جهنم بیآب و برق ایران / دمای خوزستان ۵۰ درجه را رد کرد!

خوزستانِ زرخیز و انرژیساز، که همواره تأمینکننده آب و برق کشور بوده، این روزها به جهنمی بیآب و بیبرق تبدیل شده است. امروز، قطب تولید برق ایران حال خوشی ندارد؛ دما بالای ۵۰ درجه رسیده، رود کارون خشکیده و خوزستان پرآب، در تاریکی و بیآبی دستوپا میزند.
به گزارش اقتصادآنلاین، امروز خوزستان هم در بیبرقی میسوزد و هم تشنه است؛ نه فقط تشنه آب، بلکه تشنه مدیریت.
از پاییز سال گذشته، بحث ناترازی انرژی در کشور مطرح شد و برنامههای خاموشی نیز اعلام و اجرا شدند. آن زمان هوای خوزستان معتدل بود، اما حالا که تابستان داغ و نفسگیر از راه رسیده، برق خوزستان بیمقدمه و بیزمان قطع میشود؛ کولرها خاموش میشوند، پمپهای آب از کار میافتند و سلامت و آرامش مردم به خطر افتاده است.
سالهاست با برداشت و انتقال آب از کارون، منابع آبی خوزستان کاهش یافتهاند و مردم ناچارند با پمپ، آن هم برای آبی گلآلود و گاه همراه با لجن، نیاز روزمره خود را تأمین کنند. اکنون با قطع برق، پمپها نیز خاموش شدهاند و آب نیز قطع میشود. اینجا دیگر "مدیریت برق"، یعنی رنج خوزستان.
حداقل حق شهروندی، دسترسی به نیازهای اولیه زندگی است؛ اما اکنون در شهرهای جنوبی خوزستان و حتی نقاطی از اهواز، حتی در روزهایی که برق وصل است و پمپها کار میکنند، آب در دسترس نیست و آبرسانی با تانکر صورت میگیرد.
مردم خوزستان این روزها خسته و کلافهاند؛ از بیآبی، بیبرقی و از مدیریتی که از مدیریت تهی است. نهتنها برق طبق جدول زمانی قطع نمیشود، بلکه در اوج گرما و برای ساعتها و بدون هشدار قبلی قطع میشود. در تاریخ ۲۴ تیر، سید محمدرضا موالیزاده، استاندار خوزستان، از تخصیص ۳۰۰ مگاوات برق بیشتر از سهمیه خوزستان خبر داد و وعده داد با این پیگیریها، خاموشیهای خانگی تا ۶۰ درصد کاهش یابد و در دستور کار است که این خاموشیها بهطور کامل حذف شوند.
اما همین وعدهها در حالی مطرح شدهاند که در تاریخ ۲۵ تیر، درست زمانی که هشدار قرمز هواشناسی درباره دماهای بالای ۴۹ درجه صادر شده بود، برق در برخی محلههای اهواز از جمله کیانپارس و چهارراه زند، بین چهار تا پنج ساعت قطع شد. روز پیش از آن نیز بخشهایی از کیانپارس پنج ساعت بیبرق بودند، آن هم به دلیل "مدیریت بار"! اما چرا باید خوزستان، با گرمترین شهرهای جهان، در تابستانی سوزان مجبور به تحمل قطعی برق باشد؟
در همان روز ۲۵ تیر، به دلیل شدت گرما و برای حفظ سلامت مردم و مدیریت مصرف، برخی ادارات استان دورکار اعلام شدند.
قطع مکرر آب و برق نهتنها سلامت شهروندان را تهدید میکند، بلکه مشاغل، رفتوآمد و حتی بیرون رفتن از خانه را نیز مختل کرده است. ساکنان آپارتمانها نمیتوانند از آسانسور استفاده کنند، و حتی قادر به خارج کردن خودرو از پارکینگ هم نیستند. مردمی که در خانههایشان، بدون آب و برق، احساس میکنند در قفسی بیامان گرفتار شدهاند؛ شکنجهای بیصدا.
اما استانی با چنین حجم عظیمی از منابع آب و انرژی، چگونه به قفسی بیآب و برق تبدیل شده است؟ مریم، یکی از شهروندان اهوازی و بیماری قلبی - تنفسی، از تأثیر قطعی برق بر زندگیاش میگوید.
او توضیح میدهد که در گرمای ۵۰ درجه، وقتی از محل کار به خانه بازمیگردد، با قطعی برق روبهرو میشود؛ درحالیکه در محل کارش هم بهصورت دورهای برق قطع میشود.
وی ادامه میدهد: قطعی برق در اداره مرکزی باعث قطع اینترنت محل کار شده و چون فعالیت شغلی ما به اینترنت وابسته است، نهتنها برق، بلکه روند کارمان هم مختل شده است.
او همچنین با نگرانی از وضعیت سلامتی مادر سالمندش در ساعات بیبرقی میگوید: در این گرما، فشار خون مادرم بالا میرود و ما همیشه نگران هستیم. این وضعیت واقعا خستهکننده و آزاردهنده است.
مریم با پرسشی جدی ادامه میدهد: چرا برق خوزستان، آن هم در دمای بالای ۵۰ درجه و شرایط هشدار قرمز، قطع میشود؟ چرا خوزستان باید تحت مدیریت مصرف قرار گیرد؟
او اضافه میکند: حتی اگر دمای خوزستان به ۵۰ نرسد، زندگی در گرمای ۴۰ درجه هم دشوار است. کولرها در این گرما چندان کارایی ندارند و خانهها خنک نمیشوند، چه برسد به زمانی که برق قطع میشود و دما به بالای ۴۵ درجه میرسد.
شیوا، یکی از کارآفرینان اهوازی نیز میگوید که قطعی برق نهتنها وسایل برقی کارگاهش را خراب کرده، بلکه استرس زیادی به او وارد کرده است. او توضیح میدهد که کارگرانش هر روز از نقاط مختلف اهواز به کارگاه میآیند، اما درست زمان شروع کار، برق قطع میشود. آنهم در دمای بالای ۵۰ درجه و در محیطی بسته که راه بازگشتی هم وجود ندارد.
وی میافزاید: این قطعیها تقریبا هر روز اتفاق میافتند و نمیدانم با این شرایط چه کاری از دست ما برمیآید. هم از نظر روحی آسیب دیدم و هم از نظر مالی خسارت دیدم.
پونه، شهروند دیگری از اهواز میگوید که در محله آنها، برق هر دو روز یکبار، بین ساعات ۱ ظهر تا ۷ شب، قطع میشود و این قطعیها بین یک تا سه ساعت طول میکشد.
او میگوید: با قطع برق، آب هم قطع میشود و عملاً زندگی متوقف میشود. این روزها حتی پمپهای آب در خانههای ویلایی هم کار نمیکنند، و در ساعاتی که برق هست نیز فشار آب بسیار کم است.
پونه درباره مادر ۸۰ سالهاش که در منزل ویلایی زندگی میکند، ابراز نگرانی میکند: آیفون تصویری و ریموت درب ورودی با قطع برق از کار میافتند و این باعث نگرانی دائمی ما از نظر امنیتی شده است.
در تاریخ ۹ اردیبهشت امسال، مجتبی یوسفی، نماینده اهواز در مجلس شورای اسلامی، با اشاره به قطعیهای مکرر برق در خوزستان، از پیگیری سوال از وزیر نیرو در این زمینه خبر داد؛ اما تا امروز نهتنها نتیجهای از این پیگیریها دیده نشده، بلکه وضعیت بدتر هم شده است.
او تصریح کرده بود که حتی در دوران جنگ تحمیلی نیز چنین قطعیهای مکرری تجربه نشده بود، اما اکنون به دلیل بحران مدیریت، بهویژه در وزارت نیرو، وضعیت به این مرحله رسیده است.
یوسفی با تأکید بر نارضایتی مردم از این وضعیت، عنوان کرده بود: این وضعیت نتیجه ناترازی و سوءمدیریت است. در گذشته، برق صنایع قطع میشد اما برق منازل حفظ میشد. اکنون حتی این حداقل هم رعایت نمیشود.
او تبعات گسترده قطعی برق را نیز برشمرده و گفت: سلامت شهروندان، بهویژه سالمندان و کودکان در خطر است. افراد سالمند نمیتوانند از راهپلهها استفاده کنند. مشاغل وابسته به برق مانند نانواییها، قصابیها و لبنیاتیها نیز خسارت میبینند؛ اما چه کسی پاسخگوی این ضررهاست؟
نماینده اهواز همچنین درباره قطعی برق در مدارس و دانشگاهها هشدار داده و گفته بود: افت تحصیلی ناشی از این وضعیت، چه تبعاتی خواهد داشت؟ چه کسی پاسخگوی آن است؟
مهرداد شریفی، رئیس مرکز بهداشت خوزستان نیز تأکید کرده است که قطع برق در گرمای خوزستان میتواند منجر به گرمازدگی و تهدید جدی برای سلامت شهروندان شود. وی همچنین هشدار داده که روند تهیه و توزیع مواد غذایی نیز بهدلیل نیاز به حفظ زنجیره سرما با اختلال مواجه خواهد شد و میتواند تهدیدی برای سلامت عمومی باشد.
آنجا که سالمندی پشت درب خانه میماند، بیماری تنفسی در هوای سوزان خوزستان به سختی نفس میکشد، و کارگاهها تعطیل میشوند، دیگر جایی برای دلخوشی به وعدههای حذف خاموشی باقی نمیماند.
این روزها خوزستان تشنه است؛ نه فقط تشنه آب، بلکه تشنه عدالت در مدیریت. خوزستان در سکوت میسوزد، اما آیا کسی بیدار خواهد شد تا آتش بیبرقی و بیآبی را خاموش کند؟