تغییر موازنه فروش نفت ایران
میزان صادرات نفت ایران در روزهای اخیر سوژه بسیاری از گزارشهای خبری سایتهای داخلی و خارجی بوده است.
آنطور که آمار منتشر شده از سوی تامسون رویترز نشان میدهد میزان صادرات نفت ایران در ماههای اخیر به کشورهای آسیایی به شکل قابل توجهی کاهش یافته است. اما در مقابل اخبار جسته و گریختهای از افزایش صادرات نفت ایران به کشورهای اروپایی منتشر میشود. به گزارش دنیای اقتصاد، کاهش صادرات نفت به کشورهای آسیایی و رشد صادرات به قاره سبز روالی خلاف آن چیزی است که دیگر کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت دنبال میکنند، چراکه درخصوص فروش نفت به دلیل پتانسیل رشد تقاضا، کشورهای آسیایی استراتژیک و آسیا به مراتب بازار مهمتری برای فروشندگان نفت خام است.
اما آنچه این تغییر موازنه در صادرات نفت را مورد توجه قرار میدهد، این موضع است که افزایش صادرات نفت به کشورهای اروپایی و کاهش صادرات به آسیا اقدامی خودخواسته و با برنامهریزی نبوده است. در واقع به دلیل کاهش اجباری صادرات نفت ایران به آسیا که به دنبال عوامل مختلفی چون تغییر سیاستهای وارداتی کشورهای آسیایی، فشارهای خارجی بر این کشورها یا افزایش رقابت در بازار آسیا بین کشورهای عضو اوپک، فروش نفت به کشورهای اروپایی افزایش یافته است. هرچند سید محسن قمصری، مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت استراتژی بلندمدت شرکت ملی نفت برای فروش نفت را «صادرات هرچه بیشتر به کشورهای آسیایی اعلام میکند»، با این حال کاهش صادرات نفت به آسیا و افزایش صادرات به اروپا تحت فشار اهرمهای بیرونی نشان از ضعف دیپلماسی نفتی ایران در بازاریابی فروش نفت دارد.
کاهش سهم ایران از بازار آسیا
چین، هند، کره جنوبی و ژاپن، چهار مشتری اصلی نفت ایران در آسیا، خرید نفت خود از ایران را با اجرایی شدن برجام افزایش دادند، بهطوریکه در فوریه سال جاری میلادی صادرات نفت ایران به آسیا به حدود 2میلیون بشکه در روز رسید. اما متوسط واردات نفت کشورهای آسیایی از ایران از آوریل سال جاری رو به کاهش گذاشته است. متوسط صادرات نفت ایران به آسیا از ابتدای برجام(فوریه 2016) تا پایان ماه مارس 2017 حدود 73/ 1 میلیون بشکه در روز بوده، اما در فاصله آوریل تا جولای سال جاری متوسط فروش نفت ایران به کشورهای آسیایی به حدود 47/ 1 میلیون بشکه در روز رسیده است. ماه آوریل اولین ماهی است که صادرات نفت به کشورهای آسیایی به شدت کاهش یافت. در این ماه با کاهش حدود 18 درصدی، صادرات نفت به آسیا به 62/ 1 میلیون بشکه در روز رسید. همچنین آخرین برآوردها و آمار غیررسمی نشان میدهد که افت صادرات نفت کشور در ماه گذشته و ماه جاری ادامه داشته است. خبرگزاری رویترز به نقل از منابع آگاه متوسط صادرات نفت به کشورهای آسیایی را در ماه جاری 3/ 1 میلیون بشکه در روز اعلام کرده که اندکی از میزان صادرات در ماه جولای کمتر است. موسسه پلاتس در گزارشی کاهش صادرات نفت ایران را بررسی کرده است. پلاتس با توجه به کاهش خرید نفت ایران ازسوی برخی مشتریان نفتی ایران از جمله هند، افزایش تقاضای پالایشگاههای داخلی ایران را بهعنوان یکی از عوامل کاهش صادرات نفت ایران مطرح کرده است. در واقع پالایشگاههای ایران در چند ماه اخیر با حداکثر ظرفیت خود به پالایش نفت پرداختهاند، بنابراین نفت کمتری برای صادرات باقی مانده است. کارشناسان در گفتوگو با پلاتس بر این باورند که آمار و روند صادرات ایران نشان میدهد کشور استراتژی بلندمدتی برای بازاریابی نفت خود ندارد و در واقع آنچه در بازاریابی ایران مورد توجه است به حداکثر رساندن میزان روزانه فروش نفت کشور است. از این رو با تغییرات ساختاری بازار نفت به سرعت میزان صادرات نفت ایران دستخوش نوسان میشود. این موضوع به معنا است که اتفاق ماههای اخیر مبنی بر کاهش صادرات نفت ایران به بازار آسیا و افزایش فروش نفت به کشورهای اروپایی، اقدامی خودخواسته و برنامهریزی شده از سوی ایران نبوده، بلکه شرایط و رقابت در بازار نفت فروش و ترکیب مشتریان نفتی ایران را به این سو کشانده است.
مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت که در سالهای تحریم و بعد از اجرای برجام مسوولیت فروش نفت ایران را به عهده داشته، از اصول حاکم بر ساختار بازار نفت میگوید که کمتر مورد توجه است. به گفته وی، بازار آسیا و تصمیمگیریهای خریداران آسیایی متاثر از جهتگیریهای «مدیریتی و سیاسی» است، در حالی که خریداران اروپایی برای خرید نفت تصمیماتی «تجاری» اتخاذ میکنند. این به آن معنا است که پالایشگران آسیایی تحت نفوذ مدیریتهای کلان سیاسی هستند درحالی که پالایشگران اروپایی نگاهی تجاری به مقوله خرید نفت دارند و مادامیکه تحریمهای شدیدی علیه کشورهای فروشنده نفت اعمال نشود با تصمیمگیریهای تجاری سعی میکنند سود خودرا از پالایش نفت به حداکثر برسانند. قمصری میگوید: «خرید نفت هند و دیگر کشورهای جنوب شرقی آسیا با توجه به چرخشهای سیاسی این کشورها تحت تاثیر قرار میگیرد.» وی در ادامه با بیان اینکه سالها است که بخش امور بینالملل شرکت ملی نفت سیاست«حداکثر فروش نفت به بازار آسیا» را دنبال میکند، میافزاید: «بنابراین اگر خرید نفت کشورهای آسیایی به دلیل تصمیمگیریهای سیاسی رو به کاهش بگذارد، ایران فروش نفت به کشورهای اروپایی را افزایش میدهد.» مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران، از «حداکثر فروش نفت در بازار آسیا» با عنوان استراتژی بلند مدت شرکت ملی نفت در سالیان گذشته و حال حاضر یاد میکند و میگوید: «با این حال شرکت نفت این هدف را دنبال میکند که هیچ نفتی انبار نشود، بنابراین وقتی فروش نفت به آسیا کاهش مییابد، «سرریز» آن را در بازار اروپا به فروش میرسانیم و این کاری متداول و طبیعی در بازار نفت است.»
این اظهارات قمصری درباره نگاه سیاسی خریداران آسیایی به مقوله واردات نفت و همچنین اهمیت بالای بازار آسیا برای عرضهکنندگان نفت از جمله ایران بیش از پیش اهمیت افزایش نقش دیپلماسی در امور نفتی را مشخص میکند. همچنین کاهش صادرات نفت به کشورهای آسیایی را که از تصمیمگیریهای سیاسی متاثر میشود میتوان نشانی از نقش کمرنگ وزارت امور خارجه در روابط نفتی دانست. سید محسن قمصری درباره تاثیر روابط بین ایران و کشورهای آسیایی و لزوم افزایش نقش امور خارجه در بازاریابی نفتی ایران میگوید: «مباحث سیاسی تحت اختیار نفت نیست. در واقع ممکن است ایران روابط سیاسی خوبی با خریدار آسیایی خود داشته باشد؛ اما رابطه این خریدار با یکی از کشورهای رقیب یا متخاصم علیه ایران اهمیت و اولویت بیشتری برای کشور خریدارداشته باشد و این رابطه موجب تصمیم به کاهش خرید نفت از ایران شود.» زمانی که از قمصری میپرسیم آیا منظور دخالت عربستان در بازار نفت ایران است، میگوید: «به هر حال ایران و عربستان همواره رقیبهای مهمی در بازار نفت بودهاند و زمانی ممکن است بازار این کشور را ایران بگیرد و زمانی نیز عربستان اقدام به تصاحب بازار ما کند. اما به اعتقاد من کشورهای آسیایی روابط تجاری گستردهای با کشوری مانند آمریکا دارند، از این رو آمریکا میتواند به نوعی در روابط متقابل این کشورها با ایران اعمال نفوذ کند.»
چینش مشتریان آسیایی
اما نگاهی به جزئیات فروش نفت ایران نشان میدهد که به غیر از چین، خرید نفت دیگر خریداران آسیایی نفت ایران را در ماههای اخیر روند کاهشی طی کرده است. برای بررسی روند صادرات، مقدار واردات این کشورها از ابتدای سال جاری مد نظر قرارگرفته شده است چرا که فرض بر این است ایران در سه ماهه چهارم سال 2016 یعنی تقریبا یک سال بعد از اجرای برجام بازارهای از دست رفته خود در دوران تحریمها را احیا کرده و پس از آن باید از ابتدای سال شاهد ثبات در ترکیب بازارهای صادراتی کشور باشیم. خرید نفت ژاپن از ایران در آوریل گذشته به شکل قابل توجهی کاهش یافته است. این کشور در ماه آوریل بهطور متوسط روزانه حدود 41 هزار بشکه نفت خریداری کرده است. با این حال نگاهی به روند خرید نفت ژاپن در چند سال گذشته این حقیقت را نشان میدهد که این کشور هر ساله در ماه آوریل خرید نفت خود را از ایران کاهش میدهد که احتمالا به دنبال قرار گرفتن پالایشگاههای ژاپنی در دوره اورهال است. اما آنچه روند خرید نفت این کشور از ایران در ماههای اخیر را متفاوتتر از سالهای گذشته کرده، این است که هر سال بعد از پشت سر گذاشتن ماه آوریل میزان واردات نفت ژاپن از ایران به روند طبیعی باز میگشته اما در سه ماه گذشته هرچند میزان واردات نسبت به آوریل افزایش یافته، اما همچنان در سطوح پایینی نسبت به پیش از آوریل قرار دارد.
دادههای تامسون رویترز نشان میدهد کره جنوبی نیز در چند ماه گذشته به شدت واردات خود را از ایران کاهش داده است. خرید نفت این کشور که در ماه مارس با مقدار 600 هزار بشکه در روز رکورد زده بود، در سه ماه گذشته رو به کاهش گذاشته است. واردات کره از ایران در ماه ژوئن 310 هزار بشکه در روز بوده است. با وجود روند کاهشی ماههای اخیر، واردات نفت این کشور از ایران همچنان به شکل محسوسی بیشتر از سالهای تحریم است. اما هند دیگر مشتری نفت خام ایران است که در چند ماه گذشته خرید خود از کشور را محدود کرده است. پالایشگران هندی پیش از تحریمها بهطور متوسط روزانه حدود 200 هزار بشکه از ایران نفت خریداری میکردند. با رفع تحریمها خرید این کشور رو به افزایش گذاشت بهطوریکه در اکتبر 2016 به رکورد 789 هزار بشکه در روز رسید. با این حال به بنبست رسیدن مذاکرات ایران و هند برای واگذاری توسعه میدان گازی «فرزاد بی» به شرکت هندی اوانجیسی ویدش موجب شد که این کشور اعلام کند در صورت عدم توافق برای توسعه این میدان واردات خود از ایران را 20 درصد کاهش خواهد داد. آنطور که آمار نشان میدهد در پی این اعلان واردات هند از نفت ایران از ماه آوریل رو به کاهش گذاشته و بر اساس برآوردهای اولیه موسسه تامسون رویترز در ماه جولای به 395 هزار بشکه در روز رسیده است.بین چهار خریدار اصلی آسیایی نفت ایران، چین تنها کشوری است که تغییر چندانی در میزان واردات نفت خود از ایران اعمال نکرده است. این کشور از ابتدای سال 2016 تا پایان ماه مارس سال جاری بهطور متوسط 611 هزار بشکه از ایران نفت خریداری کرده در حالی که متوسط واردات چین از کشورمان در چهار ماه گذشته 624 هزار بشکه بوده است.
صادرات به بازار آسیا افزایش مییابد؟
با اجرای توافق بزرگان نفتی از ابتدای سال جاری میلادی رقابت بین اعضای اوپک در بازار آسیا بیشتر از قبل شد؛ چراکه باوجود اینکه صادرات نفت این کشورها کاهش یافته بود اما آنها تلاش میکردند سهم خود از بازار استراتژیک آسیا را حفظ کنند و کاهش صادراتشان را در بازارهای دیگر از جمله بازار اروپا و آمریکا لحاظ کنند. این موضوع باعث شد که با وجود کاهش عرضه جهانی نفت، به خصوص نفت سنگین، بازار آسیا همچنان به شکل رقابتی باقی بماند.با این حال هرچه از اجرای توافق تولیدکنندگان نفت زمان بیشتری میگذرد، نفت این کشورها برای آسیا جذابیت بیشتری مییابد، چراکه غالب نفت تولیدی اعضای اوپک نفت سنگین و ترش است.
این در حالی است که تولیدکنندگانی که خارج از این توافق قرار دارند و در چند ماه گذشته اقدام به افزایش صادرات نفت خود کردهاند، از جمله مکزیک و تولیدکنندگان نفت شیل، عموما نفت سبک و شیرین تولید میکنند. در این میان باید توجه داشت که غالب پالایشگاهها بر اساس پالایش نفت سنگین و ترش ساخته شدهاند و ساختارشان آنقدر منعطف نیست که بتوانند در کوتاهمدت خود را برای پالایش نفت با درجات سبکتر آماده کنند، بنابراین به دنبال اجرای توافق و با کاهش سطح انبارهای نفتی کشورهای مصرفکننده، تقاضا و جذابیت نفت اوپک افزایش مییابد. در اینخصوص میتوان به قیمت رسمی فروش نفت عربستان در بازار آسیا اشاره کرد. اختلاف قیمت نفت سنگین عرب، با API حدود 6/ 27 درجه و گوگرد 94/ 2 درصد نسبت به بهای نفتهای شاخص عمان و دبی به کمترین مقدار از ابتدای سال 2016 رسیده است. اوایل سالجاری یعنی زمانی که سطح موجودی انبارهای نفتی کشورهای OECD رو به کاهش نگذاشته بود، عربستانسعودی نفت سنگین خود را با اختلاف 82/ 3 دلاری نسبت به شاخصهای عمان و دبی به فروش میرساند؛ درحالی که در سه ماهه دوم سال 2017 این اختلاف قیمت به 76/ 2 دلار در هر بشکه کاهش یافته است. همچنین آمار نشان میدهد عربستان در ماهجاری این اختلاف قیمت را به 85/ 1 دلار بر بشکه رسانده است. با توجه به اینکه ایران و دیگر کشورهای عضو اوپک نیز نفت خود را بر اساس فرمول فروش عربستان، قیمتگذاری میکنند، از اینرو میتوان انتظار داشت که نفت ایران نیز در بازار آسیا گرانتر از سابق شده باشد. این موضوع این حسن را برای ایران دارد که میتواند با ایجاد جذابیت قیمتی سهم خود را در بازار آسیا افزایش دهد.
اما عامل دیگری که میتواند به کمک ایران برای افزایش سهمش در بازار آسیا بیاید، فشار عربستان و دیگر اعضای اوپک بر عراق برای پایبندی بیشتر به اجرای توافق اوپک است. عراق در ماههای اخیر کمترین سطح پایبندی را به توافق اوپک داشته، از اینرو با رشد صادرات، سهم خود در آسیا و آمریکا را افزایش داده است. این در حالی است که سهم دیگر کشورهای عضو اوپک از جمله عربستان در بازار نفت رو به کاهش گذاشته است. آخرین آمار رسمی و تاییدشده درخصوص میزان واردات کشورهای آسیایی به ماه ژوئن مربوط است. آمار نشان میدهد میزان فروش نفت عراق نسبت به سه ماه ابتدای سال 102 هزار بشکه رشد داشته است، در حالی که میزان فروش نفت عربستان 661 هزار بشکه، میزان فروش نفت ایران 309 هزار بشکه، میزان صادرات عمان 189 و صادرات کویت 89 هزار بشکه کاهش یافته است. این موضوع میتواند فشار به عراق برای کاهش صادراتش را افزایش دهد، کما اینکه روز گذشته نشست دو روزه کمیته ویژه نظارت بر توافق در ابوظبی با تمرکز بر افزایش پایبندی کشورهای متخلف در توافق آغاز شد که این میتواند دور جدیدی از افزایش فشار بر عراق برای کاهش تولید نفتش باشد. این موضوع خود میتواند در ماههای آینده به افزایش سهم ایران در بازار آسیا منتهی شود. اما از سویی عامل دیگری وجود دارد که ممکن است مانعی برای افزایش صادرات ایران به آسیا شود. در حالحاضر به دلیل گرما تقاضای داخلی کشورهای جنوب حاشیه خلیجفارس از جمله عربستان در اوج خود قرار دارد و بخشی از کاهش صادرات این کشور در ماهجاری (6/ 6میلیون بشکه در روز که کمترین سطح ظرف سالهای اخیر است) نیز به افزایش تقاضای فصلی باز میگردد، از اینرو با خنک شدن هوا، این کشور نفت بیشتری در برای صادرات دارد که میتواند مانعی برای افزایش صادرات نفت ایران به بازار آسیا باشد.در انتها باید گفت چه روند صادرات ایران در ماههای آینده رو به افزایش بگذارد و چه نه، نوسان مقدار صادرات و تغییر الگوی فروش نفت ایران تحتتاثیر میزان صادرات نفت دیگر کشورها و بدون اینکه تصمیمات داخلی در آن نقشی داشته باشد، بیش از پیش نشان میدهد که ایران باید به تقویت دیپلماسی نفتی و دنبال کردن استراتژی بلندمدت در سیستم بازاریابی خود توجه کند.