عرضههای اولیه چیست؟
عرضه اولیه اتفاق مثبتی برای بازار سرمایه است، اما نباید فراموش کنیم نه عرضههای اولیه باید قربانی بازار ثانویه شوند و نه بازار ثانویه قربانی عرضههای اولیه. نگاه تکبعدی به هر کدام، بازار سرمایه شکننده امروز و اعتمادی که بهسختی شکل گرفته را دوباره فراری میدهد.






