نه جهان به «اسرائیل بزرگ»/ اجرای ایده «دو دولت» آغازِ پایان اسرائیل

در حالی که وزیر دارایی و امنیت داخلی اسرائیل با اتخاذ سیاستهای تهاجمی در قبال وضعیت حاکمیت سیاسی در کرانه باختری به دنبال الحاق غیرقانونی این منطقه فلسطینی نشین هستند، ۱۴۲ عضو سازمان ملل به «بیانیه نیویورک» رای مثبت داده و با صدای بلند اعلام کردند که براساس قطعنامههای شورای امنیت خواستار تشکیل کشور مستقل فلسطین هستند. «بی بی» با دنبال کردن سیاستی «بی پروا» و «متکبرانه» قصد دارد تا اسرائیل را به عنوان هژمون مسلط در منطقه «منا» معرفی کند، اما واقعیت آن است که این خط مشی تهاجمی سبب ایجاد «معمای امنیت» در میان سایر قدرتهای تاثیرگذار در منطقه شده است. سوال کلیدی آن است که آیا در این کشمکش حقوق مردم فلسطین تامین خواهد شد یا آنکه باید منتظر پیشروی صهیونیستها در سرزمینهای فلسطینی باشیم؟
اقتصاد آنلاین، محمد بیات: از ابتدای ظهور موجودیت «اسرائیل» در منطقه شرق مدیترانه، بسیاری از بازیگران منطقهای- فرامنطقهای با ارائه طرحهای متعدد سیاسی- سرزمینی به دنبال حل مسالمت آمیز این مناقشه و متوقف کردن ماشین جنگی اسرائیل بودند. البته در این طرحهای ارائه شده همواره وجود منافع مشترک هر یک از قدرتهای تاثیرگذار و وابستگی آنها به یکی از بلوکهای قدرت سبب شده است تا ابتکاراتی نزدیک به منافع اسرائیلیها یا فلسطینیها ارائه دهند، اما در تمام آنها تلاش شده تا این بحران تاریخی- سرزمینی در نهایت پایان یابد. طرح صلح ملک عبدالله که برآمده از روح قطعنامههایی همچون قطعنامه ۱۸۱ شورای امنیت است، این واقعیت تاریخی را تایید میکند تا مردم فلسطین در سرزمین فلسطین دارای حق سرزمینی و حاکمیتی هستند. در این ایده عربی کرانه باختری و نوا غزه به عنوان جغرافیای سرزمین فلسطین شناخته شده و قدس شرقی پایتخت این دولت عربی خواهد بود. سالها از طرح ملک عبدالله به عنوان ایدهای متناسب با واقعیتهای منطقه یاد میشد، اما در سال ۲۰۲۰، امارات عربی متحده و بحرین مسیر متفاوتی را انتخاب کردند. کشورهای نام برده برای عادی سازی روابط با اسرائیل تصمیم گرفتند به جای منتظر ماندن برای حل مسئله فلسطین- اسرائیل، به صورت مستقل وارد فرآیند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی شوند.
هراس راست گرایان صهیونیست از تثبیت ایده دو دولت در جامعه جهانی به اوج خود رسیده است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۲ سپتامبر با ۱۴۲ رأی موافق، قطعنامه «اعلامیه نیویورک» را تصویب کرد که نقشه راهی زماندار برای برقراری دو دولت مستقل اسرائیل و فلسطین ارائه میدهد. این طرح شامل آتشبس فوری در غزه، خلع سلاح حماس و انتقال قدرت به تشکیلات خودگردان فلسطین است. نتانیاهو و ترامپ تنها با همراهی هشت کشور دیگر علیه آن رأی دادند، که این انزوای دیپلماتیک، نگرانی تلآویو از فشارهای بینالمللی رو به افزایش را برجسته میکند. این ترس ریشه در سیاستهای داخلی نتانیاهو دارد؛ جایی که ائتلاف راستگرا با گسترش شهرکسازی در کرانه باختری (از جمله توافق اخیر برای تقسیم این منطقه) عملاً امکان تشکیل دولت فلسطینی را نابود میسازد. تحلیلگران معتقدند، تثبیت دو دولت نه تنها کنترل اسرائیل بر سرزمینهای اشغالی را به چالش میکشد، بلکه با محکوم کردن «اقدامات یکجانبه غیرقانونی» مانند شهرکسازی، مشروعیت اخلاقی و حقوقی اسرائیل را در مجامع جهانی زیر سؤال میبرد. این تحولات که با اجلاس ژوئیه ۲۰۲۵ در نیویورک آغاز شد و اسرائیل آن را تحریم کرد، نشاندهنده چرخشی جهانی به سمت حمایت از فلسطین است، جایی که حتی متحدان سنتی مانند آلمان از قطعنامه حمایت کردهاند، هرچند شناخت فوری دولت فلسطین را به تعویق انداختهاند.
این نگاه منفی عمدتاً از منظر امنیتی و ایدئولوژیک نشأت میگیرد، جایی که رهبران راستگرا مانند بتصلائیل اصموطریچ و ایتامار بنگویر، بلافاصله پس از رأیگیری سازمان ملل، خواستار ضمیمه کردن کرانه باختری شدند. اصموتریچ در کنفرانس مطبوعاتی ۳ سپتامبر اظهار داشت: «سرزمین اسرائیل متعلق به مردم اسرائیل است، حتی تصمیم سازمان ملل آن را تغییر نخواهد داد»، این موضع، ترس از از دست دادن کنترل بر «یهودا و سامره» را آشکار میسازد. از نگاه تحلیلی تثبیت دو دولت در جامعه جهانی، با حمایت از مأموریت موقت سازمان ملل برای نظارت بر آتشبس و تضمینهای امنیتی، میتواند به تضعیف روایت اسرائیلی از «تهدید وجودی» منجر شود، به ویژه که گزارشهای سازمان ملل بیش از ۶۴ هزار کشته فلسطینی در غزه را به «محاصره و گرسنگی» نسبت میدهند. نتانیاهو در سخنرانی پیش از رأیگیری، صریحاً اعلام کرد «دولت فلسطینی وجود نخواهد داشت»، که این انکار، نه تنها به انزوای بیشتر اسرائیل در اجلاس ۲۲ سپتامبر نیویورک، جایی که فرانسه، بریتانیا و کانادا قصد شناخت فلسطین را دارند، دامن میزند، بلکه چرخه خشونت را تشدید میکند. این رویکرد ریشه در ترس از اینکه دو دولت، با تضمینهای جمعی عربی-غربی، اسرائیل را به عقبنشینی از مواضع اشغالی وادار سازد، دارد و میتواند توافقهای ابراهیم را به خطر بیندازد.
رویکرد امروز اسرائیل به عنوان یک استراتژی تهاجمی بقا در برابر فشارهای جهانی ظاهر شده است، جایی که مقامات اسرائیلی مانند دنی دانون، سفیر در سازمان ملل این قطعنامه را «سیرک سیاسی» خوانده و ادعا کردهاند که حماس آن را به عنوان پیروزی تفسیر خواهد کرد. تحلیلها نشان میدهد این ترس، فراتر از ایدئولوژی، به نگرانی از فروپاشی ائتلاف داخلی نتانیاهو مربوط میشود؛ جایی که حمایت راستگرایان افراطی، بر پایه انکار دولت فلسطینی استوار است. با این حال اجلاسهای آتی مانند قله ۲۲ سپتامبر، با حضور رهبران سعودی و فرانسوی، میتواند به شناخت رسمی فلسطین توسط بیش از ۱۰ کشور منجر شود، که این امر مشروعیت اسرائیل را در چشم جهانیان خدشهدار میسازد. از منظر واقعبینانه، تثبیت دو دولت نه تنها به ثبات منطقهای، از جمله حمایت از اردن در برابر فشارهای جمعیتی کمک میکند، بلکه اسرائیل را از باتلاق غزه رها میسازد. با این وجود بدون تغییر سیاستهای تلآویو، این ترس به چرخهای از انزوا و خشونت تبدیل خواهد شد، که نهایتاً امنیت بلندمدت اسرائیل را تهدید میکند.