تهران بمبئی شد!

نشانههایی از ناکارآمدی مدیریت شهری در تأمین خدمات پایهای در تهران آشکار شده است؛ شرایطی که مفهومی تحت عنوان «بمبئیسازی» شهری را تداعی میکند: یعنی لغزش تدریجی پایتخت به سوی زیست اضطراری، زاغهنشینی و فرسایش کیفیت زندگی.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از چندثانیه، در ماههای اخیر، فضای زیست شهری در کلانشهرها، بهویژه پایتخت، بهطرز نگرانکنندهای دچار بینظمی ساختاری و فرسایش زیرساختی شده است. خیابانها و کوچهها با زباله انباشتهاند، و دستشوییهای عمومی یکی پس از دیگری بسته میشوند؛ این در حالیست که مردم همچنان به این خدمات اولیه نیاز مبرم دارند.
در واکنش به ترافیک سنگین و اختلال در حملونقل عمومی، تعداد موتورسیکلتها در مرکز شهر به شکل چشمگیری افزایش یافته است؛ تغییری که نهتنها کیفیت هوا را کاهش داده، بلکه به افزایش تصادفات، آلودگی صوتی و تشدید بینظمی در معابر شهری نیز انجامیده است.
در بسیاری مناطق، ژنراتورهای برق موقت با صدای آزاردهنده جای شبکه رسمی را گرفتهاند، و نشانههایی از ناکارآمدی مدیریت شهری در تأمین خدمات پایهای آشکار شده است؛ شرایطی که مفهومی تحت عنوان «بمبئیسازی» شهری را تداعی میکند: یعنی لغزش تدریجی شهرها به سوی زیست اضطراری، زاغهنشینی و فرسایش کیفیت زندگی.
از منظر جامعهشناسی شهری، این وضعیت محصول کاهش سرمایه اجتماعی و ضعف نهادهای مدیریتی در پاسخ به نیازهای فوری و بلندمدت شهروندان است. این ناکارآمدی، خود را در از بین رفتن نظم فضایی، افزایش حس بیقدرتی عمومی و تضعیف حس تعلق به شهر نشان میدهد.
همزمان، از نگاه روانشناسی اجتماعی، بازنمایی چهرههای آفتابسوخته و مدهای برگرفته از فرهنگهای غیرمحلی، نوعی پاسخ انفعالی به بحران هویت و فشارهای اقتصادی و فرهنگی است. در غیاب الگوهای بومی مثبت و قابل اتکا، جوانان به بازتولید هویت بصری از طریق ترندهای جهانی، حتی نامرتبط، روی میآورند.
در مجموع، این علائم هشداردهنده، از شکاف جدی در حکمرانی شهری و شکلگیری بحرانهای همزمان زیستمحیطی، روانی و هویتی حکایت دارد؛ بحرانهایی که در صورت بیتوجهی، میتوانند انسجام اجتماعی را بهشدت تهدید کنند.