روزی که علی دایی تاریخ نماد فوتبال ایران در جهان شد

علی دایی پس از دبل برابر چلسی در گفتوگویی کمتر دیده شده، مدعی شد این بهترین شب فوتبالیاش نبوده است؛ ذهنیت و جاهطلبیای که او را به بزرگترین چهره تاریخ فوتبال ایران بدل کرد.
پیوستکردن «ترین» به صفات عالی در ورزش، شاید یکی از آسانترین راهها برای جذب مخاطب ایرانی به یک موضوع باشد؛ جایی که عطش سیریناپذیری برای بحث و چالش درباره انتخاب بهترین فوتبالیست، کشتیگیر و ... وجود دارد. بهخصوص اگر قرار باشد گستره این اظهارنظر، دامنهای به طول تاریخ یک رشته را در بر بگیرد.
دلیل این موضوع هم اغلب به فاصله نزدیک بین ورزشکاران برمیگردد که باعث شده طرفداران آنها و اصحاب رسانه با کمی بالا و پایین کردن، نظر خود را به حقیقت نزدیکتر ببینند.
هرچند با عملکرد، افتخارات و آمار، شاید بتوان «برترین» ورزشکار و مشخصا فوتبالیست را انتخاب کرد اما برای انتخاب «بزرگترین»، احتمالا باید فاکتورهای دیگری نظیر محبوبیت، تاثیرگذاری بر مخاطبین رشته و تبلیغات را هم در نظر گرفت.
بههمان اندازه که میتوان با وجود تمام مهارتهای کمنظیر علی دایی در گلزنی و گلسازی، او را برترین استعداد تاریخ فوتبال ایران ندانست، بیگمان بههمان اندازه میتوان با کمترین (صفر) تردیدی، او را بزرگترین فوتبالیست تاریخ ایران دانست.
در روزهایی که فوتبال ایران از حضور نماینده در لیگهای درجه یک اروپایی محروم است، بیش از پیش یاد درخشش مهاجم افسانهای فوتبال ایران در آلمان و اروپا به اذهان فوتبالدوستان ایرانی ورود میکند.
علی دایی که بعد از درخشش در تیم ملی راهی آرمینیا بیلهفلد شده بود، خیلی زود با نمایش دلچسب در فوتبال آلمان به هرتا برلین رفت تا فرصت خودنمایی در لیگ قهرمانان اروپا، باکلاسترین آوردگاه فوتبالی جهان، نصیب او شود.
مارسل دسایی، فرانک لبوف و دیدیه دشان، مثلث جامانده از قهرمانی تاریخی فرانسه در جام جهانی 98، همگی در همراهی چلسی به برلین، مهرماه سال 78، وارد آلمان شده بودند تا یک برد بهظاهر ساده را جشن بگیرند؛ غافل از اینکه شهریار فوتبال ایران با اعتماد بنفسی کمنظیر، فرصتی برای بزرگی یافته بود.
دایی برای عرضاندام برابر قهرمانان جام جهانی فقط و فقط سه دقیقه زمان لازم داشت تا شکاف بین دسایی و لبوف را پیدا کرده و با ضربه سری شوتگونه، گل اول را وارد دروازه اد دی گوی کند.
مهاجم سرپنجه هرتا در نیمه دوم هم از تک اشتباه دسایی و لبوف استفاده کرد و با توپدزدی از مدافع ملیپوش چلسی، از تنها منفذ ممکن در موقعیت تک به تک با گلر هلندی نهایت بهره را برد و گل دوم خودش و تیمش را پیش چشمان بهتزده زولا، دشان و ویالی (سرمربی فقید چلسی) به ثمر رساند.
اما علی دایی گل اصلی را نه در جریان بازی، بلکه در مصاحبه پس از آن زد؛ درست زمانی که در مقابل گزارشگر تلویزیون آلمانی که همزمان به زبان فارسی هم صحبت میکرد، آن «زیادهخواهی» مورد انتظار از یک ستاره جاهطلب را به رخ کشید.
دایی پس از بریس در چمپیونزلیگ مقابل قهرمان افایکاپ و یکی از پرستارهترین تیمهای وقت انگلستان، در پاسخ به این سوال مجری که «امروز بهترین روز زندگی فوتبالی ات بود»، بیدرنگ گفت: «نه! من قبل از این هم چنین روزهایی داشتم اما روز بزرگی برای من است چون تیمم در چمپیونزلیگ برنده شد.»
دایی درباره گلزنی در برابر زوج خط دفاعی قهرمان جهان، لبوف و دسایی، گفت: «هر دو دفاع وسط بازیکنان بزرگی در دنیا هستند اما من میدانستم که میتوانیم خوب بازی کنیم و به این تیم گل بزنیم.»
خودباوری تاثیرگرفته از اراده مثالزدنی دایی، همان فاکتوری است که او را با وجود برترین نبودن، به بزرگترین ستاره آسمان فوتبال ایران تبدیل کرد.
چهرهای که به نماد فوتبال ایران در جهان تبدیل شد و نحوه رسیدنش به موفقیت، کورسویی برای رسیدن، از راه کوشش، به روی نوجوانان باز کرد.
مهاجمی که رد پایش در همه لحظات شاد فوتبال ایران در دوران حضورش، دیده میشود. از پاس گلهای طلایی به خداداد و مهدویکیا تا شب تاریخی برابر کره جنوبی، سومین گلزن برتر ملی در جهان، همیشه برگ برنده فوتبال ایران بوده و در وصف بزرگیاش همین بس که فقط رونالد و مسی، ابرستارههای فوتبال جهان، از او جلو زدند.