هزینههای خاموش یک تصمیم امنیتی در اقتصاد دیجیتال ایران؛ تداوم انسداد با بازگشت ثبات/ چرا محدودیتهای فروش آنلاین طلا برداشته نمیشود؟

با گذشت قریب به یک هفته از پایان درگیری نظامی میان ایران و اسرائیل و بازگشت نسبی ثبات به کشور، محدودیتهای اعمالشده از سوی بانک مرکزی بر درگاههای بانکی پلتفرمهای آنلاین خرید و فروش طلا همچنان ادامه دارد؛ تصمیمی که بدون اطلاع قبلی گرفته شد و پیامدهای آن هنوز دامنگیر میلیونها کاربر و کسبوکارهای فعال در این حوزه است. نکتهی جالب اینجاست که نزدیک به سه هفتهاست ورود پول به پلتفرمهای خرید و فروش طلا ممنوع است اما در بازار شاهد افزایش قیمت طلا هستیم.
به گزارش اقتصاد آنلاین، در هر نظام اقتصادی، اصل پیشبینیپذیری، از ارکان بنیادین اعتماد و سرمایهگذاری است. اگر فعال اقتصادی نداند فردا چه سیاستی بر فعالیت او سایه خواهد انداخت، حتی با وجود موفقیت کسبوکار، انگیزهای برای توسعه یا ورود سرمایه جدید نخواهد داشت. با این حال همزمان با آغاز حمله نظامی اسرائیل به خاک ایران، بانک مرکزی بدون اطلاع قبلی، درگاههای پرداخت اینترنتی پلتفرمهای خرید و فروش آنلاین طلا را مسدود کرد. این اقدام ناگهانی که در شرایط اضطراری صورت گرفت، در ابتدا شاید با هدف کنترل بازار و جلوگیری از نوسانات مالی قابل توجیه بود اما با گذشت زمان و پایان بحران امنیتی، انتظار میرفت این محدودیتها نیز به سرعت رفع شود؛ انتظاری که تاکنون بیپاسخ مانده است.
محدودیت اعمالشده نهتنها اختلالی جدی در گردش مالی روزانه این کسبوکارها ایجاد کرد، بلکه میلیونها کاربر را نیز دچار سردرگمی کرد. بسیاری از کاربران که به خدمات این پلتفرمها عادت کرده بودند، با انسداد ناگهانی درگاههای پرداخت، اعتماد خود را از دست دادند. آنچه بیش از همه آسیب زد، علاوه بر بستن مسیر پرداخت، اجرای این تصمیم در کمال بیاطلاعی کامل فعالان بازار و فقدان کوچکترین اطلاعرسانی قبلی بود. بلاتکلیفی در دوران پس از جنگ با اعلام پایان درگیری مستقیم میان ایران و اسرائیل و آرامتر شدن فضای سیاسی و امنیتی کشور، هنوز هیچ نشانهای از بازنگری در تصمیم اتخاذشده از سوی بانک مرکزی مشاهده نمیشود.
نه ابلاغیهای رسمی صادر شده و نه گفتوگویی از سوی مسئولان برای روشنکردن وضعیت کسبوکارهای حوزه طلا صورت گرفته است. حتی برخی فعالان بازار عنوان کردهاند که در مکاتبات متعدد خود با نهادهای ذیربط، هنوز پاسخ روشنی درباره زمان یا سازوکار رفع محدودیتها دریافت نکردهاند. خلف وعده بانک مرکزی سه روز پس از ایجاد محدودیت بر پلتفرمهای فروش طلا، نوشآفرین مومنواقفی، معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی توضیح داده بود که این پلتفرمها کارکردی مشابه صندوقهای سرمایهگذاری طلا در بورس دارند و با توجه به تعطیلی بازار سرمایه، ممکن است قیمتها در این پلتفرمها واقعی و قابل اتکا نباشد. او وعده داده بود که با بازگشایی بورس، فعالیت این پلتفرمها نیز از سر گرفته خواهد شد. اکنون که بازار سرمایه در آغاز هفته کاری جدید فعالیت خود را از سر گرفته، انتظار میرفت که درگاههای پرداخت این پلتفرمها نیز دوباره فعال شود اما این امر محقق نشد و بانک مرکزی حتی به وعده خود عمل نکرد.
این ابهام، بهویژه برای کسبوکارهایی که تمام تلاش خود را صرف ایجاد بسترهای شفاف و خدماترسانی مداوم کرده بودند، ضربهای مضاعف بود. اعتراض اتحادیه کسب و کارهای مجازی به بانک مرکزی جستوجو در رسانهها کمترین واکنشها را از سوی نهادهای مسئول در این زمینه نشان میدهد و کمترین نتایجی در این راستا در خبرگزاریهای رسمی دیده میشود. تنها در این میان اتحادیه کسبوکارهای مجازی اعتراضی به شرایط موجود داشته. رضا الفتنسب رئیس اتحادیه کسبوکارهای مجازی در توییتی در شبکه اجتماعی ایکس از بسته ماندن درگاه پرداخت پلتفرمهای طلا انتقاد کرده و در این باره نوشته است: تا کی میخواهید درگاه پرداخت کسبوکارهای آنلاین طلا را بسته نگه دارید؟ اینهمه کسبوکار قانونی با مجوز در بلاتکلیفی کامل به سر میبرند؛ نه امکان فروش دارند، نه پاسخ روشنی داده میشود. الفت نسب در ادامه عنوان کرده است: امنیت اقتصادی یعنی شفافیت، نه حذف صورت مسئله، تا دیر نشده، پشت درهای بسته اتاقهایتان تدبیری بیندیشید. تبعات تصمیمهای خلقالساعه تصمیم بانک مرکزی را میتوان در زمره تصمیمهای خلقالساعهای قرار داد که در لحظه بحران گرفته میشوند اما بدون برنامهریزی برای «دوران پس از بحران» باقی میمانند. فقدان شفافیت، اطلاعرسانی ضعیف، و عدم وجود یک جدول زمانی مشخص برای رفع محدودیتها، نهتنها به کسبوکارها آسیب زده، بلکه بار دیگر این پرسش را به میان آورده که ساختار تصمیمگیری اقتصادی در کشور تا چه حد با منطق پیشبینیپذیری و ثبات اقتصادی همخوانی دارد.
کارشناسان حوزه اقتصاد دیجیتال هشدار میدهند که ادامه این وضعیت میتواند پیامدهای جدیتری برای اکوسیستم نوآوری و سرمایهگذاری در ایران داشته باشد. وقتی یک پلتفرم بدون هیچ اخطار قبلی با مسدود شدن کامل مواجه میشود، چگونه میتوان از دیگران انتظار داشت با اطمینان وارد بازار شوند؟ تصمیمی که شاید با نیت کنترل شرایط جنگی اتخاذ شد اما اکنون به بحرانی ثانویه در عرصه اعتماد عمومی و تداوم فعالیت بخش خصوصی تبدیل شده است. اکنون بازسازی اعتماد در اکوسیستم نوآوری، تنها با باز کردن درگاههای پرداخت ممکن نیست؛ بلکه نیاز به باز کردن درهای گفتگو، پاسخگویی و مسئولیتپذیری نهادهای تصمیمگیر دارد