فال حافظ امروز پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴ / پیشگویی آینده با فال حافظ همراه با تعبیر واقعی
فال حافظ برای متولدین ماههای مختلف را در این گزارش بخوانید.
به گزارش اقتصادآنلاین، فال حافظ، سنتی کهن و محبوب در ایران است که ریشه در تاریخ ادبیات و فرهنگ مشرق زمین دارد. از دیرباز ایرانیان برای شناخت آینده، حل مشکلات و دریافت الهام به دیوان حافظ تفأل میزدند. این رسم با زبان کنایهآمیز، ایهام و معانی چندگانه اشعار حافظ، امکان برداشتهای گوناگون را فراهم میآورد و سبب شده تا فال حافظ طی چند سده به محبوبترین و پرطرفدارترین روش پیشبینی و خودشناسی در میان مردم ایران تبدیل شود.
فال حافظ متولدین فروردین
غزل شماره: ۷۴
حاصلِ کارگه کون و مکان این همه نیست
باده پیش آر که اسبابِ جهان این همه نیست
از دل و جان شرفِ صحبتِ جانان غرض است
غرض این است، وگرنه دل و جان این همه نیست
مِنَّتِ سِدره و طوبی ز پیِ سایه مکش
که چو خوش بنگری ای سروِ روان این همه نیست
دولت آن است که بی خونِ دل آید به کنار
ور نه با سعی و عمل باغِ جَنان این همه نیست
پنج روزی که در این مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست
بر لبِ بحرِ فنا منتظریم ای ساقی
فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست
زاهد ایمن مشو از بازیِ غیرت، زنهار
که ره از صومعه تا دیرِ مغان این همه نیست
دردمندیِّ منِ سوختهٔ زار و نَزار
ظاهراً حاجتِ تقریر و بیان این همه نیست
نام حافظ رقمِ نیک پذیرفت ولی
پیش رندان رقمِ سود و زیان این همه نیست
تعبیر:
تمام امکانات و موقعیتهایی که در اختیار داریم، امانت است و برای رضایت خداوند. عمر محدود است؛ از زندگی لذت ببر و وقتت را صرف مال دنیا نکن. به دنبال نام نیک و رضایت حق باش.
فال حافظ متولدین اردیبهشت
غزل شماره: ۱۹
ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟
منزلِ آن مَهِ عاشقکُشِ عیار کجاست؟
شبِ تار است و رَه وادیِ اِیمن در پیش
آتش طور کجا؟ موعد دیدار کجاست؟
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات بگویید که هشیار کجاست؟
آن کَس است اهل بشارت که اشارت داند
نکتهها هست بسی محرم اسرار کجاست؟
هر سرِ مویِ مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامتگر بیکار کجاست؟
باز پرسید ز گیسویِ شِکَن در شِکَنَش
کاین دل غمزده، سرگشته گرفتار، کجاست؟
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو؟
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست؟
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش، بی یار مهیا نشود یار کجاست؟
حافظ از بادِ خزان، در چمنِ دهر مَرَنج
فکرِ معقول بفرما، گلِ بی خار کجاست؟
تعبیر:
هر فردی در زندگی سرنوشت مشخصی دارد و هیچ فردی کاملاً بیعیب نیست. به جای خیالبافی، واقعبین باش و با صبر و شکیبایی از مشکلات عبور کن تا به نتیجه مطلوب برسی.
فال حافظ متولدین خرداد
غزل شماره: ۱۵۷
هر که را با خطِ سبزت سرِ سودا باشد
پای از این دایره بیرون نَنِهَد تا باشد
من چو از خاکِ لحد لاله صفت برخیزم
داغِ سودای توام سِرِّ سُویدا باشد
تو خود ای گوهرِ یک دانه کجایی آخِر
کز غمت دیدهٔ مردم همه دریا باشد
از بُنِ هر مژهام آب روان است بیا
اگرت میلِ لبِ جوی و تماشا باشد
چون گل و مِی دمی از پرده برون آی و درآ
که دگرباره ملاقات نه پیدا باشد
ظِلِّ مَمدودِ خَمِ زلفِ توام بر سر باد
کاندر این سایه قرارِ دلِ شیدا باشد
چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری
سرگرانی صفتِ نرگسِ رعنا باشد
تعبیر:
انسانی قدرشناس هستی و اگر از کسی محبت ببینی تا پایان عمر فراموش نخواهی کرد. در کار خود پابرجا و مصمم هستی و همین صفت نیکو تو را در کارهایت یاری کرده است. اگر بیاعتنایی میبینی واقعی نیست بلکه شیوه دلبری و دلداری است.
فال حافظ متولدین تیر
غزل شماره: ۲۲۲
از سرِ کویِ تو هر کو به ملالت برود
نرود کارش و آخِر به خجالت برود
کاروانی که بُوَد بدرقهاش حفظِ خدا
به تَجَمُّل بنشیند به جَلالت برود
سالک از نورِ هدایت بِبَرَد راه به دوست
که به جایی نرسد گر به ضَلالت برود
کامِ خود آخرِ عمر از مِی و معشوق بگیر
حیفِ اوقات که یک سر به بطالت برود
ای دلیلِ دلِ گمگشته خدا را مددی
که غریب اَر نَبَرَد رَه، به دلالت برود
حکمِ مستوری و مستی همه بر خاتِمَت است
کس ندانست که آخِر به چه حالت برود
حافظ از چشمهٔ حکمت به کف آور جامی
بو که از لوحِ دلت نقشِ جهالت برود
تعبیر:
ناامیدی از درگاه خداوند جز خجلت و شرمندگی حاصلی ندارد. کارها زمانی سامان میگیرد که خواست خدا بر آن باشد. از باقی مانده عمر خود بهترین استفاده را کن و اجازه نده عمرت به بطالت بگذرد. از جهل و نادانی دوری کن و به دنبال علم و حکمت باش تا با نور هدایت به مقصود برسی.
فال حافظ متولدین مرداد
غزل شماره: ۸۷
حُسنت به اتفاقِ مَلاحت جهان گرفت
آری به اتفاق، جهان میتوان گرفت
افشایِ رازِ خلوتیان خواست کرد شمع
شکر خدا که سِرِّ دلش در زبان گرفت
زین آتشِ نهفته که در سینهٔ من است
خورشید شعلهایست که در آسمان گرفت
میخواست گل که دم زند از رنگ و بویِ دوست
از غیرتِ صبا نفسش در دهان گرفت
آسوده بر کنار چو پرگار میشدم
دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت
آن روز شوقِ ساغرِ می خرمنم بسوخت
کاتش ز عکسِ عارضِ ساقی در آن گرفت
خواهم شدن به کویِ مُغان آستین فشان
زین فتنهها که دامنِ آخرزمان گرفت
می خور که هر که آخرِ کار جهان بدید
از غم سبک برآمد و رَطلِ گران گرفت
بر برگِ گل به خونِ شقایق نوشتهاند
کان کس که پخته شد میِ چون ارغوان گرفت
حافظ چو آبِ لطف ز نظمِ تو میچکد
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت
تعبیر:
قصد انجام یک کار گروهی را داری. با اتحاد و یگانگی میتوان کارهای بزرگی انجام داد، به شرط آنکه اسرار درونی جمع را برای هر کسی فاش نکنی. به حسودان و تنگنظران اعتنا نکن و با امید به خدا کار را آغاز کن.
فال حافظ متولدین شهریور
غزل شماره: ۱
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
به بویِ نافهای کآخر صبا زان طُرّه بگشاید
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش چون هر دَم
جَرَس فریاد میدارد که بَربندید مَحمِلها
به مِی سجّاده رنگین کن گَرت پیرِ مُغان گوید
که سالِک بیخبر نَبوَد ز راه و رسمِ منزلها
شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حالِ ما سبکبارانِ ساحلها
همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر
نهان کِی مانَد آن رازی کزو سازند محفلها
حضوری گر همیخواهی از او غایب مشو حافظ
مَتٰی ما تَلْقَ مَنْ تَهْویٰ دَعِ الدُّنْیا و اَهْمِلْها
تعبیر:
سادهانگاری در امور زندگی مسائل را پیچیدهتر میکند. برای رسیدن به مقصود، از خودخواهی و یکدندگی دست بردار و با مشورت افراد با تجربه تصمیم بگیر.
فال حافظ متولدین مهر
غزل شماره: ۳۰۵
به وقت گُل شدم از توبهٔ شراب خَجِل
که کَس مباد ز کِردارِ ناصَواب خَجِل
صَلاحِ ما همه دامِ رَه است و من زین بحث
نیام ز شاهد و ساقی به هیچ باب خَجِل
بُوَد که یار نَرَنجَد ز ما به خُلقِ کریم
که از سؤال ملولیم و از جواب خَجِل
ز خون که رفت شبِ دوش از سراچهٔ چشم
شدیم در نظر رَهرُوانِ خواب خَجِل
رواست نرگسِ مست ار فِکند سر در پیش
که شد ز شیوهٔ آن چَشمِ پُر عِتاب خَجِل
تویی که خوبتری ز آفتاب و شُکرِ خدا
که نیستم ز تو در رویِ آفتاب خَجِل
حجابِ ظلمت از آن بست آبِ خضر که گشت
ز شعرِ حافظ و آن طَبعِ همچو آب خِجِل
تعبیر:
از انجام کار خطایی به شدت پشیمان و شرمندهای، اما بدان پشیمانی از کردار ناصواب در انجام ندادن مجدد آن است. در انتخابت دچار اشتباه نشدهای و میان عالمان سربلند خواهی شد.
فال حافظ متولدین آبان
غزل شماره: ۹
رونق عهد شباب است دگر بُستان را
میرسد مژدهٔ گل بلبل خوش الحان را
ای صبا گر به جوانان چمن باز رَسی
خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
گر چنین جلوه کند مغبچهٔ باده فروش
خاکروب در میخانه کنم مژگان را
ای که بر مه کشی از عَنبر سارا چوگان
مضطرب حال مگردان، من سرگردان را
ترسم این قوم که بر دُردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
برو از خانهٔ گردون به در و نان مطلب
کان سیه کاسه در آخر بِکُشد مهمان را
هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است
گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را
ماه کنعانی من! مسند مصر آنِ تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
تعبیر:
زمان برای انجام کاری که در نظر داری کاملا مناسب است. پیام همکاری و خدمت خود را هرچه سریعتر به او برسان. در انتخاب همراهان و همکاران خود دقت بسیار کن، زیرا که همکاری با یاران خدا تو را در مقابل مشکلات و مصائب این راه مصون می کند.
فال حافظ متولدین آذر
غزل شماره: ۶۱
صبا اگر گذری اُفتَدَت به کشور دوست
بیار نَفحِهای از گیسوی مُعَنبَر دوست
به جانِ او که به شکرانه جان برافشانم
اگر به سویِ من آری پیامی از برِ دوست
و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
برایِ دیده بیاور غباری از درِ دوست
منِ گدا و تمنایِ وصلِ او هیهات
مگر به خواب ببینم خیالِ منظرِ دوست
دل صِنوبَریَم همچو بید لرزان است
ز حسرتِ قد و بالای چون صنوبرِ دوست
اگر چه دوست به چیزی نمیخرد ما را
به عالمی نفروشیم مویی از سرِ دوست
چه باشد ار شود از بندِ غم دلش آزاد
چو هست حافظِ مسکین غلام و چاکر دوست
تعبیر:
منتظر خبری از کسی هستی که علاقه زیادی به او داری و گاهی فاصله بین شما مثل رویاست. به خدا توکل کن و با صداقت و پایداری در عشق، مشکلات حل خواهد شد.
فال حافظ متولدین دی
غزل شماره: ۵۳
منم که گوشهٔ میخانه خانقاهِ من است
دعایِ پیرِ مغان وردِ صبحگاهِ من است
گَرَم ترانهٔ چنگ صَبوح نیست چه باک
نوایِ من به سحر آهِ عذرخواهِ من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
گدایِ خاکِ درِ دوست، پادشاه من است
غرض ز مسجد و میخانهام وصال شماست
جز این خیال ندارم خدا گواهِ من است
مگر به تیغ اجل خیمه بَرکَنم ور نی
رمیدن از درِ دولت نه رسم و راهِ من است
از آن زمان که بر این آستان نهادم روی
فرازِ مسندِ خورشید، تکیهگاهِ من است
گناه اگر چه نبود اختیارِ ما حافظ
تو در طریقِ ادب باش، گو گناهِ من است
تعبیر:
انسانی وارسته و ساده دل و پاک نیت هستی. خدا نیز به واسطه اخلاقیات نیکوی تو، تو را از حرص و آز دور نگه داشته و به تو مناعت طبع بخشیده است. نیتی که در دل داری خیر است اما آنقدر از دیگران بدی دیدهای که خسته شدهای. هرگز از فطرت پاک خود گذر نکن و در راه تهذیب و تزکیه و تعلیم کوشا باش که به امید خدا بلندترین جایگاههای اجتماعی و انسانی در انتظار توست.
فال حافظ متولد بهمن
غزل شماره: ۴۰۰
بالابلند عشوهگر نقشباز من
کوتاه کرد قصه زهد دراز من
دیدی دلا که آخر پیری و زهد و علم
با من چه کرد دیده معشوقه باز من
میترسم از خرابی ایمان که میبرد
محراب ابروی تو حضور نماز من
گفتم به دلق زرق بپوشم نشان عشق
غماز بود اشک و عیان کرد راز من
مست است یار و یاد حریفان نمیکند
ذکرش به خیر ساقی مسکین نواز من
یا رب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن
گردد شمامه کرمش کارساز من
نقشی بر آب میزنم از گریه حالیا
تا کی شود قرین حقیقت مجاز من
بر خود چو شمع خنده زنان گریه میکنم
تا با تو سنگ دل چه کند سوز و ساز من
زاهد چو از نماز تو کاری نمیرود
هم مستی شبانه و راز و نیاز من
حافظ ز گریه سوخت بگو حالش ای صبا
با شاه دوست پرور دشمن گداز من
تعبیر:
مدتهاست منتظر خبری از کسی هستی که به او به شدت علاقمندی و گاهی این وصال تنها شبیه یک رویا به نظر میرسد. به خدا توکل کن و با صبر و صداقت، گره از مشکل عشقی خود باز خواهد شد.
فال حافظ متولدین اسفند
غزل شماره: ۷۴
حاصلِ کارگه کون و مکان این همه نیست
باده پیش آر که اسبابِ جهان این همه نیست
از دل و جان شرفِ صحبتِ جانان غرض است
غرض این است، وگرنه دل و جان این همه نیست
مِنَّتِ سِدره و طوبی ز پیِ سایه مکش
که چو خوش بنگری ای سروِ روان این همه نیست
دولت آن است که بی خونِ دل آید به کنار
ور نه با سعی و عمل باغِ جَنان این همه نیست
پنج روزی که در این مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست
بر لبِ بحرِ فنا منتظریم ای ساقی
فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست
زاهد ایمن مشو از بازیِ غیرت، زنهار
که ره از صومعه تا دیرِ مغان این همه نیست
دردمندیِّ منِ سوختهٔ زار و نَزار
ظاهراً حاجتِ تقریر و بیان این همه نیست
نام حافظ رقمِ نیک پذیرفت ولی
پیش رندان رقمِ سود و زیان این همه نیست
تعبیر:
تمام امکانات و موقعیتهایی که در اختیار داریم، امانت است و برای رضایت خداوند. عمر محدود است؛ از زندگی لذت ببر و وقتت را صرف مال دنیا نکن. به دنبال نام نیک و رضایت حق باش.







