
پیامکبارانِ بیپایان مردم/ چرا پیامکهای تبلیغاتی تمام نمیشوند؟

از #۸۰۰* گرفته تا «لغو ۱۱» و سامانه ۱۹۵، همه راهحلهای قطع پیامکهای تبلیغاتی سالهاست روی کاغذ ماندهاند؛ کاربران هنوز روزانه زیر بمباران اساماسهای رنگارنگ استارتاپها و پلتفرمها قرار میگیرند و حتی پس از یازدهمین درخواست لغو، بار دیگر با همان سرشماره یا یک شماره شخصی دیگر غافلگیر میشوند.
اقتصادآنلاین، مهرین نظری: سازمان تنظیم مقررات رادیویی سال ۱۳۹۴ با راهاندازی کد دستوری #۸۰۰* وعده داد دریافت پیامکهای تبلیغاتی به انتخاب مشترک باشد، اما آمار شکایتها در سامانه ۱۹۵ همچنان صعودی است. الزام درج عبارت «لغو ۱۱» در انتهای هر پیامک تبلیغاتی نیز که تابستان ۱۴۰۲ اجرا شد، عملاً تغییری ایجاد نکرد؛ کاربران گزارش میدهند پس از ارسال «۱۱» دریافت پیامک از همان سرشماره متوقف میشود، ولی پیامک بعدی از یک سرشماره شخصی یا برند تازه راهی گوشی آنهاست.
نگاهی به شبکههای اجتماعی کافی است تا موج گلایه کاربران را ببینیم؛ برخی میگویند در یک هفته بیش از صد پیامک معرفی صرافی رمزارز یا اپلیکیشن وام فوری دریافت کردهاند. پیامکهای شفاهیِ «با عرض پوزش…» که پس از لغو میآیند، نمک روی زخم است، زیرا نشان میدهد فرستنده خوب میداند که مزاحمت ایجاد کرده ولی عمداً دست از رفتار خود نمیکشد.
استارتاپها؛ نوآوری در دور زدن رضایت
شرکتها و استارتاپها برای فرار از فیلتر بلکلیست مخابرات، پیامکها را از سرشمارههای جدید یا سرویسدهندههای خارجی میفرستند؛ سرویسهایی که در لیست سیاه داخلی نیستند و شناساییشان زمانبر است. فعالان بازاریابی پیامکی حتی روشهای ارسال «به لیست سیاه» را آموزش میدهند و مدعیاند پیامکهایشان صددرصد تحویل میشود. نتیجه این میشود که کاربری که ده بار «لغو» ارسال کرده است، یازدهمین پیامک را از سامانهای ناشناس با دعوت به قرعهکشی بزرگ هفته دریافت میکند.
بخش دیگری از این چرخه معیوب، فروش بانکهای شماره به قیمت ناچیز در فضای مجازی است. هر کسبوکار تازهکار میتواند ظرف چند دقیقه فهرستی از میلیونها شماره تلفن تهیه کند و بدون هیچ مجوز مشخصی، پیامهای انفجاری ارسال کند. نبود سازوکار احراز هویت در این بازار خاکستری، دست متخلفان را باز گذاشته است.
خلا قانونی یا خلا اجرا؟
بر اساس ماده ۲۱ قانون جرایم رایانهای، ارسال پیامک بدون رضایت مخاطب میتواند مصداق مزاحمت و حتی نشر اکاذیب باشد؛ با این حال پروندههای جریمه یا مسدودسازی استارتاپهای متخلف به ندرت علنی میشود. کارشناسان حقوقی میگویند نبود شفافیت در برخورد قضایی، جسارت تخلف را بالا نگه داشته است. در مقابل، اپراتورها ادعا میکنند سامانههای پالایش هوشمند هر روز صدها سرشماره را مسدود میکنند؛ اما وقتی خودِ کسبوکارها از شمارههای شخصی یا APIهای بینالمللی استفاده کنند، فیلتر ملی بیاثر میشود.
رگولاتور بارها وعده داده بود «هر پیامک تبلیغاتی بدون رضایت، جریمه سنگین دارد». اما تا زمانی که گزارش سالانهای از میزان جریمهها، تعداد سرشمارههای مسدود شده و برندهای متخلف منتشر نشود، این جملات صرفاً در حد شعار باقی میماند و انگیزهای برای اصلاح رفتار ایجاد نمیکند.
آیا راه فراری باقی مانده؟
کاربران امروز سه راه بیشتر ندارند، ارسال #۸۰۰* برای قطع کلی پیامکهای انبوه، پاسخ «۱۱» برای لغو سرشماره خاص، یا ارسال شماره فرستنده به ۱۹۵ برای شکایت. اما هر سه راهحل یک نقص مشترک دارند، تا زمانی که گزارش شما ثبت و بررسی شود، موج بعدی پیامکها از سرشماره تازهای رسیده است.
برخی کاربران سرانجام ناچار شدهاند پیامرسان پیشفرض گوشی را عوض کنند و از اپلیکیشنهایی استفاده کنند که هوشمندانه پیامکهای تبلیغاتی را تشخیص میدهند و در پوشه جداگانه میریزند. این، اعتراف تلخی است به شکست سامانههای رسمی در مقابله با سیل آزاردهنده تبلیغات.
برندهایی که مشتری را به گروگان گرفتهاند
وقتی استارتاپها هر روز شعار «کاربرمحوری» سر میدهند اما اولین حق کاربر (سکوت در برابر تبلیغ ناخواسته) را زیر پا میگذارند، اعتماد عمومی فرومیریزد. بدون جریمه شفاف، فهرست سیاه مشترک میان اپراتورها و سرویسدهندههای پیامک، و الزام احراز هویت سرشمارههای خارجی، «لغو ۱۱» و #۸۰۰* چیزی جز مُسکّن موقت نیست. زمان آن رسیده که قانونگذار و بازیگران اکوسیستم دیجیتال، به جای بازی موش و گربه با شمارههای تازه، پنجرهای برای تنفس واقعی حریم خصوصی کاربران باز کنند؛ وگرنه هر پیامک تبلیغاتیِ بدون درخواست، اعلام ورشکستگی اخلاقی یک برند است.