تولد آگاه
وی ایکس اکستریم
کیان.
x
فشارسنج
منطه
بیتاآرت
فلای تو دی
۲۸ / آبان / ۱۴۰۴ ۰۸:۲۱

احمد زیدآبادی و نیروی چهارم / حزب جدیدی در راه است؟

احمد زیدآبادی و نیروی چهارم / حزب جدیدی در راه است؟

من آرزو دارم تشکلی با رویکرد «نیروی چهارم» شکل بگیرد؛ جمعی از افراد شکیبا و بی‌میل به قدرت که بتوانند مسائل را بی‌طرفانه تحلیل کنند، به فهم مشترک برسند و برای خیر عمومی تلاش کنند. اما در فضای کنونی تحقق چنین رویایی ممکن نیست. آیا روزی خواهد رسید که این رؤیا عملی شود؟ نمی‌دانم.

کد خبر: ۲۱۰۱۲۹۶
a market

به گزارش اقتصاد آنلاین، احمد زیدآبادی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «آن تکاپوی بی‌حاصل!» نوشت:قبل از جنگ ۱۲ روزه برای تشکیل نیروی چهارم به تکاپو افتادم. روال قانونی کار از همان ابتدا با مشکل رو‌به‌رو شد. در وزارت کشور از اصل ایدۀ تشکیل چنین نیرویی استقبال شد، اما گفته شد که من خودم به دلیل سابقۀ زندان امکان تأسیس ندارم و باید کسان دیگری پیشقدم شوند. به کسانی هم برای کمک به تأسیس رو زدم، اما هر کدام به دلایلی همراهی نکردند. با این حال با بسیاری از چهره‌ها بخصوص آقای سید محمد خاتمی تماس گرفتم. آقای خاتمی ماجرا برایش جذاب بود و می‌خواست بداند که تفاوت نیروی چهارم با اصلاح‌طلبان چیست؟ با خوش‌رویی و خونگرمی تمام، چهار جلسه با حضور شماری از افراد مورد علاقه‌اش برای بحث در این باره تشکیل داد. این در حالی بود که من در همان روز اول ملاقات با آقای خاتمی به این نتیجه رسیده بودم که مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط به سرانجام شومی ختم می‌شود. تشکیل نیروی چهارم طبق تحلیل من، مشروط به عادی‌سازی سیاست خارجی و داخلی کشور بود و بدون این دو، اصلاً محلی از اعراب نداشت. دوستان حاضر در جلسه، هیچکدام با برداشت من در مورد عاقبت شوم مذاکرات مسقط موافق نبودند، اما من طبق معمول به برداشت خود مطمئن بودم!

اینک کشور در بلاتکلیفی به سر می‌برد. حوصلۀ مردم بر اثر فشار‌های اقتصادی و ناترازی‌های فزاینده تنگ شده است. کنشگران و بازیگران سیاسی تحت تأثیر این فضا، روز به روز کم‌تحمل‌تر و پرخاشجوتر می‌شوند. برخی از آنان تصورشان این شده که "قدرت ریخته" و فقط باید خودشان آن را روی زمین جمع کنند! اگر کسی در این گزاره تردید کند به پر و پایش می‌پیچند!

با چنین وضعی من در آرزوی تشکلی با رویکرد نیروی چهارم هستم. جایی که آدم‌های پرحوصله بدون علاقه به کسب قدرت، مسائل را حلاجی کنند و به اشتراک نظر دست یابند و در جهت خیر عمومی بکوشند!

اما در این شرایط نمی‌شود! آیا فرداروزی خواهد شد؟ نمی‌دانم! فقط می‌دانم که ما در قایقی در دل دریایی بسیار توفانی نشسته‌ایم! نجات و مرگ‌مان دست خودمان نیست، چون شرایط در کنترل‌مان نیست و همینطور هیچ دونفری یافت نمی‌شوند که نظر واحدی در بارۀ نجات قایق داشته باشند! قایق در میان امواج در تلاطم است و سرنشینان آن به سر و کلۀ هم می‌کوبند و هر کدام می‌کوشند تا آن دیگری را به دریا بیندازند!

سخن در این زمینه بسیار است و حوصله برای گفتن و شنیدنش اندک!

ارسال نظرات