خاموشیها تمام شد، اقتصاد بیمار انرژی پابرجاست

مصطفی رجبی مشهدی، مدیرعامل توانیر، از توقف کامل خاموشیهای خانگی و رفع محدودیت برق صنایع خبر داد. با این حال، ریشه اصلی ناترازی انرژی در ایران ناشی از اقتصاد بیمار، سیاستهای نادرست و ضعف سرمایهگذاری است و با عبور از فصل سرد، دوباره خاموشیها بازخواند گشت.
به گزارش اقتصاد آنلاین، پس از ماهها نگرانی مشترکان خانگی و صنایع از تداوم خاموشیها، مدیرعامل توانیر رسماً از توقف خاموشیهای خانگی و رفع کامل محدودیتها در بخش صنعت خبر داد. رجبی مشهدی اعلام کرد که از نیمه شهریورماه امسال، خاموشی در بخش خانگی دیگر بهصورت برنامهریزیشده رخ نداده و تنها حوادث پیشبینینشده موجب قطع برق در برخی نقاط شده است. وی همچنین تأکید کرد که از این هفته محدودیتهای برق صنایع نیز بهطور کامل لغو شده و توانیر موفق شده است برق مورد نیاز صنایع را بدون محدودیت تأمین کند.
این تحول در حالی رخ داده است که در سالهای گذشته، بحرانهای مکرر برق بهویژه در تابستان، زندگی روزمره مردم و روند تولید در بخشهای مختلف اقتصادی را مختل کرده بود. رجبی مشهدی در سخنان خود همچنین به اجرای طرح ملی «صبا» اشاره کرد که با هدف ترویج فرهنگ مصرف بهینه انرژی از طریق مشارکت دانشآموزان آغاز خواهد شد. او از دانشآموزان دعوت کرد در مراسم افتتاح این طرح ملی در باغ کتاب حضور یابند تا نشان دهد آموزش و فرهنگسازی در کنار اقدامات فنی، بخشی جداییناپذیر از راهکارهای توانیر برای مدیریت مصرف است.
اما توقف خاموشیها لزوماً به معنای پایان بحران انرژی در ایران نیست. آمارها و گزارشهای رسمی از وجود ناترازی قابل توجه در شبکه برق کشور حکایت دارند. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان داد که در سال ۱۴۰۳ در مجموع طی ۱٬۰۸۶ ساعت از سال، تقاضای برق بیش از حداکثر ظرفیت تولید کشور بوده است. این شکاف میان عرضه و تقاضا بهوضوح بیانگر مشکلات ساختاری در نظام انرژی کشور است؛ مشکلاتی که بیش از آنکه فنی باشند، ریشه در اقتصاد بیمار و سیاستهای ناکارآمد دارند.
علل ناترازی و پیامدهای آن
بر اساس تحلیلهای کارشناسی، مشکل اصلی صنعت برق ایران کمبود منابع انرژی نیست؛ بلکه ساختار اقتصادی ناکارآمد، یارانههای سنگین، سیاستهای غلط در حوزه انرژی و ضعف سرمایهگذاری در زیرساختها علت اصلی بروز خاموشیهاست. ایران بهرغم برخورداری از منابع عظیم گاز و ظرفیتهای تجدیدپذیر، نتوانسته است الگوی مصرف بهینه را پیاده کند. نتیجه این روند، هدررفت انرژی، افزایش فشار بر شبکه برق در زمانهای اوج مصرف و در نهایت بروز خاموشیهای گسترده بوده است.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تصریح میکند برای جبران ناترازی برق، افزایش ظرفیت تولید به میزان ۱۶٬۸۸۸ مگاوات ضروری است. اما نکته مهم آن است که بیش از ۷٬۶۶۳ مگاوات از این کمبود تنها در ۱۷۵ ساعت بحرانی رخ داده است. به بیان دیگر، اگر سیاستهای مدیریت مصرف بهدرستی اجرا شود، بخش قابل توجهی از این ناترازی قابل کنترل خواهد بود. برای نمونه، با ساخت ۹٬۲۲۵ مگاوات ظرفیت جدید میتوان نیاز مصرف در ۹۱۱ ساعت از سال را تأمین کرد و مابقی ۱۵۰ ساعت بحرانی را نیز از طریق اصلاح الگوی مصرف و کاهش بار ناشی از افزایش دما مدیریت نمود.
نکته کلیدی دیگر در تحلیل وضعیت برق کشور، نقش اقلیم و تغییرات دمایی است. بر اساس دادههای شبکه برق، هر یک درجه افزایش دما در تابستان باعث افزایش ۱۵۵۰ مگاواتی تقاضای برق میشود. این موضوع نشان میدهد که بخش عمدهای از فشار بر شبکه ناشی از مصرف بالای وسایل سرمایشی است؛ بنابراین بدون اصلاح الگوی مصرف در بخش خانگی و سختگیری در استاندارد تجهیزات پرمصرف، حتی افزایش ظرفیت تولید نیز نمیتواند بهطور پایدار از بروز ناترازی جلوگیری کند.
راهکارهای عبور از بحران و آینده انرژی در ایران
برای برونرفت از وضعیت فعلی مجموعهای از راهکارها را پیشنهاد میشود که در سطح کلان و خرد باید بهصورت همزمان اجرایی شوند. نخستین گام، اصلاح نظام قیمتگذاری انرژی است. در حال حاضر یارانههای سنگین باعث شده هزینه واقعی مصرف انرژی برای خانوارها و صنایع مشخص نباشد و انگیزهای برای صرفهجویی وجود نداشته باشد. افزایش تدریجی قیمتها به سمت واقعیسازی، همراه با حمایت از اقشار کمدرآمد، میتواند به تغییر رفتار مصرفی و کاهش فشار بر شبکه منجر شود.
گام دوم، نوسازی و توسعه زیرساختهای انتقال و توزیع است. فرسودگی شبکه برق، اتلاف انرژی در فرآیند انتقال و کمبود سرمایهگذاری در این بخش از عوامل اصلی ناکارآمدی محسوب میشوند. در کنار آن، تنوعبخشی به سبد تولید برق با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، نیروگاههای سیکل ترکیبی و حتی نیروگاههای خودتأمین صنایع ضروری است. بیش از ۹۰ درصد تولید برق کشور به گاز و سوختهای مایع وابسته است که در شرایط کمبود گاز، خود به عامل تشدید بحران تبدیل میشود.
در حوزه مدیریت تقاضا نیز سیاستهای نوینی همچون پاسخگویی بار، جابهجایی مصرف به ساعات کمبار و قراردادهای تعدیل بار میتواند به کاهش اوج مصرف کمک کند. همچنین سختگیری در استاندارد تجهیزات سرمایشی، جایگزینی کولرهای پرمصرف با نمونههای پربازده و آموزش عمومی در زمینه اصلاح رفتار مصرفی از جمله اقدامات ضروری است.
از سوی دیگر، توسعه بیضابطه صنایع پرمصرف انرژی مانند فولاد و سیمان بدون توجه به محدودیتهای زیرساختی، فشار مضاعفی بر شبکه برق وارد کرده است. سیاستگذاری دقیق، مکانیابی بهینه این صنایع و الزام آنها به ایجاد نیروگاههای اختصاصی میتواند بخشی از این فشار را کاهش دهد. در کنار این موارد، پیشبینی اقلیم و طراحی برنامههای تولید بر اساس سناریوهای واقعگرایانه اقلیمی میتواند ریسک وابستگی به منابع آسیبپذیر مانند نیروگاههای آبی را کاهش دهد.
رجبی مشهدی نیز با اشاره به لزوم آمادهسازی برای زمستان و تابستان سال آینده تأکید کرد که تعمیرات اساسی و دورهای نیروگاهها باید در دستور کار قرار گیرد تا شبکه برق کشور برای شرایط سختتر آماده باشد. سخنان او نشان میدهد که توانیر در کنار رفع فوری خاموشیها، به دنبال برنامهریزی میانمدت برای جلوگیری از تکرار بحران در سالهای آتی است.
وقت تصمیمات اساسی
توقف خاموشیهای خانگی و رفع محدودیت برق صنایع، خبر خوشی برای مردم و فعالان اقتصادی است. اما واقعیت آن است که بحران انرژی در ایران ریشهایتر از آن است که با اقدامات کوتاهمدت حل شود. تا زمانی که ساختار اقتصادی بیمار، سیاستهای نادرست انرژی و ضعف سرمایهگذاری در زیرساختها اصلاح نشود، احتمال بازگشت دوباره خاموشیها وجود خواهد داشت. به همین دلیل، اکنون فرصت آن است که دولت، مجلس و بخش خصوصی با اتخاذ راهکارهای جامع و بلندمدت، مسیر پایداری انرژی در ایران را هموار کنند.