تولد آگاه
وی ایکس اکستریم
کیان.
x
فشارسنج
منطه
بیتاآرت
فلای تو دی
۰۱ / آذر / ۱۴۰۴ ۰۹:۴۴
بحران هویتی و وابستگی به چین و آمریکا؛

چرا اتحادیه اروپا در رقابت جهانی عقب مانده است؟

چرا اتحادیه اروپا در رقابت جهانی عقب مانده است؟

اتحادیه اروپا که زمانی قدرت تنظیم‌گری جهان محسوب می‌شد، اکنون زیر فشار ترکیبی اقتصاد چین و سیاست‌های آمریکا با بحران هویتی و کارآمدی روبه‌رو است. این گزارش به چالش‌ها، خطاهای راهبردی و راه‌های بازگشت اروپا به عرصه قدرت می‌پردازد.

کد خبر: ۲۱۰۱۸۰۹
a market

به گزارش اقتصادآنلاین، هفته‌نامه «اکونومیست» در گزارشی به تحلیل وضعیت امروز اتحادیه اروپا و تضعیف آن در اقتصاد جهان پرداخت. این رسانه نوشت:

برای دهه‌ها اتحادیه اروپا با اتکا به قدرت مقررات‌گذاری خود احساس اطمینان می‌کرد. درست است که چین در تولید صنعتی پیشتاز شده و آمریکا قدرت نظامی برتر را در اختیار دارد، اما در جهان قانون‌گذاری و تنظیم‌گری، بروکسل خود را «ابرقدرت» بی‌رقیب می‌دانست. این موقعیت محصول جهانی‌سازی و توان اروپا در تبدیل دولت‌های ملی به بلوکی هماهنگ بود.

اما امروز دیگر چنین آسایشی برای اروپا وجود ندارد. چین تنها به صادرات ارزان و یارانه‌دهی گسترده بسنده نکرده، بلکه در نوآوری و تولید، از جمله صنعت خودروسازی، بسیاری از بخش‌های اروپایی را پشت سر گذاشته است. کسری تجاری آلمان با چین سال گذشته به ۶۶ میلیارد یورو رسید و احتمال می‌رود امسال از ۸۵ میلیارد یورو نیز فراتر رود. در کنار این، پکن با تکیه بر نقش حیاتی خود در زنجیره‌های تأمین، از جمله تراشه و مواد معدنی کمیاب، تهدید به تحریم و محدودسازی کرده و از وابستگی اروپا بهره‌برداری می‌کند. هم‌زمان، دونالد ترامپ با ایجاد تردید درباره تعهد آمریکا به امنیت ناتو و تحمیل توافق‌های تجاری نامطلوب، فشار‌ها بر اروپا را تشدید کرده است.

واکنش‌های پرریسک اروپا و تنش‌های درونی

در شرایطی که اروپا میان دو قدرت بزرگ گرفتار شده، دو واکنش اصلی در بروکسل و پایتخت‌ها دیده می‌شود؛ هر دو هم بالقوه خطرناک هستند. گروهی از سیاست‌گذاران خواهان حمایت‌گرایی تجاری و سیاست صنعتی تهاجمی برای حفظ صنایع راهبردی‌اند. اما چنین رویکردی ممکن است به بهانه امنیت ملی، طیف گسترده‌ای از کالا‌ها از غله تا چوب را تحت حمایت قرار دهد و به رکود سرعت ببخشد. حتی تعرفه‌های موجه نیز در نهایت مالیاتی اضافی برای مصرف‌کنندگان اروپایی محسوب می‌شوند و لزوماً کارایی لازم را ندارند.

در مقابل، احزاب راست پوپولیست با استفاده از نارضایتی اجتماعی، اتحادیه اروپا را متهم می‌کنند که اقتصاد‌ها را از پویایی و کشور‌ها را از حاکمیت تهی کرده است. آنها نسخه نجات اروپا را در بازگشت قدرت به پایتخت‌های ملی می‌بینند. اما ایجاد شکاف در همکاری درون اتحادیه، حتی بدون خروج هیچ کشور دیگری می‌تواند رکود، واگرایی و بی‌ثباتی ایجاد کند؛ اتفاقی بسیار خطرناک در جهانی بی‌قانون که قدرت در عدد نهفته است.

راه‌های برون‌رفت؛ بهره‌گیری از قدرت بازار و حمایت از قوانین جهانی

اروپا همچنان می‌تواند از موقعیت خود به عنوان مدافع قواعد بین‌المللی بهره ببرد. حتی اگر آمریکا و چین استاندارد‌های جهانی را زیر پا بگذارند، بسیاری از کشور‌های کوچک‌تر به دنبال نظم قابل پیش‌بینی‌اند. اتحادیه اروپا با در اختیار داشتن بازار عظیم و تجربه مقررات‌گذاری، می‌تواند محور همکاری میان کشور‌هایی شود که مایل‌اند بدون اتکا به آمریکا مسیر مشترکی در تجارت و اقتصاد طی کنند.

مذاکرات با هند و کشور‌های مرکوسور سال‌ها طول کشیده و بسیار کند پیش رفته است. همکاری با اعضای توافق CPTPP که از لحاظ اقتصادی و سیاسی هم‌سو با اروپا هستند، باید با فوریت بیشتری دنبال شود. صادرکنندگان آلمانی نیز نشان داده‌اند که بازار‌های رو به رشدی همچون هند و برزیل قادرند افت تقاضای چین را جبران کنند.

نیاز به رویکرد سخت‌گیرانه‌تر و کاهش وابستگی‌ها

اروپا باید در مقابله با دامپینگ و یارانه‌دهی‌های چین بر اساس قوانین تجاری جهانی قاطع عمل کند. اتکای صنعت خودروسازی اروپا به تنها یک تأمین‌کننده تراشه، آن‌هم پس از تجربه بحران گاز روسیه، اشتباهی پرهزینه بود. اورزولا فن‌درلاین وعده داده در برابر محدودیت‌های چین بر مواد معدنی کمیاب اقدام کند، اما این فرایند به سرمایه‌گذاری و زمان نیاز دارد. در صورت لزوم اروپا باید از «ابزار ضد اجبار» خود استفاده کند که امکان اتخاذ تدابیر تلافی‌جویانه، حتی بر صادرات حساس برای چین، را فراهم می‌سازد.

نیاز فوری به همگرایی اقتصادی؛ فرصت‌های ازدست‌رفته در بازار واحد

وظیفه دوم اروپا بهره‌گیری از قدرت بالقوه خود از طریق ادغام اقتصادی عمیق‌تر است. احزاب میانه‌رو نگران‌اند که این مسیر به سود جریان‌های پوپولیستی تمام شود، اما بی‌عملی نیز خود نوعی سیاست است و ناتوانی و اختلاف‌نظر رهبران، دقیقاً همان انتقادی را تأیید می‌کند که پوپولیست‌ها مطرح می‌کنند: نخبگان فاقد ایده و کارآمدی‌اند.

بازار واحد اروپا که برای کالا طراحی شده، نتوانسته از اقتصاد‌های مبتنی بر خدمات حمایت کند. اروپا درباره «مقررات‌زدایی» زیاد صحبت می‌کند، اما میل به مقررات‌گذاری معمولاً قوی‌تر است. دولت‌ها در تصویب طرح‌هایی برای تقویت رقابت‌پذیری، از جمله پیشنهادات ماریو دراگی، تعلل کرده‌اند؛ زیرا نگران از دست دادن نفوذ یا ایجاد نارضایتی در گروه‌های ذی‌نفع هستند. همچنین با وجود نیاز فوری به ادغام بازار‌های مالی و انرژی، نباید فریب موج جدید تمایل به احیای صنعتی‌سازی را خورد؛ زیرا حتی بدون رقابت چین نیز اشتغال کارخانه‌ای رو به کاهش است.

اصلاحات داخلی؛ شرط لازم برای کسب قدرت خارجی

برای اثربخشی این اقدامات، کشور‌ها باید در داخل نیز دست به اصلاحات بزنند: هزینه‌های رفاهی بالاست، بروکراسی‌ها ناکارآمدند و رشد و رقابت‌پذیری زیر فشار مقررات سنگین قرار دارد. قیمت انرژی نیز مانند مالیاتی بر تولیدکنندگان عمل می‌کند.

ضرورت اراده سیاسی برای احیای جایگاه اروپا

بسیاری در بروکسل چنین تغییراتی را غیرممکن می‌دانند، اما اروپا چاره‌ای جز انتخاب ندارد. یا باید سرنوشت خود را به دست گیرد، یا چین و آمریکا آن را به تغییرات دردناک وادار خواهند کرد. انتخاب با اروپا است و زمان محدود.

ارسال نظرات