
دکتر مدنیزاده با تیم قوی ضعفها را جبران و ظرفیتها را تقویت کند

میثم ظهوریان، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، در نشست «مختصات وزیر» در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، با تأکید بر ضرورت انتخاب فردی کارآمد و دارای بینش کلان اقتصادی برای وزارت امور اقتصادی و دارایی، گفت: وزیر اقتصاد باید فرمانده اقتصادی کشور باشد و نقش او در هدایت ساختار اعتباری، بانکی و توسعهای اقتصاد ایران حیاتی است.
به گزارش اقتصادآنلاین، در نشست تخصصی «مختصات وزیر» که در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار شد، میثم ظهوریان، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، به تفصیل درباره ویژگیها، چالشها و اولویتهای وزیر آینده اقتصاد سخن گفت. او با اشاره به پیچیدگیهای ساختار اقتصادی کشور و ضرورت نگاه سیستماتیک، گفت: وزیر اقتصاد باید بیشتر از آنکه تنها یک مدیر وزارتخانه باشد، فرمانده اقتصادی کشور باشد. ما در یک مجموعه شبکهای از مسائل اقتصادی پیچیده قرار داریم؛ مسائل به یکدیگر پیوند خوردهاند و باید در چارچوب یک ساختار علّی قابل ردیابی روشن شوند.
ظهوریان تأکید کرد که برای انتخاب وزیر اقتصادی با صلاحیت باید ابتدا این شبکههای علی را ترسیم کرد: موضوعاتی مانند معافیتهای مالیاتی، تورم، نرخ ارز، شرکتهای دولتی و بنگاههای نیمهدولتی، همگی با یکدیگر در هم تنیدهاند. اما مهمترین و تأثیرگذارترین آنها، نظام بانکی است.
نظام بانکی؛ حلقه محوری توسعه یا بنبست اقتصادی
عضو کمیسیون اقتصادی با اشاره به نقش بیبدیل نظام بانکی در تأمین مالی گفت: بر اساس آمار امسال بانک مرکزی، در سال ۱۴۰۳ حدود ۷۶۶ هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت شد؛ این در حالی است که کل بودجه عمرانی کشور تنها حدود ۳۰۰ هزار میلیارد تومان بود. یعنی نظام بانکی تقریبا سه برابر بودجه عمرانی قابلتوجه است.
این نکته که نظام بانکی سه برابر بودجه عمرانی در اختیار دارد، برای ظهوریان کاملا روشنکننده بود: این ظرفیت عظیم میتواند در خدمت توسعه قرار گیرد، به ویژه از طریق تأمین مالی پروژههای پیشران و حمایت از بنگاههای تولیدی نوپا، اما در عمل، بخش زیادی از آن صرف بنگاههای بزرگ و بزرگتر میشود؛ بنگاههایی که اغلب فاقد رشد، و بعضاً دارای عملکرد منفی هستند.
خصوصیسازی بانکها و عدم شناخت قدرت خلق پول
ظهوریان، شکلگیری بانکهای خصوصی از دهه ۸۰ را نیز مسئلهای جدی دانست: این بانکها بدون شناخت دقیق از ماهیت بانک و قدرت خلق پول تأسیس شدند. بانک یعنی قدرت خلق پول، و خلق پول یعنی قدرت حکمرانی بر اقتصاد. وقتی این قدرت به بخش خصوصی واگذار شود، طبیعی است که نقدینگی به سمت فعالیتهایی سوق پیدا کند که سودآوری سریع دارند؛ همان بازارهایی که الزاماً همسو با منافع ملی نیستند.
او از تخصیص میلیاردها تومان به شرکتهای خاص با انتقاد شدید یاد کرد: مثلاً ۹۱ بانک مجموعاً حدود ۸۵۵ هزار میلیارد تومان در یک سال به شرکت خاصی اختصاص دادهاند. این یعنی نظام تخصیص اعتبار ناکارآمد است.
درسهای تاریخی از آلمان، ژاپن، کره و چین
ظهوریان برای تأثیرگذاری درستی سیاست اعتباری به بررسی نمونههای بینالمللی پرداخت: آلمان بعد از جنگ جهانی اول با سیاست اعتباری قدرتمند توانست ظرف دو دهه به قدرت جهانی بدل شود. ژاپن هم همین مسیر را پس از جنگ جهانی دوم طی کرد. در این کشورها، پیوند میان سیاست اعتباری و برنامه صنعتی محوری بوده است.
او مثالهای چینی و کرهای را نیز مستند و موثر دانست: چه در چین، چه کره، سیاستهای اعتباری بهصورت متمرکز و هدفمند نسبت به اهداف صنعتی تنظیم شد. حتی اگر ۹۹ درصد اقتصاد آزاد باشد، کافی است فقط درصدی از آن را تحتدستور قراردهید تا رشد شکل بگیرد.
اقتصاد سیاسی: چالش یا فرصت مدیران ارشد؟
میثم ظهوریان در ادامه به نقش ساختار قدرت و اقتصاد سیاسی پرداخت: انتخاب وزیر اقتصاد صرفاً انتخاب یک مدیر فنی نیست، بلکه انتخاب فردی است که باید توان گفتوگو و تعامل با نهادهای قدرت را داشته باشد؛ چرا که مسائل پیچیده اقتصادی مانند بحران بانک آینده یا مشکلات بانکی عظیم، فراتر از اختیارات وزارت است و به شورای سران قوا و سطوح سیاسی میرسد.
وی درخصوص لزوم مواجهه شجاعانه وزیر با ساختارهای پیچیده سیاسی گفت: وزیر باید بداند چگونه از طریق ابزارهایی مانند مجلس یا شورای هماهنگی با نهادهای سیاسی تعامل سازنده داشته باشد تا اصلاحها را پیش ببرد.
خصوصیسازی و سرنوشت بنگاههای دولتی
ظهوریان مسئله خصوصیسازی دو دهه اخیر را نیز مورد انتقاد قرار داد: آنچه با نام خصوصیسازی در ایران انجام شد، عملاً تبدیل به سیستم مافیایی اقتصادی شد. مثال واضحش واگذاری ایرانخودرو و سایپا است. پروژهای که قرار بود دولت را جمع کند، تبدیل شد به بنگاههای بزرگ فاقد کارآیی و در خدمت مافیا.
در بخش پایانی نشست، ظهوریان به گزینه مطرحشده برای تصدی وزارت اقتصاد، دکتر مدنیزاده، اشاره کرد: ایشان از نظر دانش و تجربیات آکادمیک جایگاه مناسبی دارد، اما دانش تنها کافی نیست. وزیر اقتصاد باید توان اجرایی و قدرت تعامل سیاسی هم داشته باشد. برخی حوزهها ممکن است نیازمند کنش عمیق تیمی باشند؛ وی باید بتواند این تیم را شکل دهد، نقاط ضعف را پوشش دهد و ظرفیتها را تقویت کند.
او در ادامه گفت: شخصیت اقتصادی افراد، همانقدر که مهم است، ابعاد اجرایی، سیاسی و مدیریتی آنها نیز در این جایگاه اهمیت دارد. مجلس در هفته آینده باید باتدبیر و عالمانه بررسی کند که آیا گزینهای مانند دکتر مدنیزاده توان راهبری اقتصاد کشور را دارد یا خیر.
در انتهای نشست، ظهوریان به سوالی درباره تفاوت واژههای توسعه و پیشرفت پاسخ گفت: برای من، توسعه یعنی ساختارمند شدن، توانمندسازی مردم و ایجاد تغییرات عمیق در زیربنای اقتصادی. اما پیشرفت یعنی رشد اقتصادی ملموس مانند افزایش نرخ رشد. وزیر آینده باید نگاهی توسعهمحور داشته باشد، نه صرفاً تمرکز بر آمار و ارقام.