x
۰۱ / مرداد / ۱۳۹۶ ۰۷:۲۰

۷ مانعی که باعث شکست شما می‌شود

۷ مانعی که باعث شکست شما می‌شود

همه می‌خواهند در کاری که انجام می‌دهند موفق باشند. همه ما تلاش‌ می‌کنیم به موفقیت دست یابیم. درنتیجه، دائما از خود می‌پرسیم که چگونه می‌توان موفق‌تر شد و به راه‌های مختلف موفق‌شدن فکر می‌کنیم.

کد خبر: ۲۰۷۳۹۹
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، برای موفقیت روش‌های جالب و امیدبخش بسیاری وجود دارد، مانند کسب عادات سودمند برای افزایش کارایی، اما معمولا وجه دیگر ماجرا را نادیده می‌گیریم، ما چندان به موانع موفقیت توجه نمی‌کنیم و این شاید خنده‌دار باشد، زیرا ما در جستجوی موفقیت هستیم ولی کاملا فراموش می‌کنیم چه موانعی ما را از رسیدن به اهدافمان بازمی‌دارند. بخش زیادی از زمان‌مان را صرف جستجوی موفقیت می‌کنیم اما از خود نمی‌پرسیم چه چیزی‌هایی مانع موفقیت‌مان می‌شوند. درنتیجه بارها با مشکلات مشابه روبه‌رو می‌شویم. وقت آن رسیده که این مسئله را حل کنیم. در این مقاله موانع موفقیت را با هم بررسی می‌کنیم.

۱. نداشتن چشم‌انداز

افراد زیادی درباره اهمیت هدف‌مندی صحبت می‌کنند. آنها می‌گویند: «پیش از آنکه کاری را شروع کنید، هدفتان را مشخص کنید.» ما به این نصیحت عمل می‌کنیم و به هدف‌های بزرگی فکر می‌کنیم که می‌خواهیم آنها را عملی کنیم. تصمیم می‌گیریم نمرات عالی کسب کنیم، شغل پردرآمد داشته باشیم، ترفیع بگیریم و غیره. اگر چیزی را می‌خواهی، کافی است برای خودت هدف تعیین کنی و برای رسیدن به آن تلاش کنی.اما در بسیاری مواقع محرکی برای رسیدن این اهداف و گذر از محدودیت‌های‌مان نداریم. ازاین‌رو برای دنبال‌ کردن اهداف‌مان به‌اندازه کافی باانگیزه و مصمم نیستیم و دلیلی برای ادامه دادن و پیمودن باقی مسیر موفقیت نداریم. چیزی تشویق‌مان نمی‌کند که حتی به بزرگ‌ترین مشکلاتی که با آنها روبه‌رو می‌شویم توجه کنیم.ممکن است برای مدت کوتاهی هدف‌های‌مان را باانگیزه زیاد دنبال کنیم، اما کم‌کم انگیزه‌مان کاهش می‌یابد تا اینکه درنهایت به چیزی کمتر رضایت می‌دهیم.علت این اتفاق آن است که بیشتر افراد چشم‌اندازی اساسی از زندگی‌شان ندارند. کار آنها مانند ساختن مجلل‌ترین خانه ها بدون ساختن پی است. درنتیجه بیشتر تلاش‌هایشان از همان اول محکوم به شکست است. اگر از این زاویه به قضیه نگاه کنیم، نداشتن چشم‌انداز یکی از بزرگ‌ترین موانع موفقیت است.یک چیز بین همه آدم‌های بسیار موفق مشترک است و آن، داشتن چشم‌انداز است. این احساس که برای هدفی بزرگ‌تر تلاش می‌کنید، انگیزه و مقاومت شما را افزایش می‌دهد. این کار شاید یکی از مهم‌ترین راه‌های کسب انگیزه باشد. انگیزه به شما کمک می‌کند تا از پس همه مشکلات بربیایید. اراده و تمرکز بالا برای رسیدن به موفقیت ضروری است، اما درنهایت داشتن هدف مناسب، موفقیت‌های بزرگ را از موفقیت‌های کوچک جدا می‌کند.اگر چشم‌اندازی داشته باشید که به شما انگیزه‌ بدهد، وقتی همه کم می‌آورند شما هم‌چنان ادامه می‌دهید.

۲. عدم تمرکز

یکی دیگر از موانع اصلی موفقیت، ناتوانی در متمرکز کردن همه تلاش‌مان بر یک کار خاص است. زندگی مدرن ما را با مفهوم مشغولیت‌های چندگانه و دیگر دل‌مشغولی‌های متنوع ولی بی‌فایده آشنا کرده است که دائم حواس ما را پرت‌ می‌کنند. درنتیجه، بیشتر تلاش‌هایمان صرفا به‌خاطر عدم انضباط و تمرکز لازم بی‌نتیجه می‌مانند. به‌جای تمرکز بر انجام پروژه فعلی، از پروژه‌ای به پروژه دیگر که دوست‌داشتنی‌تر است می‌پریم. از نظر من این کار یکی از بزرگ‌ترین موانع موفقیت است.اکثر مردم پروژه‌های ناتمام بسیاری دارند. ممکن است این پروژه‌ها در آغاز جذاب بوده باشند اما آنها با اولین چالش، به‌سرعت سراغ پروژه دیگری می‌روند.پریدن از پروژه‌ای به پروژه دیگر نسبتا آسان است اما راه به جایی نمی‌برد. این کار کمکی به موفقیت شما نمی‌کند.از دیگر مسائلی که معمولا همزمان با کمبود تمرکز پیش می‌آید، آن است که بی اینکه متوجه باشیم وقت‌مان را هدر می‌دهیم. اگر بر رؤیاها و هدف‌هایمان تمرکز نکنیم، از زمان‌مان به‌نحو موثر استفاده نخواهیم کرد. درنتیجه به‌جای آنکه به دنبال موفقیت باشیم، زمان‌مان را صرف کارهایی سرگرم‌کننده‌ ولی بی‌فایده می‌کنیم.اجازه ندهید عدم تمرکز مانع رشد شما شود. در عوض، تلاش کنید بر کار فعلی تمرکز کنید. اولویت‌بندی کنید تا کارها را به‌ترتیب انجام دهید. تمام تلاش‌تان را بکنید که حواستان پرت نشود و از همه مهم‌تر، اجازه ندهید مشکلات مانع دنبال کردن رؤیاهایتان شوند. تا زمانی که پروژه تمام نشده است، ‌دست از تلاش برندارید.

۳. ضعف اراده

برخی به اشتباه فکر می‌کنند موفقیت به‌آسانی به دست می‌آید. حتی بیشتر افراد توقع دارند به‌سادگی در کار خود موفق شوند. چیزی که بیشتر افراد در نظر نمی‌گیرند این است که راه موفقیت از فداکاری‌ها و از خودگذشتگی‌های بسیار می‌گذرد. در راه موفقیت با دشواری‌ها، چالش‌ها و موانع بی‌شمار مواجه می‌شوید.تصور اشتباهی که از افراد موفق داریم به‌نحو چشمگیری به این مسئله دامن‌ می‌زند. وقتی به آدم‌های فوق‌العاده موفق نگاه می‌کنیم، دستاوردهای بزرگشان را می‌بینیم، اما در بیشتر موارد تلاش‌هایی که برای به واقعیت پیوستن رؤیاهایشان کرده‌اند پنهان می‌ماند. ما می‌بینیم که این افراد در زندگی‌شان به چه چیزهایی رسیده‌اند، اما از فداکاری‌هایی که کرده‌اند بی‌خبریم. حتی از مشکلات و چالش‌هایی که با آن‌ها روبه‌رو شده‌اند خبر نداریم.در نتیجه این برداشت اشتباه، وقتی در راه موفقیت با سختی‌ و شکست مواجه می‌شویم، اراده لازم برای ادامه مسیر را نداریم.ضعف اراده می‌تواند به مشکلی چالش‌برانگیز در مسیر موفقیت تبدیل شود. اگر کسی اراده قوی نداشته باشد، قدرت ذهنی لازم برای انجام کارهای ضروری و رسیدن به موفقیت را نخواهد داشت.می‌توان اراده را هم‌چون ماهیچه‌ای ذهنی تصور کرد. اگر از آن به‌طور مرتب استفاده کنید، خود‌به‌خود قوی می‌شود، اما اگر آن را به کار نیندازید، این ماهیچه ضعیف می‌شود و ممکن است به‌جای تمرکز بر اهداف بلند‌مدت، تسلیم کارهای بی فایده شوید. به زبان ساده، اراده، قدرت ذهنی افراد برای مقابله با افکاری است که به تحقق اهداف‌شان کمکی نمی‌کنتد.مطالعات بسیار نشان داده‌اند که قدرت اراده و خویشتنداری ارتباط نزدیکی با سطوح بالای موفقیت و شادی دارد.نگذارید ضعف انضباط ‌شخصی و اراده مانع دستیابی به اهداف‌تان شود. بکوشید دائما انضباط شخصی خود را افزایش دهید. با استفاده منظم از قدرت اراده آن را تقویت کنید.

۴. تلاش برای راضی‌ نگه‌داشتن همه

در بیشتر موارد، سختی کار در تصمیم‌ به انجام کاری نیست، بلکه در تصمیم به انجام ندادن کارهاست. ما معمولا کارها و درخواست‌ها را بدون بررسی‌ می‌پذیریم، اما اگر کارها را براساس ضرورت و اهمیتی که دارند نسنجیم، در شناخت اولویت‌هایمان سردرگم می‌شویم و هیچ امیدی به نجات‌مان نخواهد بود. این اتفاق باعث می‌شود تکالیفی بپذیریم که انجام آنها کمک چندانی به اهداف‌ خود ما نمی‌کند. در درازمدت این کارها زمان زیادی می‌برند که بهتر بود از اول صرف رسیدن به هدف‌های‌ خودمان می‌شد.به‌طور خلاصه، برای آنکه دیگران را به هر شیوه ممکن خوشحال کنیم، بیش از حد کار قبول می‌کنیم. ما نمی‌خواهیم خودخواهانه رفتار کنیم، به همین دلیل در «نه» گفتن به تعهدات و تکالیف مختلف مردد می‌شویم. ازاین‌رو «تلاش برای راضی نگه‌داشتن همه» یکی از موانع اصلی موفقیت است.

۵. ترس

مشکل بزرگ دیگری که سر راه موفقیت قرار دارد، ترس است. ترس از آن موانعی‌ است که نباید دست‌ کم گرفته شود.اگر قرار بود همه موانع ممکن اول کار برطرف شود، هرگز هیچ تلاشی صورت نمی‌گرفت.ترس ممکن است به‌شدت مانع رشد شود. ترس ما را محدود می‌کند، باعث ‌می‌شود معمولی بودن را بپذیریم و مانع می‌شود محدودیت‌های‌مان را کنار بزنیم. ترس هم‌چنین ممکن است ما را از دنبال کردن رؤیاهای‌مان بازدارد. اگر هر رخداد یا چالش به نظرمان خیلی خطرناک باشد، ساکن و منفعل خواهیم ماند و عادت‌هایی را برمی‌گزینیم که مانع انجام کارهای ضروری می‌شوند، فقط به دلیل‌ اینکه از مواجه‌شدن با ترس‌های‌مان هراس داریم.ترس به طرق گوناگون مانع موفقیت می‌شود. در هر شکلی که باشد، ترس مانع موفقیت است.ترس می‌تواند بین شما و موفقیت فاصله بیندازد. اگر تاکنون یاد نگرفته‌اید که با ترس‌هایتان مواجه شوید و با آنها مقابله کنید، باید بدانید این ضعف جدی است.

۶. ذهنیت متوسط

آیا تقلای ما برای سربلندی نیست که باعث می‌شود دائما محدودیت‌هایمان را کنار بزنیم؟ آیا خواست خوب بودن نیست که باعث پیشروی ما می‌شود؟ آیا خواست ما برای معمولی نبودن دلیل اصلی کسب دستاوردهای بزرگ نیست؟به‌طور خلاصه، معمولی بودن پیشرفت‌مان را محدود می‌کند و یکی از بزرگ‌ترین موانع موفقیت است. معمولی بودن شوقی را که برای گذر کردن از محدودیت‌ها لازم است ایجاد نمی‌کند.اما خواهش می‌کنم منظورم را اشتباه متوجه نشوید! معمولی بودن هیچ مشکلی ندارد. می‌توانید انسانی معمولی باشید و شادترین زندگی را داشته باشید، اما وقتی درباره موفقیت صحبت می‌کنیم ماجرا به‌گونه دیگری است. نمی‌توانید به موفقیت‌های چشمگیر دست یابید درحالی‌که معمولی بودن را پذیرفته‌اید.متوسط بودن یعنی بپذیرید که معمولی باشید. ذهینت متوسط باعث می‌شود در زندگی استعدادهای بالقوه خود را شکوفا نکنید. اگر برای سربلندی و بهترشدن تلاش نکنید، در کارهایتان موفق نمی‌شوید.

۷. کمال‌گرایی

کمال‌طلبی مطمئنا مزایای زیادی دارد، باعث می‌شود به‌دنبال استاندارد‌های بالاتری باشیم و تشویقمان می‌کند خودمان را اصلاح کنیم. بدون این اصلاحات پیشرفت و نوآوری ممکن نیست. به همین دلیل کمال‌گرایی می‌تواند بسیار مفید باشد، مخصوصا در کارهایی که جزئیات در آن‌ها مهم است.اما کمال‌گرایی ممکن است تبدیل به مشکلی بزرگ بر سر راه موفقیت شود. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که بیش از اندازه کمال‌‌گرا باشید. هرگاه که خواست ما برای به کمال رساندن کاری بین ما و اهدافمان فاصله بیندازد، کمال‌گرایی تبدیل به مشکل می‌شود.این وسواس که هر کاری را «عالی» انجام دهیم، حواسمان را از چیزی که واقعا مهم است پرت می‌کند و باعث کاهش انعطاف‌پذیری و توانایی ما برای پیشرفت کردن می‌شود.لازم نیست هر کاری را عالی انجام دهید. گاهی اوقات بهتر است زمان‌تان را صرف تمرکز بر یافتن راه‌حل مسائل مهم‌تر بکنید.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x