حرف زدن با خود، بیماری است؟
این افراد را میتوان در همه کانون های اجتماعی با هر سن و سالی مشاهده کرد، آنان را می توانید در میان نزدیکان، خویشاوندان، همکاران و رهگذران در خیابان ببینید، زمانی که به آنان می نگرید، چنان در جدال با فرد خیالی خودشان می یابید که به هیچ وجه متوجه اطراف و حضور شما در کنارشان نمی شوند.
شاید بتوان حرف زدن کودکان با خود را به نوعی بازی کودکانه یا تلاش آنان برای پیدا کردن شخصیت خود دانست اما بروز این رفتار از سوی بزرگسالان را به هیچ وجه نمی توان توجیه کرد و تنها پاسخی که برای علل آن می یابید، پریشان ذهنی آنان با کمی احساس دلسوزی برایشان می باشد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از انتخاب، گاهی نیز اگر با خود حرف زدن افراد همراه با انجام حرکاتی غیرعادی باشد بلافاصله او را در زمره افراد مجنون به شمار می آورید و سعی می کنید خود را از وی دور نگه دارید تا به شما آسیبی نزند.
بسیاری افراد، حرف زدن با خود را در بین میانسالان شایع می دانند، زیرا بار مسوولیت آنان در جامعه به دلیل تشکیل خانواده بیشتر است و به دلایل ژنتیکی و فرهنگی قادر به بیان مشکلاتشان نیستند و به ناچار مشغلههای ذهنی خودشان را در حرف زدن با خود، به زبان می آورند.
حالا بیایید به دلایل احتمالی حرف زدن با خود نگاهی بیندازیم:
انگیزه
موقعیت - افراد زیادی قبل از هر موقعیت رقابتی به دنبال خودانگیختگی هستند. قبل از یک امتحان، مسابقه، مصاحبه یا نمایش آماده باشید، آنها دوست دارند که مطمئن شوند که از پس آن برمیآیند.
مکالمه خیالی - در چنین موقعیتی، فرد میخواهد با مکالمه کوچکی با خودش،روحیهاش را حفظ کند. برای مثال قبل از یک امتحان ممکن است بشنوید که با خودش میگوید "بیخیال، تو در این امتحان قبول میشوی. میدانی که به خوبی آماده شدهای؛ بیشتر فکرکن؛ آرام باش و همه چیز را به خاطر بسپار" و غیره. با گفتن این، فرد احساس میکند که قدرت این را دارد که در امتحان قبول شود.
مفهوم - این مکالمه نشانگر احتیاج به خودانگیختگی است. بعضی افراد عادت دارند تا در خود ایجاد انگیزه کنند، آنها عقیده دارند که برای موفقیت در موقعیتی با نتایج بهتر، احتیاج دارند تا در خود ایجاد انگیزه کنند. مکالمه با خود برای این هدف به هیچ وجه غیرطبیعی نیست و اختلال یا بیماری نیست.
تنهایی
موقعیت - معمولا افراد عادت دارند که هر آن چه که در طول روز برایشان اتفاق میافتد را با دوستان، خواهر یا برادر، پدرو مادر یا همسر خود در میان بگذارند. با این حال، زمانی که فردی تنها است و هیچ کس را ندارد که با او صحبت کند، به سمت صحبت کردن با خودش متمایل میشود. در اغلب موارد، آنها خودشان به راهحل مشکل خودشان میشوند. آنها همچنین احساس میکنند که از سوی اجتماع مورد پذیرش قرار نمیگیرند.
مکالمه خیالی - مکالمه کردن با خود در نتیجه ی تنهایی به طور طبیعی واقع بینانه به نظر میرسد. به هنگام داشتن چنین مکالمهای، فرد تمایل دارد تا احساساتش را خواه با صدای بلند یا در ذهن خود در قالب کلمات به زبان بیاورد. همچنین احتمال دارد که او در انجام کارهایی که مورد قبول جامعه نمیباشد، افراط کند. او شرایط واقعی را مورد بحث قرار میدهد و احساساتش را تحلیل میکند. با این حال، یک فرد به دلیل تنهایی ممکن است تفکرات آرزومندانهای داشته باشد و راجع به اینکه آرزو داشته است که زندگیاش چگونه باشد، صحبت میکند.
مفهوم - نقش تنهایی در داشتن چنین مکالماتی بسیار مهم و قابل توجه است. از زمانی که یک فرد، زندگی منزوی را پیش میگیرد دیگر کسی را ندارد تا با او تجربیاتش را در میان بگذارد. از چنین افرادی میتوان به عنوان افراد گوشهگیر یاد کرد. با این حال آنها همچنان از سلامت عقلی برخوردار هستند.
افسردگی
موقعیت - به هنگام افسردگی، شخص احساس شکست، پوچی، ناامید و احساس خودکشی میکند وگویی به سمت دیوانگی پیش میرود. اوعلاقهاش را از دست میدهد و بی هیچ دلیل گریه میکند. او همچنین ممکن است شبها را با بیخوابی بگذراند و از این بیخوابی رنج ببرد. معمولا اضطراب از افسردگی نشات میگیرد.
مکالمه خیالی - افسردگی باعث میشود فرد احساس پوچی و شکست کند، تعامل داشتن با افراد پیرامون برای فرد بسیار سخت میشود. بنابراین صحبت کردن با اشیا با دیگران و حتی دوستانش برایش غیر ممکن میشود. فرد به دلیل احساس تنهایی سعی میکند با خود صحبت کند. با این حال، این یکی از موارد حاد افسردگی است. اگر فرد چنین علایمی را در خود ببیند، باید به روانپزشک مراجعه کند.
مفهوم - معنای این مکالمه، افسردگی است. احساس پوچی و تنهایی آنقدر بر فرد مستولی میشود که شروع به حرف زدن با خود میکند. ممکن است این یک نشانه از اختلال ذهنی باشد. در چنین موردی، مشاوره با یک روانپزشک بسیار ضروری میباشد.
آیا می دانید حرف زدن با خود چه فوایدی دارد؟
خارج از مقوله دلایل احتمالی حرف زدن با خود که به آنها اشاره کردیم لازم است بگوییم که افرادی که با خودشان صحبت میکنند عموما از سایرین باهوش ترند. دلایل آنها هم عبارتند از اینکه حرف زدن با خود:
حافظه شما را تحریک می کند
وقتی با خودتان صحبت می کنید، مکانیسم های حسی تان فعال می شود. از آنجا که می توانید آن کلمه را تجسم کرده و پیش چشم تان نمودار کنید، حفظ آن برای حافظه تان آسان تر می شود و می توانید بر اساس آن عمل کنید، در نتیجه به خاطر آوردن آن برای ذهن تان آسان تر خواهد بود.
به تمرکز حواس تان کمک می کند
زمانی که با خودتان بلند صحبت می کنید، روی وظیفه تان متمرکز می شوید و همین موضوع به شما کمک میکند به سرعت، آن چیز را بشناسید و تشخیص دهید. البته این کار تنها زمانی به شما کمک می کند بدانید چیزی که دنبالش هستید چه شکلی است. به عنوان مثال، رنگ موز زد است و شما می دانید موز چه شکلی است. پس زمانی که نام موز را بلند تکرار می کنید، مغزتان فورا تصویر آن را در ذهن تان ترسیم می کند اما اگر ندانید موز چه شکلی است دیگر بلند صحبت کردن هیچ تاثیری ندارد.
به مغزتان کمک می کند با بازدهی بیشتری کار کند
نتایج پژوهشی که در فصلنامه روانشناسی تجربی (EPS) منتشر شد نشان می دهد افرادی که هنگام جستجو برای یافتن چیزی مرتبا نام آن را با خود تکرار می کنند بسیار سریع تر از آنهایی که در سکوت این کار را میکنند قادر به یافتن آن شیء هستند. این فرضیه بدین صورت است که تکرار کلمات با صدای بلند برای ذهن مانند جرقه ای عمل می کند که بتواند اشیای شناخته شده را به خاطر آورد و آنها را ملموس تر کند.
به کاهش استرس کمک می کند
از آنجا که صحبت کردن با خودتان کمک می کند به اهداف تان نظم و ترتیب ببخشید و تعهدات و وظایف تان را نیز اولویت بندی کنید، ذهن تان دیگر به طور مداوم در حال تلاش و رقابت نیست. بدین ترتیب به نوبه خود آرامش بیشتری خواهید داشت و می توانید با جریان زندگی همراه شوید.
علاوه بر این، صحبت کردن با خود به شما کمک می کند خودتان را برای زمان های سخت و دشوار زندگی مانند گفتگو با یک دوست، همکار یا رییس آماده کنید. خواه به صورت ساده با خودتان صحبت کنید خواه به تمرین آنچه قصد گفتنش را دارید بپردازید، شنیدن کلماتی که از دهان تان بیرون می آید آن عمل و اقدام را شدنی می سازد و به شما اجازه می دهد با شجاعت و اعتماد به نفس بیشتری با شرایط سخت مواجه شوید.