همه ایران نیروگاه است
براساس توافق آبوهوایی پاریس، ایران متعهد شده است تا ١٥ سال بین چهار تا هشت درصد از حجم گازهای گلخانههای و مخرب محیط زیست را کاهش دهد.
بر اساس همین توافق، ایران همچنین قول داده است اگر تحریمها علیه ایران برداشته شود، میزان کاهش گازهای گلخانهای خود را تا ١٢ درصد افزایش دهد. به گفته کارشناسان بخش عمدهای از این تعهد از مسیر انرژیهای نو، یعنی خورشیدی و بادی میگذرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، از سویی همیشه چه از زبان افراد عادی و چه کارشناسان گفته میشود «ایران بهترین شرایط را برای تأمین انرژی و برق از خورشید دارد». گفته میشود تولید برق از خورشید، هم ارزان است و هم پاک و مقرونبهصرفه، با وجود این پس چرا تاکنون اقدام درخورتوجهی در این زمینه انجام ندادهایم؟ برای یافتن پرسش همین پاسخ در این گزارش به سراغ چند نفر از صاحبنظران در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر و نو رفتهام.
از ابتدای این هفته بود که هشدارها در زمینه خاموشی، کمبود برق و... منتشر شد و وزارت نیرو از آمادهباش و احتمال شرایط بحرانی خبر داده بود. در شرایطی که تولید برق به روشهای سنتی مانند نیروگاههای برقابی، یا نیروگاههای حرارتی و سیکل ترکیبی، هزینهها و تبعات اقتصادی زیستمحیطی و طبیعی بسیار بالایی دارد، چرا تلاش درخورتوجهی برای راهاندازی نیروگاههای جدید صورت نمیگیرد؟
محمد ساتکین، رئیس انجمن انرژی ایران و مدیر دفتر انرژی باد و امواج سازمان انرژیهای نو ایران (ساتبا) در همین رابطه با اعلام اینکه تاکنون اقدامات درخورتوجهی برای تسهیل شرایط به این منظور انجام شده، اینطور میگوید: وجود برخی قوانین دستوپاگیر، باعث شد اطمینان بسیاری از علاقهمندان و سرمایهگذاران به این حوزه جلب نشود. از طرفی تحریمها از دیگر عواملی بودند که موجب شدند سرمایهگذاران خارجی نتوانند در زمان مقتضی وارد این حوزه از انرژی در ایران شوند. در شرایط کنونی با برداشتهشدن تحریمها، بالارفتن قابلتوجه قیمت خرید تضمینی برق و تسهیل در اختصاص نیازهای زیربنایی پروژهها ازجمله اخذ مجوزهای موردنیاز برای سرمایهگذاران این عرصه، مکانیسمهای سرمایهگذاری تا حد قابل قبولی مهیا شده و در سالهای آینده شاهد تحول بزرگی در توسعه انرژیهای نو در ایران خواهیم بود».
در سه، چهار سال اخیر البته خبرهایی مبنی بر راهاندازی تعدادی نیروگاه نسبتا بزرگ خورشیدی در استانهای همدان، کرمان و اصفهان منتشر شده است، اما هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب و نهایی به نظر راه درازی در پیش است.
اکبر ادیبفر از متخصصان حوزه انرژیهای تجدیدپذیر که خود مدیرعامل شرکت پروژه تولید انرژیهای تجدیدپذیر در شرکت مپناست، در پاسخ به پرسشها مبنی بر ارزان یا گرانبودن تولید انرژی به شیوه نو اینطور توضیح میدهد: «هزینهها برای ایجاد یک نیروگاه چه با سوخت فسیلی و چه با انرژیهای نو، به دو بخش هزینههای راهاندازی و هزینههای بهرهبرداری و تعمیر و نگهداری تقسیم میشود. عمر یک نیروگاه از زمان شروع به کار برای راهاندازی تا زمان عمر مفید بین ٢٢ تا ٢٣ سال است. هزینه راهاندازی، یعنی از مرحله شروع به ساخت تا لحظه بهرهبرداری یک نیروگاه با سوخت فسیلی در مجموع ارزانتر از نیروگاه با انرژیهای تجدیدپذیر تمام میشود. بسیاری از مدیران و تصمیمگیران نیز به دلیل داشتن نگاه مقطعی و کوتاهمدت مایل هستند انرژی با سوخت فسیلی تولید کنند، اما واقعیت این است که برای یک نیروگاه باید هزینههای تعمیر و نگهداری و مصرف سوخت را در مدت ٢٠ سال عمری که دارد نیز لحاظ کرد. با درنظرگرفتن این بخشها آن وقت میتوان گفت نیروگاه انرژی تجدیدپذیر به مراتب ارزانتر و مفیدتر از نیروگاه با سوخت فسیلی است.
ادیبفر همچنین میافزاید: «برای چنین پروژههایی باید هزینهها را کامل دید، هزینه فقط شامل راهاندازی و افتتاح نیروگاه نیست، هزینه بهرهبرداری را که در ٢٠ سال عمر مفید یک نیروگاه صرف میشود هم باید لحاظ کرد. با این منظور در نیروگاههای سوخت فسیلی باید قیمت سوخت را هم حساب کرد، البته در نیروگاههای دولتی چون سوخت مجانی به حساب میآید اغلب این هزینه در قیمت نهایی محاسبه نمیشود که طبیعتا این شیوه محاسبه دقیق و درست نیست. اما اگر قرار باشد ما به قیمت واقعی و دقیق برسیم، باید نرخ را با قیمت انرژی و سوخت به قیمت فاب بندرعباس محاسبه کنیم، یعنی اینطور محاسبه کنیم که اگر همان نفت یا گاز را قرار باشد صادر کنیم، کشورهای دیگر آن را به چه قیمتی از ما میخرند؟ یعنی در حقیقت آن مبلغی که با صادرات این سوختها میتوانستیم به دست آوریم و اینجا داریم میسوزانیم، چقدر میشود؟ به همین دلیل است که میگویم باید این قیمت را لحاظ کنیم. به این موارد هزینه تعمیرات و نگهداری و حملونقل سوخت و... را هم اضافه کنیم».
آنگونه که این کارشناس حوزه انرژیهای تجدیدپذیر میگوید: «بحث مهم دیگر که در همه کشورهای توسعهیافته محاسبه میشود و در کشوری مثل ما اصلا آن را محاسبه نمیکنند، بحث هزینههای ناشی از آلایندههاست، آلایندهها برای اجتماع، مردم، شهرها و روستاها هزینه دارد، این هزینهها از بیماریهایی که نصیب مردم میشود تا مشکلات دیگری که برای طبیعت، اجتماع و... ایجاد میکنند، خواه ناخواه هزینهزاست و نمیتوان آنها را محاسبه نکرد. هزینه درمان بیماران، بیمارستانهایی که باید احداث شود و... همه اینها قابل محاسبه است. اگر این هزینهها را با هزینههای کلی جمعبندی کنیم، آنوقت متوجه میشویم که راهاندازی نیروگاه انرژی تجدیدپذیر بسیار کمهزینهتر از نیروگاه سنتی و سوخت فسیلی است».
«در کشور ما غالبا برای طرحهای توجیهی و برآورد هزینه و قیمت، همه همان هزینه اولیه راهاندازی را میبینند و لحاظ میکنند. مدیران هم چون دوره مدیریتی کوتاهمدتی دارند و نگاهشان هم کوتاهمدت است، تمایلی به سرمایهگذاری بلندمدت ندارند که لازمه راهاندازی نیروگاههای خورشیدی و بادی است، زیرا چون میخواهند زودتر کار به نتیجه برسد و در پرونده عملکردشان ثبت شود»؛ این بخش دیگری از نکاتی است که ادیبفر دراینباره بر آنها تأکید میکند.
از این کارشناس میپرسم، با وجود همه نکاتی که شما به آن اشاره کردید، هم بهلحاظ منطقی و هم محاسبات سود و زیاد و هم قانون، همهچیز دال بر این است که شرایط برای توسعه نیروگاههای انرژیهای نو فراهم است و باید این کار را کرد، با وجود این چرا اقدام بزرگی در این زمینه انجام نمیشود، مشکل کار کجاست؟ این پاسخ اوست: «مشکل اصلی، تأمین سرمایه است و نهفقط برای انرژیهای تجدیدپذیر که برای خیلی از پروژهها این مشکل وجود دارد. اگرچه با توجه به فضایی که بعد از برجام ایجاد شد، تحریمها برداشته شد، اما هنوز معضلی در این زمینه برای مراودات مالی وجود دارد، هنوز شرکتهای بزرگ و بانکهای بینالمللی برای ورود به اینگونه پروژههای ایران مشکلاتی دارند. واقعیت این است که معمولا سرمایهگذار برای شروع به کار باید ٧٠ تا ٨٠ درصد از محل سرمایهگذاری خود در این حوزه را از بانک وام دریافت کند. بانک ایرانی فعال در این حوزه نداریم و سود و بهره آنها نیز آنقدر بالاست که عملا منطقی نیست که با توجه به درآمدی که از فروش برق قرار است تأمین شود به این شکل وام دریافت شود، بههمیندلیل یا باید رفت سراغ صندوق توسعه ملی که البته این صندوق برای این پروژهها رقمی تخصیص نمیدهد یا سراغ منابع ارزی خارجی رفت که سود پایینی دارند. تا جایی که من میدانم و دولت ضمانتها و حمایتهای خاص و ویژهای را هم برای این کار لحاظ کرده است، بااینحال هنوز مشکل تأمین مالی برای این کار حل نشده است». طبق گفته ادیبفر برای راهاندازی نیروگاههای بادی هم مشکلات دیگری وجود دارد؛ برای مثال بحث تأمین زمین در این نیروگاهها مشکل بزرگی است، چون فقط جاهای خاصی باد میوزد و توربینها از هم فاصله زیادی دارند و برای راهاندازی یک نیروگاه ٥٠ مگاواتی در پارهای مواقع سرمایهگذار با اهالی چهار روستا طرف حساب است و باید همه را بهتنهایی قانع و راضی کند.
با وجود این بخشی از اقداماتی که تاکنون دولت انجام داده، چشماندازی مثبت را برای راهاندازی نیروگاههای انرژیهای تجدیدپذیر فراهم کرده است؛ برای مثال دولت قیمت تضمینی برای خرید برق تولیدی به این روش را ٤٩٠ تومان به ازای هر کیلوواتساعت تعیین کرده است که به گفته کارشناسان این حوزه عدد منطقی و راضیکنندهای محسوب میشود. علاوه بر این براساس قانون بودجهای برای خرید برق خورشیدی نیز تعیین شده که تولیدکنندگان بهمحض رسیدن به مرحله تولید و فروش برق، به سرعت پول خود را نقدی دریافت میکنند و به این شکل سرمایهگذار در ریسک دریافتنکردن طلب خود باقی نمیماند. در این بین به نظر میرسد مشکل اصلی و بزرگ همچنان مسئله راضیکردن سرمایهگذاران کلان برای تأمین سرمایه در این حوزه است تا این چرخه کامل شود.
نیروگاهی به وسعت همه ایران
برای راهاندازی نیروگاه سوخت فسیلی که آسیبها و خطرات زیستمحیطی بسیاری برای منطقه محل احداث دارد، پیشبینی مؤلفهها و شرایط زیادی ازجمله نحوه رساندن سوخت و محل احداث و همچنین منابع آب موردنیاز و... لازم است؛ اما برای راهاندازی یک نیروگاه خورشیدی شرایط چگونه است، در پاسخ به همین سؤال، اکبر ادیبفر اینگونه توضیح داد: «در مجموع کل ایران بهجز دو نوار جنوبی و شمالی ایران که حرارت و رطوبت بالایی دارد، برای راهاندازی نیروگاه انرژی خورشیدی مناسب است، اما در کل مرکز ایران بهترین شرایط را برای این کار دارد. در حقیقت برای این نیروگاهها دو عامل مهم است، یکی میزان تابش و دیگری میزان حرارت. تابش برای این نیروگاهها خوب است و حرارت بد، بههمیندلیل جنوب کشور مانند نوار ساحلی و همچنین جزایر خلیج فارس بهدلیل اینکه حرارت خیلی بالاست و رطوبت نیز وجود دارد، برای این نیروگاهها چندان مناسب نیست، چون حرارت بالاست و تجهیزات افت راندمان پیدا میکنند. بهترین نقاط برای این نیروگاهها، جاهایی از کشور است که هوا به نسبت خنک و تابش خورشید بالا باشد. برهمیناساس استانهای یزد، کرمان، خراسانها، همدان، سمنان، قزوین، زنجان، آذربایجانها و... بهترین شرایط را برای راهاندازی اینگونه نیروگاهها دارند».
چین رتبه یک جهان
چین نهفقط بهلحاظ جمعیت و میزان رشد اقتصادی و صادرات کالا رتبه یک جهان را دارد که در زمینه تولید و مصرف انرژیهای تجدیدپذیر بادی و خورشیدی نیز در پنج سال اخیر به چنان رشدی دست پیدا کرده که با اختلافی فاحش به رتبه اول جهان رسیده است. براساس خبری که دی سال گذشته رویترز منتشر کرد، چین در نظر دارد بین سالهای ٢٠١٦ تا ٢٠٢٠، ٣٦١ میلیارد دلار در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کند. این خبر را اداره ملی انرژی چین اعلام کرد. در سند چشمانداز اداره ملی انرژی چین درباره توسعه بخش انرژی در یک دوره پنجساله- آمده است با این سرمایهگذاری بیش از ١٣ میلیون فرصت شغلی در این بخش ایجاد خواهد شد. اداره ملی انرژی چین همچنین هدف خود مبنی بر جایگزینی انرژی معادل ٥٨٠ میلیون تن زغال سنگ با مصرف انرژیهای تجدیدپذیر تا سال ٢٠٢٠، معادل ١٥ درصد از کل مصرف انرژی در این کشور را هدفگذاری کرده است.
در این برنامه همچنین تأکید شده است تولید ظرفیت انرژی تجدیدپذیر شامل انرژیهای بادی، آبی، خورشیدی و انرژی هستهای، حدود نیمی از ظرفیت جدید تولید برق را تا سال ٢٠٢٠ به خود اختصاص خواهد داد.