عربستان میراث ایران را مصادره کرد / خیانت تاریخی پس از ۲۲ سال!
تاریخ همواره شاهد این بوده که پیمانها با گذر زمان و تغییر محاسبات سیاسی رنگ میبازند. در سکوتِ پس از یک قطع رابطه، نه تنها یک سنت حسنه به تعلیق درآمد، بلکه سایهای از غارت فرهنگی نیز بر سر میراثی دیرینه افتاد؛ میراثی که ریشه در خاک هزاران ساله ایران دارد، اما اکنون با نامی دیگر در تلاش است تا مالکیت جهانیاش از دست برود.
به گزارش اقتصادآنلاین، سنت حسنه شستشوی خانه خدا، که از صدر اسلام پابرجا بوده، همواره با عطر خوش همراه بوده است. این عمل نمادین، که نمادی از پاکی و احترام به مقدسترین مکان اسلامی است، دارای ابعاد فرهنگی و تاریخی عمیقی است. برای ۲۲ سال متوالی، از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۹۴ شمسی (تقریباً ۱۹۹۳ تا ۲۰۱۵ میلادی)، افتخار تأمین گلاب ناب مورد نیاز برای این مراسم مقدس بر عهده جمهوری اسلامی ایران بود.
این دوره طولانی، شاهد ارسال سالانه ۸۰ لیتر گلاب مرغوب و خالص کاشان به عربستان سعودی بود. این گلاب، که از تقطیر گلبرگهای تازه گل محمدی ایران به دست میآمد، برای معطر ساختن پردهها و فضای داخلی خانه کعبه مورد استفاده قرار میگرفت. این دو دهه توفیق مستمر، نه تنها یک قرارداد تجاری، بلکه نمادی قدرتمند از پیوند فرهنگی، میراثداری گیاهی و احترام متقابل میان دو ملت مسلمان تلقی میشد. این سهمیه ثابت، نشاندهنده برتری کیفی و شهرت جهانی گل محمدی ایران در آن زمان بود.
خیانت تاریخی در سایه روابط تیره
متأسفانه، با تیره شدن روابط سیاسی دو کشور در سال ۱۳۹۴ شمسی (۲۰۱۵ میلادی)، این سنت شیرین و نمادین نیز متوقف شد. این توقف، ضربهای به تبادلات فرهنگی وارد کرد. اما این وقفه، تنها پایان یک همکاری فرهنگی نبود؛ بلکه آغاز یک پرونده جدیتر در زمینه مالکیت فکری و میراث گیاهی محسوب میشود.
همزمان یا پس از این وقفه سیاسی، شواهد و گزارشها حاکی از آن است که عربستان سعودی اقدام به ثبت جهانی و بینالمللی گونهای از گل محمدی، با نام محلی «رز طائف» (Taif Rose)، نمود. این اقدام، که در محافل کارشناسی ایران به عنوان یک «تصرف فرهنگی» تلقی میشود، به منزله ثبت رسمی و قانونی بخشی از میراث گیاهی و فرهنگی ایران تلقی میگردد. این در حالی است که:
-
خاستگاه اصلی: ایران خاستگاه اصلی و کانون اصلی تنوع ژنتیکی گل محمدی در جهان است. شواهد تاریخی و ژنتیکی نشان میدهد که این گل ارزشمند از فلات ایران به دیگر مناطق جهان، از جمله خاورمیانه و اروپا، صادر شده است.
-
تنوع ژنتیکی: مناطقی مانند کاشان (به ویژه قمصر و نیاسر) و کرمان، مجموعهای بینظیر از ژنوتیپهای مختلف گل محمدی را در خود جای دادهاند که نقطه شروع تکامل این گونه است.
ثبت نام «رز طائف» توسط رقیب منطقهای، در حالی که ایران از پتانسیل عظیم خود غافل مانده بود، زنگ خطری جدی برای از دست رفتن مالکیت معنوی این گنجینه ملی بود.

گل محمدی: گنجینهای که مغفول ماند
گل محمدی، که به درستی به عنوان گل ملی ایران شناخته میشود، فراتر از یک گیاه اقتصادی صرف است؛ این گل، بخشی جداییناپذیر از هویت فرهنگی، شعر، عرفان و تاریخ ایران زمین به شمار میرود. اهمیت اقتصادی این گیاه از محصولات فرعی حاصل از تقطیر و فرآوری آن نشأت میگیرد:
-
گلاب: محصول اصلی که در مراسم مذهبی، آشپزی سنتی و تولیدات بهداشتی کاربرد دارد.
-
اسانس: یکی از گرانترین و ارزشمندترین روغنهای اساسی جهان، که قیمت آن در بازار جهانی بسته به کیفیت میتواند از ۲۰,۰۰۰ تا ۵۰,۰۰۰ دلار در هر کیلوگرم متغیر باشد.
-
غنچه و گلبرگ خشک: مورد استفاده در صنایع دمنوش، دمنوشهای دارویی و تزئینات.
سابقه تاریخی و انحراف نامگذاری
اگرچه عصاره و گلاب این گیاه قرنها پیش از طریق مسیرهای تجاری (به ویژه از طریق دمشق) به اروپا صادر شد و به نام «رز دمشقی» (Damask Rose) شهرت یافت، اما ریشه و کانون تنوع ژنتیکی این گونه در ایران است. این نامگذاری اروپایی، نشاندهنده موفقیت تجاری واسطهها در بازار بینالمللی بود، نه خاستگاه اصلی گیاه.
جایگاه جهانی و سهم از دست رفته / برندسازی تحت نام گل محمدی ایران
پیش از دهه اخیر، ایران در بازار جهانی گل محمدی و محصولات آن، سهمی بسیار قابل توجه داشت. بر اساس گزارشهای صنفی پیشین:
-
ایران سابقاً صادرات قابل توجهی به ارزش تقریبی ۱۰ میلیون دلار در سال به ۳۸ کشور جهان داشت.
-
این صادرات، سهمی بیش از ۷۰ درصد از بازار جهانی اسانس و گلاب با کیفیت بالا را به خود اختصاص داده بود.
با این حال، به دلیل تأخیرهای مکرر و عدم اقدام منسجم برای ثبت جهانی و برندسازی تحت نام "گل محمدی ایران"، اکنون قدرت بازار به دست رقبای اصلی افتاده است:
-
ترکیه: با برندسازی قوی در منطقه و اروپا، بخش عمدهای از بازار جهانی را تصاحب کرده است.
-
بلغارستان: که از طریق واردات گسترده و فرآوری مجدد، به یکی از بازیگران اصلی بازار اسانس تبدیل شده است.
رئیس انجمن صنفی کشت بافت ایران گزارش داده است که ترکیه اکنون نه تنها در اسانس، بلکه در حال اقدام برای ثبت فرآوردههای دیگر نیز هست؛ برای مثال، ترکیه در حال تلاش برای ثبت عصاره گل محمدی با نام «عصاره اسپارتا» در اتحادیه اروپا است، که این امر نشاندهنده جنگ برندسازی در سطح جهانی است.

ضرورت اقدام ملی برای صیانت از میراث
با توجه به سابقه کشت چندصدساله، تنوع ژنتیکی منحصر به فرد، و ارزش اقتصادی عظیم، اقدام فوری ملی برای ثبت جهانی و برندسازی گل محمدی ایران امری حیاتی است. این صیانت از میراث، یک وظیفه ملی است و ابعاد آن باید در سطوح علمی، کشاورزی و دیپلماتیک پیگیری شود.
راهکارهای پیشنهادی برای صیانت از گل محمدی
۱. ثبت جهانی انحصاری
ایران باید فوراً پروندهای مستحکم برای ثبت جهانی گل محمدی (Rosa damascena) تحت عنوان انحصاری «گل محمدی ایرانی» یا «رز کاشانی/اصفهانی» در سازمانهای بینالمللی مانند WIPO (سازمان مالکیت فکری جهانی) و همچنین ثبت جغرافیایی (GI) در بازارهای کلیدی ارائه دهد.
۲. توسعه دانش و نمادشناسی:
ضرورت دارد همایشهای ملی و بینالمللی با محوریت کامل «ایران سرزمین گل محمدی» برگزار شود. این همایشها باید بر موارد زیر تمرکز کنند:
-
ریشهشناسی و مستندسازی تاریخی: ارائه مدارک باستانشناسی و تاریخی مبنی بر کشت و فرآوری این گل در ایران.
-
نمادشناسی و ادبیات: تبیین نقش گل محمدی در ادبیات عرفانی، شعر فارسی و فرهنگ ایرانی (از حافظ تا عطار).
-
کاربردهای پیشرفته: ارائه نتایج تحقیقات جدید در مورد خواص دارویی و آرایشی محصولات ایرانی.
۳. ظرفیتسنجی تولید و برنامهریزی اقتصادی
آمار کنونی نشاندهنده ظرفیت تولید قابل توجهی است که مدیریت نشده باقی مانده است:
-
تولید سالانه بیش از ۹۰ هزار تن گل تازه در سطح حدود ۳۰ هزار هکتار کشت.
-
این ظرفیت، پتانسیل تبدیل شدن به یک موتور محرک قوی برای اقتصاد ملی و اشتغالزایی در مناطق خشک و کویری را دارد.
۴. ارزشگذاری علمی و اقتصادی
ارزش یک کیلوگرم گلاب سنتی کاشان (با غلظت بالا) نیز میتواند به صورت نمادین در بازار جهانی بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ دلار تخمین زده شود، بسته به روش تقطیر. این اعداد نشان میدهد که مدیریت صحیح این محصول میتواند منجر به صادرات غیرنفتی قابل توجهی شود.

زنگ خطر برای میراث فرهنگی ایران
داستان ۲۲ سال شستشوی خانه کعبه با گلاب ایرانی، که با یک اقدام سیاسی به توقف انجامید، و سپس واگذاری نام و برند آن به نام کشوری دیگر، یک درس تلخ و آشکار در زمینه غفلت از مالکیت معنوی است. این اتفاق نشان میدهد که کوتاهی در ثبت میراث فرهنگی و ملی، حتی اگر در قالب یک تبادل فرهنگی دیرینه باشد، میتواند به غارت فرهنگی و اقتصادی منجر شود.
ایران، به عنوان خاستگاه اصلی این گنجینه گیاهی، باید با بسیج تمامی پتانسیلهای علمی، کشاورزی، حقوقی و فرهنگی خود، هرچه سریعتر جایگاه واقعی و بلامنازع گل محمدی را در عرصه اقتصاد جهانی و میراث فرهنگی تثبیت کند تا از تکرار این مصادره تاریخی جلوگیری نماید.






