مثقال-طلا با آگاه
وی ایکس اکستریم
کیان.
x
فونیکس
تور روسیه
دیجی شهر
فلای تو دی
۱۷ / شهريور / ۱۴۰۴ ۱۳:۳۰
محمدرضا انبیائی:

ماجرای «نمی‌دانم» وزیر نیرو؛ صداقت یا بی‌برنامگی؟

ماجرای «نمی‌دانم» وزیر نیرو؛ صداقت یا بی‌برنامگی؟
کد خبر: ۲۰۸۴۸۴۷
پارس نماد.

به گزارش اقتصادآنلاین، اظهارنظر اخیر وزیر نیرو مبنی بر این‌که «نمی‌دانم چه زمانی مشکل برق و آب کشور برطرف خواهد شد»، بازتاب گسترده‌ای در فضای رسانه‌ای و افکار عمومی داشته است. این موضوع در شرایطی مطرح می‌شود که جامعه و فعالان اقتصادی بیش از هر زمان دیگری نیازمند قطعیت، برنامه و اعتمادسازی هستند. در همین زمینه، با محمدرضا انبیائی، دبیرکل انجمن مدیریت کسب‌وکار ایران و عضو هیئت مدیره شورای انجمن های علمی کشور، گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:
«نمی‌دانم» گفتن یک مقام مسئول، آیا مثبت است یا منفی؟

انبیائی در پاسخ به این پرسش گفت: بیان عبارت «نمی‌دانم» در مدیریت به خودی خود نه مثبت است و نه منفی. در نظریه «رهبری اصیل» یا Authentic Leadership، صداقت و شفافیت ارزشمند شمرده می‌شود و یک مدیر اگر واقعاً پاسخ دقیقی ندارد، بهتر است اعتراف کند تا این‌که وعده غیرواقعی بدهد. اما وی بلافاصله ادامه داد: مشکل زمانی ایجاد می‌شود که این اعتراف به ندانستن، بدون ارائه نقشه راه و چارچوب اقدام مطرح شود. در مدیریت بحران، مردم انتظار دارند حتی اگر پاسخ قطعی وجود ندارد، مسیر حرکت و افق برنامه‌ها به‌روشنی تبیین شود.

چرا یک وزیر ممکن است واقعاً «ندانَد»؟

انبیائی ضمن اشاره به دلایل ساختاری توضیح داد: صنعت برق و آب کشور درگیر عواملی چون خشکسالی، فرسودگی نیروگاه‌ها، ناترازی اقتصادی و محدودیت‌های بودجه‌ای است. از منظر «نظریه اقتضایی» (Contingency Theory)، چنین شرایطی باعث می‌شود پیش‌بینی دقیق زمان پایان بحران عملاً دشوار باشد. وی ادامه داد: علاوه بر این، بسیاری از تصمیم‌ها در سطح کلان اقتصادی و خارج از اختیار مستقیم یک وزیر اتخاذ می‌شود. در چنین شرایطی، «نمی‌دانم» گفتن لزوماً نشانه بی‌اطلاعی نیست، بلکه ممکن است ناشی از محدودیت‌های واقعی در ساختار حکمرانی باشد.

اثر این نوع پاسخ بر جامعه و کسب‌وکارها چیست؟

دبیرکل انجمن مدیریت کسب‌وکار ایران با اشاره به پیامدهای اقتصادی تأکید کرد: در ادبیات «ارتباطات بحران»، اگر مقام مسئول صرفاً بگوید «نمی‌دانم» بدون آن‌که راهکار ارائه دهد، اعتماد عمومی تضعیف می‌شود. این بی‌اعتمادی به سرعت به فضای کسب‌وکار سرایت می‌کند. او ادامه داد: فعالان اقتصادی وقتی نمی‌دانند که فردا برق دارند یا نه، سرمایه‌گذاری جدید را متوقف می‌کنند، تولید کاهش می‌یابد و هزینه‌های اضافی مانند خرید ژنراتور افزایش پیدا می‌کند.

انبیائی افزود: این نوع اظهارنظر اثرات بسیار نامیمونی بر فضای اقتصادی و کسب‌وکارهای کشور می‌گذارد، موضوع عدم‌قطعیت را به‌شدت افزایش می‌دهد و طبیعتاً موجب رکود سرمایه‌گذاری، فرار سرمایه و در نهایت افزایش شدید بیکاری خواهد شد.

از منظر علمی چه الگوهایی می‌تواند راهگشا باشد؟

انبیائی ضمن اشاره به چند نظریه مدیریتی توضیح داد: بر اساس مدل «رهبری موقعیتی» (Situational Leadership)، رهبر باید بسته به شرایط بین سبک هدایت‌گر و حمایتی تعادل برقرار کند. در بحران انرژی، جامعه بیش از هر چیز نیازمند هدایت‌گری و ارائه برنامه است. همچنین در نظریه «معنا‌سازی» (Sensemaking کارل ویک)، وظیفه مدیر این است که حتی در شرایط مبهم، به جامعه چارچوب معنا بدهد. او ادامه داد: بنابراین اگر وزیر نیرو پس از گفتن «نمی‌دانم» یک نقشه سه‌مرحله‌ای کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت را تشریح می‌کرد، این عبارت می‌توانست به نشانه‌ای از صداقت و مسئولیت‌پذیری تبدیل شود، نه بی‌برنامگی.

چه انتظاری از حکمرانی اقتصادی می‌رود؟

انبیائی در این‌باره گفت: مردم و کسب‌وکارها انتظار دارند مقام مسئول به‌جای بیان صرفِ «نمی‌دانم»، حداقل سه کار انجام دهد: نخست، شفاف‌سازی علل اصلی بحران؛ دوم، ارائه نقشه راه مرحله‌ای با زمان‌بندی تقریبی؛ و سوم، اطلاع‌رسانی دوره‌ای با شاخص‌های قابل سنجش. او ادامه داد: اگر وزارت نیرو به‌صورت منظم هر هفته گزارش وضعیت کلی شبکه برق و آب را منتشر کند، حتی در نبود قطعیت مطلق، اعتماد عمومی تقویت می‌شود و کسب‌وکارها می‌توانند برنامه‌ریزی کنند.

این مدرس دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: گفتن «نمی‌دانم» اگر با چارچوب برنامه همراه باشد، می‌تواند نقطه شروعی برای شفافیت و اعتمادسازی باشد. اما اگر به‌تنهایی بیان شود، پیامد آن چیزی جز افزایش اضطراب اجتماعی، نااطمینانی اقتصادی، رکود سرمایه‌گذاری و افزایش بیکاری نخواهد بود. به همین دلیل، مقام‌های مسئول باید میان «صداقت در بیان واقعیت» و «مسئولیت در ارائه نقشه راه» توازن ایجاد کنند.

ارسال نظرات
ملی گلد.
x