به گزارش اقتصادآنلاین، در دهههای اخیر، جغرافیای جمعیت جهان به شکلی معنادار تغییر کرده است. میلیونها نفر به دلایل اقتصادی، تجاری و زیستی در نوار ساحلی مستقر شدهاند؛ همان مناطقی که از یکسو بیشترین دسترسی به دریا را دارند و از سوی دیگر از فشار کمآبی بیشترین ضربه را میخورند. طبق گزارش بانک جهانی، تا سال ۲۰۰۷ حدود ۴۰ درصد جمعیت جهان(یعنی نزدیک به ۲.۸ میلیارد نفر) در فاصله کمتر از ۱۰۰ کیلومتری خط ساحلی زندگی میکردند. این رقم در سال ۲۰۲۳ به برآوردها بیش از ۳ میلیارد نفر رسیده است؛ این جابهجایی جمعیتی پیامدهای مهمی دارد. شهرهای ساحلی، میزبان صنایع، بنادر، مراکز اقتصادی و میلیونها گردشگر هستند و فشار بیسابقهای بر منابع محدود آب شیرین وارد میکنند. در چنین شرایطی، نمکزدایی نه یک انتخاب حاشیهای، بلکه به سرعت در حال تبدیل شدن به یک منبع آب پایدار و مقاوم در برابر خشکسالی برای این مناطق است؛ منبعی که برخلاف رودخانهها و مخازن، با تغییرات اقلیمی دچار نوسان نمیشود و در تمام فصول در دسترس است.
شکاف آبی میان کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه
اما مسئله مهمتر آن است که رشد جمعیت ساحلی بهطور نامتوازن توزیع شده است. آمارها نشان میدهد که بخش عمده این افزایش مربوط به کشورهای در حال توسعه بوده است. در سال ۲۰۲۳، بیش از ۲.۴ میلیارد نفر از جمعیت ساحلی جهان در همین کشورها زندگی میکردند؛ کشورهایی که اتفاقاً کمترین میزان آب تجدیدپذیر سرانه را در اختیار دارند.
سرانه آب تجدیدپذیر در کشورهای با درآمد بالا تقریباً سه برابر کشورهای کمدرآمد است. یعنی درست جایی که جمعیت بیشتری در حاشیه دریا زندگی میکنند، منابع آب شیرین محدودتر، کیفیت شبکه توزیع پایینتر و آسیبپذیری در برابر خشکسالی بیشتر است.
این شرایط با الگوی مصرف آب نیز تشدید شده است. در کشورهای کمدرآمد، بیش از ۹۰ درصد منابع آب در بخش کشاورزی مصرف میشود؛ در حالی که این سهم در کشورهای توسعهیافته حدود ۴۳ درصد است. یعنی در کشورهایی که بیشترین نیاز را به نمکزدایی دارند، بیشترین هدررفت نیز وجود دارد.
ضرورت نمکزدایی؛ اما همراه با یک دوگانگی مالی
برآیند این دادهها به یک نتیجه روشن میرسد: نمکزدایی برای کشورهای در حال توسعه، یک استراتژی ضروری است.
این کشورها از یک سو با رشد سریع جمعیت، فشار بر منابع آب، توسعه شهری و صنعتی، و تغییرات اقلیمی روبهرو هستند، و از سوی دیگر بخش قابل توجهی از جمعیت آنها در نزدیکی منابع آب شور زندگی میکند. بنابراین از منظر جغرافیا، نمکزدایی یک گزینه منطقی و قابل اتکا به نظر میرسد.
اما درست همینجا دوگانگی مهم شکل میگیرد: کشورهایی که بیشتر از همه به نمکزدایی نیاز دارند، کمترین توان مالی برای اجرای آن را دارند.
ساخت آبشیرینکنها، خطوط انتقال، پمپاژ، تأمین انرژی و نگهداری این سیستمها هزینهبر است و برای بسیاری از کشورهای کمدرآمد، یک مانع جدی محسوب میشود. با این حال، تجربه جهانی نشان میدهد که این مانع، قابل مدیریت است؛ به شرط آنکه نمکزدایی بخشی از یک بسته سیاستی بزرگتر باشد و نه تنها راهحل مشکل کمآبی.
مدیریت تقاضا؛ شرط موفقیت نمکزدایی
تجربه کشورهایی مانند اردن نشان میدهد که بهبود مدیریت تقاضا میتواند نقشی تعیینکننده در موفقیت استراتژیهای تأمین آب ایفا کند. اردن بیش از ۵۰ درصد آب شهری خود را در قالب «آب غیر درآمدی» از دست میدهد؛ یعنی نشت شبکه، فرسودگی زیرساخت و مصرف ثبتنشده. برنامه ملی آب این کشور سه محور اصلی دارد:
• کاهش پایدار آب هدررفته
• نوسازی شبکهها و زیرساختها
• مشارکت دادن جامعه و مصرفکنندگان در مدیریت آب
اما مسئله بنیادیتر بخش کشاورزی است. حدود ۷۱ درصد آب مصرفی جهان در کشاورزی استفاده میشود و در برخی کشورهای در حال توسعه، این سهم به ۹۰ درصد میرسد. بنابراین افزایش بهرهوری آب کشاورزی، پیشنیاز هرگونه سیاست نوین مدیریت آب از جمله نمکزدایی است.
نمکزدایی بهتنهایی کافی نیست؛ اما بدون آن هم راهحلی وجود ندارد
مطالعات نشان میدهد که نمکزدایی تنها زمانی میتواند بحران آب را در کشورهای در حال توسعه کاهش دهد که مجموعهای از چالشهای ساختاری نیز اصلاح شود. این چالشها شامل موارد زیر است:
۱. کاهش تلفات گسترده در شبکههای آبرسانی
۲. افزایش بهرهوری آب در کشاورزی و صنعت
۳. رعایت ملاحظات زیستمحیطی در کنار توسعه آبشیرینکنها
۴. ارتقای آگاهی عمومی و آموزش مدیریت مصرف
۵. اصلاح حکمرانی آب و تقویت نهادهای مسئول
این یعنی نمکزدایی باید به عنوان بخشی از یک بسته سیاستی جامع در نظر گرفته شود؛ بستهای که در آن مدیریت تقاضا، اصلاح زیرساخت و تأمین مالی پایدار همگی در کنار هم قرار گیرند.
چرا نمکزدایی برای آینده کشورهای در حال توسعه حیاتی است؟
با وجود تمام چالشها، نمکزدایی چند مزیت کلیدی دارد که آن را به یک راهکار راهبردی تبدیل میکند:
• منبع پایدار در برابر خشکسالی و تغییر اقلیم: برخلاف رودخانهها و سفرههای زیرزمینی، دریا کاهش نمییابد.
• قابل اتکا برای جمعیت ساحلی: بخش بزرگی از جمعیت کشورهای در حال توسعه دقیقاً جایی مستقر شدهاند که آب شور در دسترس است.
• نقش حمایتی برای رشد اقتصادی: صنایع، گردشگری و شهرهای ساحلی بدون امنیت آبی پایدار قابل توسعه نیستند.
• قابل ترکیب با فناوریهای نوین انرژی: استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر هزینه عملیاتی نمکزدایی را سالبهسال کاهش میدهد.
به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران معتقدند: نمکزدایی نه تنها راهحلی برای کمآبی امروز، بلکه یک سرمایهگذاری برای امنیت آبی نسلهای آینده است.






