
تکرار یک بحران فراموششده/ کیفیت اینترنت ایران همچنان قربانی بیتصمیمی و مداخلهگریهای دولتی

درحالیکه اینترنت به بخش مهم اقتصاد دیجیتال جهانی تبدیل شده، تازهترین گزارش انجمن تجارت الکترونیک از وضعیت کیفی اینترنت در ایران، تنها یک چیز را بهروشنی نشان میدهد، اینکه بحران ادامه دارد، هشدارها نادیده گرفته میشوند، و آینده اقتصاد دیجیتال کشور در محاصره اختلال، فیلترینگ و بیثباتی قرار گرفته است.
به گزارش اقتصادآنلاین، مراسم رونمایی از پنجمین گزارش کیفیت اینترنت ایران، با همکاری کمیسیون فاوا اتاق بازرگانی ایران و انجمن تجارت الکترونیک تهران، بار دیگر به محلی برای فریادهای بیپاسخ تبدیل شد. نیما قاضی، رئیس این انجمن، از شدت فشارهای اخیر بر پلتفرمها و تعطیلی کسبوکارهایی مانند رسیمو و کارزار گفت و تاکید کرد که نه تنها کیفیت اینترنت بهبود نیافته، بلکه رفتارهای سختگیرانه با کسبوکارهای دیجیتال تشدید شده است. در این فضا، او توسعهندادن را نوعی توسعه خواند، گریز از خسارت بیشتر.
گزارش تازه، رتبه ۹۷ ایران در میان ۱۰۰ کشور برتر از نظر GDP را یادآوری میکند؛ رتبهای که نه حاصل تحریم است، نه کمبود بودجه، بلکه نتیجه مستقیم سیاستگذاری اشتباه و بیپاسخماندن اعتراضات فعالان اقتصادی است. سادینا ابایی، رئیس کمیسیون فناوری اطلاعات اتاق بازرگانی، در همین نشست گفت که مسئله اساسیتر از سرعت یا پایداری، بیتکلیفی در مالکیت داده و حکمرانی دیجیتال است: «نمیشود گفت داده را رها کنید، بعد بگویید مالک پلتفرم ما هستیم.»
ابایی با انتقاد صریح از نهادهای مختلف، از وزارت ارتباطات تا شورای عالی فضای مجازی، گفت که هیچیک پاسخگوی وضعیت فعلی نیستند، درحالیکه داده، سوخت اصلی هوش مصنوعی و تحول دیجیتال است. او از یک تناقض بنیادی سخن گفت، اینکه چگونه در حالیکه کشور بهدنبال پیشرفت در AI و اقتصاد دیجیتال است، زیرساختهای لازم برای تبادل داده به حال خود رها شدهاند.
از سوی دیگر، نیما قاضی با استناد به برنامه هفتم توسعه که هدفگذاری سهم ۱۰ درصدی اقتصاد دیجیتال از GDP را دارد، گفت: «اغلب تصمیمهای فعلی، برخلاف این هدف است. خروج سرمایهگذاران حتی از نهادهای حاکمیتی و ترس فعالان اقتصادی از امنیتیشدن فضا، نتیجه مستقیم این سیاستهاست.»
او بهصراحت اشاره کرد که دخالتهای تازه، مانند ورود کمیسیون عمران مجلس برای نظارت بر تاکسیهای اینترنتی یا رونمایی شهرداری از پلتفرم «شهرزاد»، تنها طنز ماجرا را بیشتر میکند. وقتی قانون اساسی، رقابت دولت با بخش خصوصی را ممنوع کرده، چرا چنین تصمیمهایی گرفته میشود؟ سادینا ابایی با یادآوری صدور مجوزهای متناقض (از مجوز استخراج رمزارز توسط وزارت صمت تا اعلام ناگهانی قاچاقبودن همان فعالیتها) این بیبرنامگی را «همراه با خسارت» توصیف کرد.
در همین جلسه، پویا پیرحسینلو، رئیس کمیسیون اینترنت انجمن، درباره بیثباتی ساختاری در اینترنت ایران هشدار داد: «اختلالهای مکرر، پیامی روشن به کسبوکارها میفرستد، روی این زیرساخت نمیتوان حساب کرد.» او گفت که حداقل یک میلیون شغل خرد بهطور مستقیم از بستر اینستاگرام ارتزاق میکنند و مسدودسازی یا اختلال، معیشت این گروه را نشانه گرفته است.»
اما تناقضهای رسمی کجای ماجراست؟ حمیدرضا احمدی، نایبرئیس کمیسیون اینترنت، به اظهارات وزیر ارتباطات درباره بازگشت اینترنت به حالت عادی اشاره کرد و گفت دادههای فنی چنین چیزی را تایید نمیکند. دو هفته پس از آتشبس با اسرائیل بود که بهبودی نسبی حاصل شد، اما همچنان اختلالها ادامه دارد.
در بخش دیگری از گزارش، به نظرسنجی مشترک انجمن و ایسپا اشاره شده که نشان میدهد ۹۴ درصد جوانان زیر ۳۰ سال برای اتصال به اینترنت از فیلترشکن استفاده میکنند؛ ۶۰ درصد از کاربران فعال اقتصادی هم، اینستاگرام و تلگرام را منبع اصلی درآمد خود میدانند. این یعنی زیربنای اقتصادی میلیونها نفر بهطور مستقیم به بستری متکی است که سیاستگذاران آن را غیررسمی، غیرقانونی و ناامن میدانند، اما حاضر به تغییر رویکرد نیستند.
دادههای گزارش نشان میدهد که رتبه ایران در شاخص «کندی» اینترنت، ۸۴؛ در «پراختلالی» ۹۲ و در «محدود بودن» ۹۹ است. علاوهبر فیلترینگ گسترده، سیاستهایی، چون «ایراناکسس» نیز بیثمر بودهاند. در حالی که ۸۰ درصد سایتهای دولتی برای کاربران خارجی مسدودند، حملات سایبری از داخل کشور به این سامانهها ادامه دارد. انجمن گزارش میدهد که بعد از هشدارهای گزارش چهارم، هیچ اقدام موثری صورت نگرفته و حتی دامنههای مسدودشده افزایش یافتهاند.
فیلترینگ که با هدف امنیت اجرا شده، حالا خودش به تهدید امنیتی بدل شده؛ استارلینک به تنها امید برخی کاربران تبدیل شده و گزارشها از افزایش ۲۰ برابری کاربران آن در ایران خبر میدهند. در این فضا، حتی افزایش سرمایهگذاری در شبکه داخلی نیز بدون آزادسازی پروتکلها (مانند HTTP/۳ و IPv۶) بیفایده خواهد بود.
انجمن تجارت الکترونیک پیشنهادهایی را هم ارائه داد، از افزایش سرمایهگذاری در فیبر نوری و شفافسازی سیاستها تا جبران خسارت کاربران و انتشار منظم گزارشها توسط نهادهای مستقل. اما این توصیهها، هرچند کارشناسی و دادهمحور، تا امروز گوش شنوایی نیافتهاند.
در نهایت، گزارش پنجم کیفیت اینترنت ایران، فراتر از یک هشدار فنی است؛ این گزارش سندی است بر تثبیت بحران، انسداد رشد اقتصاد دیجیتال، و نادیدهگرفتن پیدرپی جامعه متخصص و کسبوکار. بیکیفیتی اینترنت در ایران، برخلاف تحریمها، یک بحران خودساخته است، بحرانی که اگر جدی گرفته نشود، آینده دیجیتال کشور را به انزوای کامل خواهد کشاند.
،