سه راه جذب سرمایه در اکوسیستم کارآفرینی ایران
یکی از این چالشهای مهم در فضای کسب و کار ایران، تأمین مالی کارآفرینان از طریق سرمایهگذاران است.
در دنیای کارآفرینی بحث جور کردن سرمایه در پرورش ایده یا تأمین حداقل لوازم کسب و کار گریزناپذیر است و مسألهای که بیشتر دامن مخترعان و صاحبان ایده را گرفته، طرز تفکر اشتباه سرمایهگذاران است. شکی نیست سرمایهگذاری مانند هر پدیده غیر قابل پیشبینی ای دارای ریسک است و این ریسک در بحث سرمایهگذاری خطر پذیر با توجه به ذات جدید بودن اختراعات و ایده و حجم سرمایهگذاری بیش از دیگر انواع سرمایه گذاریها افزایش مییابد. از طرف دیگر شکست در هر جنبهای از سرمایهگذاری خطر پذیر فقط مختص سرمایهگذار نیست و شاید بیشتر از سرمایهگذار دامن مخترع یا صاحب ایده را بگیرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، متأسفانه در فضای کسب و کار ما بر خلاف کشورهای دیگر کفه ترازوی مذاکره بین صاحب ایده و سرمایهگذار به سمت سرمایهگذار میچربد. این داد و ستد بیشتر رنگ و بوی فضای خیریه را به خود گرفته و سرمایهگذار پس از پیشبینی و حساب و کتاب سود و ریسک سرمایهگذاری اش، پذیرش ریسک را به پای مهربانی و دلسوزیاش میگذارد. باید دقت داشته باشیم که هر کس یا شرکتی که پول و دارایی دارد میتواند سرمایهگذار چه از نوع خطر پذیر چه از نوع کم ریسکش باشد ولی صاحب ایده یا مخترع کسی است که دانش و تخصص دارد که منجر به تولید ارزش و ساختهای خواهد شد. قطعاً دانش و ایدهای که تبدیل به ارزش شود نزد هر کسی نیست و قطعاً از یک سرمایه راکد قوه بیشتری برای زایش پول دارد. درباره کیفیت فضای داد و ستد صاحبان ایده و سرمایهگذاران در اکوسیستم کارآفرینی کشور با میثم دهقانی منش، مشاور تبادل فناوری و عضو هیأت مدیره شرکت مدیریت و فناوری گپ و گفتی کردهایم که چکیدهاش را در ادامه میخوانید.
ایدههایی که در فرابورس دیده میشوند
با مرور وضعیت فضای کسب وکار در دنیا مجموعههای مختلفی را در قالب بازیگران این حوزه مشاهده میکنیم. سرمایهگذاران، صاحبان ایده یا استارت آپها، کارگزاریهای تبادل فناوری، شتابدهندهها و صندوقهای سرمایه گذاری. در حال حاضر در ایران صاحبان فناوری به دو دسته تقسیم میشوند. اینها یا اشخاص حقیقی هستند یا اشخاص حقوقی. تا چند سال گذشته افراد حقیقی کارشان برای پیدا کردن سرمایهگذار بسیار سخت بود چرا که این افراد معمولاً به زبان تجارت آشنایی ندارند و طبیعتاً نمیتوانستند در جذب سرمایه موفق باشند یا در مذاکره با سرمایهگذار بخوبی عمل کنند. این اشخاص در حال حاضر میتوانند به سه شیوه به دنبال سرمایهگذار باشند:
یک: خودشان از طریق ارتباطاتی که دارند وارد عمل شوند.
دو: به کارگزارانی که در این حوزه مشغول فعالیت هستند مراجعه کنند. این کارگزاریها کارشان اتصال ایدهها به سرمایهگذاران است. همچنین با برگزاری همایشها فضای ارتباطی میان این دو گروه را برقرار میکنند.
سوم: از طریق بازار داراییهای فکری یعنی فرابورس اقدام به جذب سرمایه کنند.
فرابورس از سال 1393 شروع به کار کرده که در آنجا پتنتها در تابلو فرابورس عرضه میشود که اگر سرمایهگذارانی علاقهمند باشند با مشاهده طرح به صاحبان ایده مراجعه میکنند. در حوزه فردی معمولاً غیر از این سه حالت روش دیگری برای جذب سرمایه وجود ندارد. اما اگر ایدهها در قالب حقوقی باشند و صاحبان ایده جزو شرکت یا سازمانی باشند تشویق میشوند که به صورت دانش بنیان فعالیتشان را به ثبت برسانند. اگر شرایط دانش بنیان بودنشان احراز شود تسهیلاتی برای تأمین مالی دریافت میکنند.کفه به سمت صاحبان ایده و مخترعان میچرخد حالا در این میان نقش سرمایهگذاران خطر پذیر چیست؟ اینها معمولاً روی ایده و شرکتهایی سرمایهگذاری میکنند که محصولشان به مرحله قابل اتکایی رسیده باشد که ما معمولاً مرحله نیمه صنعتی را در نظر میگیریم.
به تازگی شرکتهای مختلفی در این باره شروع به فعالیت کردهاند. همچنین شرکت فرابورس وی سیها را بصورت ساختارمند ساماندهی کرده است و دو شرکت بصورت رسمی توانستند مجوز فعالیت در این حوزه را بگیرند و پنج شرکت دیگر هم در مرحله دریافت مجوز هستند.
در حال حاضر شرایط خیلی بهتر از سابق شده و با اشاعه فرهنگ کارآفرینی و نوآور بودن به نوعی آن وزنهای که بیشتر به سمت سرمایهگذار بود در حال حرکت به سمت صاحبان ایده و مخترعان است. آن زمانی که سرمایهگذاران ایدهها را جدی نمیگرفتند و به نوعی اشل خود را بالاتر میدانستند رو به پایان است و تعاملات به سمت مذاکرات برد - برد میرود. البته باید گفت در این میان نقش کارگزاران تبادل فناوری را نباید نادیده گرفت که یکی از نقشهای اصلیشان ایجاد توازن میان ایده پردازان و سرمایهگذاران است.