گشت ارشاد آبی در ایران / قرار است کاری کنند، کارستان!
در روزهایی که آسمان از بارش دریغ میکند و ذخایر آبی کشور به خط قرمز نزدیک شده، تجربههای موفق صرفهجویی نشان میدهد تنها راه عبور از بحران همدلی مردم و تغییر رفتارهای کوچکِ روزمره است، تغییراتی که میتواند معادله کمآبی را از اساس دگرگون کند.
به گزارش اقتصادآنلاین، قصه از آنجا آغاز شد که تصمیم گرفتند در هر گوشه شهر، هرکس را در حال شستوشوی خودرو یا فرش با آب شهری دیدند، گزارش دهند تا از هدررفت جلوگیری شود. این روند یک نظام نظارت مردمی ایجاد کرد؛ سازوکاری مشخص با تذکر، اخطار و در صورت تکرار تخلف، قطع موقت انشعاب.
در خانهای معمولی، ماجرا از یک تصمیم جمعی شروع شد: زمان حمام نصف شود. تنها از همان روز اول، کنتور عدد جدیدی نشان داد ۷۰ لیتر کاهش مصرف. هر کدام مأمور دیگری شد و تخلف را گزارش میکرد. این نظارت دوستانه، کمکم عادتهای دیرینه را شکست.
مادر، که همیشه هنگام شستن ظرفها شیر آب را باز میگذاشت، این بار شیر را بست و هر بار ۳۰ لیتر آب ذخیره شد. موقع مسواک زدن با بستن شیر ۵ لیتر دیگر صرفهجویی شد و ماشین لباسشویی فقط در حالت پر کار کرد تا ۱۰ لیتر دیگر ذخیره بماند.
یک حساب ساده: تنها در یک روز ۱۲۵ لیتر صرفهجویی از سوی یک خانواده. این فرمول را روی تخته نوشتند و نامش را گذاشتند: فرمول نجات آب، رفتاری ساده که در محله، محل کار و میان فامیل دستبهدست شد.
وقتی آسمان غرب آسیا درِ باران را میبندد
در سرزمینی که بارش آن یکسوم میانگین جهانی است، ایستادن پنج شش دقیقه زیر دوش شاید عادت باشد، اما در روزگار خشکسالی، چیزی جز خودزنی نیست.
شش سال است زمین طلب باران دارد و آسمان با خساست پاسخ میدهد. امسال حتی نوید بارش هم داده نشد و زمین خشکِ خشک مانده است. این ماجرا محدود به ایران نیست؛ کشورهای منطقه هم با همین تراژدی دستبهگریباناند. زمین زبان مشترکی پیدا کرده است، زبان تشنگی.
همین چند روز قبل، پادشاه عربستان از مردم خواست برای بارش باران نماز بخوانند. فردا نیز در امامزاده صالح تهران نماز باران برگزار میشود.
خشکسالیِ طولانی ذخیره سدها را به پایینترین سطح ۶۰ سال اخیر رسانده و اوضاع پایتخت از بسیاری شهرها بحرانیتر است. آنقدر که برخی مسئولان بهجای راهکار حرف از گزینههای عجیب مثل تخلیه شهر میزنند.
اگر روند فعلی ادامه داشته باشد، در کمتر از ده تا دوازده روز احتمال خداحافظی با آب پرفشار و آغاز جیرهبندی جدی است.
درسهای بحران گاز وقتی مردم پای کار آمدند
سال گذشته، پویش دو درجه کمتر نشان داد تغییر رفتار مردم چگونه میتواند بحران را مهار کند. خانوادهها تنها با کاهش دو درجهای گرمایش، هزاران خانواده دیگر را از قطعی گاز نجات دادند.
نتیجه چه شد؟ ۱۶ میلیون لیتر صرفهجویی در مصرف گاز خانگی فقط در یک روز. وزیر نفت بعدها گفت با وجود ناترازی ۲۵۰ میلیون مترمکعبی، همکاری مردم عامل اصلی عبور از بحران بود.
تجربه تابستان ایستادن مقابل خاموشی با پویش ببند
تابستان دو سال پیش هم مصرف برق با سرعتی خطرناک بالا میرفت. خاموشیهای گسترده قابل پیشبینی بود. اما با مشارکت مردم در پویش ببند و پنجشنبههای بدون مصرف اوج، بسیاری از وسایل پرمصرف در ساعات اوج خاموش شد.
نتیجه ملموس بود: کاهش ۱۵ درصدی مصرف برق معادل تأمین برق برای ۵۰۰ هزار خانوار.
نظارت مردمی بر مصرف آب مدلی که مشهد را نجات داد
در روزهای بحرانی مشهد، طرحی اجرا شد که به الگویی موفق تبدیل شد، هرکس شستوشوی خودرو یا فرش با آب لولهکشی را میدید، کافی بود با شماره ۱۲۲ تماس بگیرد و کلید ۵ را بزند.
سازوکار مشخص بود: بار اول تذکر، بار دوم قطع پنج ساعته انشعاب، بار سوم قطع ۲۴ ساعته
این نظارت اجتماعی مشهد را از بحران تابستانی عبور داد، نمونهای روشن از بلوغ اجتماعی در عصر خشکسالی.
فرمول نهایی همراهی مردم با اقلیمی که سازگار نیست
امروز، در روزهای کمبارش، مردم مهمترین سد در برابر بیآبی هستند. تجربههای متعدد نشان داده هر جا پای مردم وسط بوده، غیرممکنها ممکن شده است.
اکنون نیز راهی جز این نیست، تغییر رفتارهای کوچک، مشارکت عمومی و همدلی. اگر مردم کنار هم بایستند آب موجود در سدها تکان نمیخورد و میتوان امیدوار بود که پیش از رسیدن به نقطه توقف، ناز آسمان تمام شود و باران دوباره مهمان زمین گردد.







